رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان
چهارشنبه فروردين ۱۹ ۱۳۹۴، ۱۰:۱۲ ق.ظ

رد پای فراماسونری در فرقه ذهبیه

به گزارش انجمن رهپویان هدایت، فرقه ای غیر شیعه که به دلیل خود سری های موسس فرقه، "ذهبیه" نامگذاری شده، در حالی ادعای اتصال به امام معصوم(ع) را دارد، که شواهدی متقن، از سنی بودن رهبران فرقه و ماسون بودن قطب قبلی آن حکایت دارد.

برای ورود به مبحث "جریان شناسی" فرقه های صوفیه، ابتدا باید یادآور شد که پیدایش این فرقه ها، نتیجه به انحراف کشاندن قیام "زاهدان" در زمان حکومت غاصب اموی، بود.

 یکی از این فرقه ها که شالوده آن به زمان امام رضا(ع) معرفی شده، به عنوان فرقه "ذهبیه" معرفی می شود.

آن گونه که در شجره ساختگی این فرقه آمده، موسس آن فردی به نام "عبدالله برزش آبادی" بوده؛ ولی بر خلاف سنت رایج در تصوف، به نام تشکیل دهنده آن نامگذاری نشده؛ هر چند حافظ حسین کربلائی– از مشاهیر فرقه- آن را به نام"عبداللهیه" خوانده است.

ادعایی که بزرگان فرقه ذهبیه مطرح می کنند، اتصال آنها از طریق "معروف بن فیروزان کرخی" به امام هشتم شیعیان و علت نامگذاری آن را نقل روایت "سلسله الذهب" از جانب روسای فرقه و عالم بودن مشایخ فرقه به علم کیمیا، می دانند که به دلایلی این ادعا پذیرفتنی به نظر نمی رسد.

یکی از دلایل نامگذاری این فرقه به نام "ذهبیه"، "شیعه سازی تصوف" خود است؛ در حالی که بر خلاف ادعای شیعه بودن رهبران فرقه و عدم پذیرش غیر شیعه در آن، هیچ کدام از آنها شیعه نیستند.

حقیقت ماجرا -که بزرگان فرقه به افشای آن چندان میل خوش نشان نمی دهند-، اما چیز دیگری است و به داستان خروج "عبدالله برزش آبادی" از پیر و مراد خود بر می گردد.

"خواجه اسحاق ختلانی"- مراد رهبر فرقه ذهبیه- در یکی از جلسات خود با اشاره غیبی! فردی به نام "سید محمد قهستانی" را " نوربخش" خوانده و او را به جانشینی خود بر می گزیند و خود و مریدانش با او بیعت می کنند.

ریاست طلبی های فرقه ای موجب می شود، "عبدالله برزش آبادی" آشفته شده و بر خلاف سنت مرسوم در تصوف، به عملکرد شیخ اعتراض کرده و خود مستقلا دعوی ارشاد کند.

خبر اعتراض و خروج به "خواجه اسحاق ختلانی" رسیده و او با گفتن عبارت "ذهب عبدالله" به معنای "عبدالله از زمره مریدان خارج شد"، نسبت به خبر واکنش نشان داده و بیعت با او را باطل دانست.

"عبدالله برزش آبادی" که افرادی را نیز به دور خود جمع کرده بود، از "محمد نوربخش" تمرد کرده و پیروان او عبارت "ذهب عبدالله" را در جهت حمایت از "برزش آبادی" به "عبدالله طلا شد"، توجیه کرده اند که البته به نظر می رسد، وجه تسمیه درست "ذهبیه" همان نپذیرفتن و خروج رهبر فرقه "ذهبیه" از تصمیم پیر و مراد خود باشد.

به سبک و سیاق فرقه های صوفیه که ریشه خود را به دروغ به امام معصوم(ع) می رسانند، فرقه "ذهبیه" نیز از این قافله عقب نمانده و رشته خود را با واسطه "جنید بغدادی" به "معروف کرخی" و در نهایت به امام رضا(ع) می رسانند.

اما نکته قابل توجه این است که به رغم ادعای شیعه بودن سران این فرقه، در سلسله اعلامی، نام "جنید بغدادی" به چشم می خورد که بنا بر اسناد معتبر و قابل اعتنای تاریخی از فقیهان حوزه "ابراهیم بن خالد کلبی" معروف به "ابوثور" شاگرد امام شافعی بوده و در مذهب سفیان ثوری- دشمن سرسخت امام صادق(ع)- نیز به عنوان فقیه شناخته شده و در مقام مفتی و امام اصحاب، فتوا می داده است.

مساله در خور تامل دیگر در باب ادعای تشیع "معروف کرخی" اینکه مساله مسلمانی وی و دربانی برای امام رضا(ع) را نخستین بار فردی به نام "ابو عبدالرحمن سلمی" سنی نقل کرده که در تاریخ به جعل حدیث و تحریف تاریخ مشهور شده و احادیث منقول از او چندان معتبر نیست.

روسای سودجوی فرقه "ذهبیه"، در حالی شجره خود را به امام هشتم(ع) می رسانند، که برای جلوگیری از ننگ هشت امامی بودن، در جایی دیگر- بدون وجود هر گونه ارتباطی-، شجره ناپاک خود را به حضرت ولی عصر(عج) می رسانند، بلکه از این عار ابدی نجات پیدا کنند.

اما آنچه که در این میان خود نمائی می کند، رقابت کاسب کارانه فرقه های شیخیه، بابیه و صوفیه ذهبیه با یکدیگر در اعتبار بخشی به خود است.

در جایی که "شیخیه" در کنار توحید، نبوت و امامت به ایجاد "رکن رابع" روی می آورد و"بابیه" نیز در کنار این سه اصل اعتقادی "باب" را ذکر می کند،" ذهبیه ها" نیز "قطب تراشی" را در کنار خدا، پیامبر و امام در دستور کار خود قرار می دهند.

ذکر این نکته ضروری است، بر اثر اغتشاش و بریدگی هایی که در زمان "نجم الدین کبری"، "عبدالله برزش آبادی" و "مجد الاشراف اول" وجود داشته، شجره ساختگی فرقه، فاقد ملاک و معیارهای اعتبار بخشی به سلسله- معتبر در نزد صوفیان- است.

گفتنی است "عبدالحمید گنجویان" قطب سابق فرقه، عضو لژ فراماسونری به نام شمس- از لژهای وابسته به گراند اوریان(شرق اعظم) فرانسه- در آذربایجان شرقی بوده که در تاریخ 19 آوریل1961تاسیس شده بود.

او که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی از کشور گریخته بود، در سال 1389 در لندن درگذشت و "حسین عصاریان دزفولی" با لقب "صلاح الدین" جانشین اش شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۱۹
انجمن رهپویان هدایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی