انجمن رهپویان هدایت: ادوارد هوسپیان مهر که در خانواده ای
پر از التهاب و آشوب بزرگ شده بود با دسیسه های لئون هایراپتیان و ست یقنظر که
مستقیما از سوی مارک بلیس و جیمز نیلی هدایت می شدند به همراه برادرانش به کلیسای
جماعت ربانی وارد می شود.
پدرش که دائم الخمر بوده مادرش را طلاق می دهد و ادوارد
هوسپیان مجبور بوده یک دوره ای را با ناپدری اش سپری کند. وی پس از یک دوره پرآشوب،
فرد مناسب برای پیشبرد اهداف تبشیری ها در ایران تشخیص داده می شود.
ادوارد در این پروسه از مذهب ارتدوکسی خود جدا شده و به یک پروتستانی فرقه جماعت ربانی تبدیل می شود و در این مسیر وی علاوه بر تبلیغ این فرقه در بین همکیشان ارتدوکسی و ارمنی خود، در بین مسلمانان ایرانی نیز به تبلیغ مسیحیت جماعت ربانی می پردازد.
اردواد هوسپیان مهر سرانجام که کشیشی خود را از دست اعضای
فرقه جماعت ربانی و مسیونرهای آمریکایی دریافت و در این محیط ها رشد پیدا کرده است
ذهنیات او از محیط کلیسا و کشیش بودن همان یافته هایی است که در موعظات خود بیان
می کند.
در این موعظات، ادوارد، کشیشان را افرادی قلمداد کرده که این
روزها به علت بیکاری یا به خاطر اینکه حرفه دیگری بلد نیستند یا فکر می کنند کار
کشیشی کار آسان و بی زحمتی است و یا زرق سایر انگیزه های غلط، به سوی این شغل سوق
داده می شوند.
این موعظه گر کلیساهای جماعت ربانی و شبان فعلی کلیسای
فارسی زبان شمال لندن معتقد است که در کلیساهای ایرانی همین که کلیسا کمی بزرگ می
شود در خطر جدایی قرار می گیرد و بین شبان و بعضی رهبران اختلاف نظرهای جدی پیش می
آید که نتیجه ان، این می شود که کلیسا به دو یا سه تکه تقسیم می شود و سپس دوباره پس
از مدتی آنهایی که جدا شده اند باز هم با اختلاف پیدا می کنند و جدایی های جدیدی
به وجود می آید.
ادوارد هوسپیان مهر در بخشی دیگر مدعی است که در سال های
اخیر مشکلی که اغلب کلیساهای ایرانی در داخل کشور و به خصوص درخارج از کشور داشته
اند،عدم اتحاد و یگانگی مسیحیان باهم بوده است.
وی نفوذ افراد جسمانی و دنیوی در کلیساها با معیارهای گناه
آلود و فریبنده را یکی دیگر از مخاطرات کلیساها عنوان کرده و در ادامه می گوید که همیشه
کلیسا در خطر افراد مشکل ساز قرار می گیرد. در این قسمت ما متوجه خطر وجود معلمین
دروغین می شویم که پولس رسول آنها را گرگان درنده معرفی می کند.
بنا به گفته ادوارد، در هر میحطی، زنان یا مردانی پیدا می
شوند که از راه های فریبنده و حتی جذاب
روحانی و ایجاد احساسات غیورانه و دلسوزانه در شبانان نسبت به جنس مخالف، سبب سقوط
آنها می شوند.
این کشیش فرقه جماعت ربانی در جای دیگر خطاب به شبانان می
افزاید که بعضی شبانان به جای مدیریت و سرپرستی بر امور، همه کاره می باشند.
وی همچنین غرور و خودخواهی، عادی شدن امور روحانی، خطر
موعظه منفی، تنبلی، حس تنهایی، خطر افراط و تفریط را از دیگر مواردی می شمارد که کشیشانی در این
موارد دست و پا می زنند.
حال این سوال پیش می آید از این همه مخاطراتی که ادوارد هوسپیان برای کلیساها و کشیشان نام می برد در مورد گرفتار شدن خودش در چندین مورد از این مخاطرات باید سخن گفت. آنچه مسلم است کلیسایی که فرقه ای بنا شود، اعضای کلیسا هم مجبورند با رویکرد فرقه ای دیکته شده راهکار خود را تعریف کنند و در این حرکت فرقه ای بیشتر از اعضای عادی، خود کشیشان به همه ریاکاری هایشان واقف هستند و ادوارد هوسپیان مهر یکی از این کشیشانی است که کلیسا را محلی نه برای پرستش بلکه مکانی برای استفاده های دنیایی قلمداد می کنند.