جریان مسیحیت صهیونیستی تنها با حفظ نمادهای ظاهری آیین مسیحیت در فلسطین اشغالی، سعی داشته در درازمدت، حضور مسیحیان در این سرزمین را به طرق مختلف، کمرنگ کند و تا جایی که هیچ مسیحی در کشور فلسطین باقی نماند. متأسفانه با سکوت و غفلت عامدانه مسیحیان و سیاست‌های جریان مسیحیت صهیونیستی، بخش اعظمی از این سیاست خصمانه خود را پیش برده‌اند.
متاسفانه امروزه صفحات فالگیری و ارتباط با اجنه هزاران بازدید کننده داشته و در
شبکه های اجتماعی هزارن دنبال کننده دارند اما آیا رواست به جای درخواست از شیاطین
( که در واقع حضور اجنه برای حل مشکلات افراد بیشتر به واسطه اجنه شیطانی صورت می
گیرد) در محضر خداوند حاضر شده و یا اهل بیت عصمت و طهارت را واسطه قرار دهند؟
ویلیام بلاکستون، از مبلغان مشهور مسیحیت صهیونیستی در دهه 1880 برای کمک به تسریع مهاجرت یهودیان از سراسر جهان به فلسطین با سرمایه‌داران بزرگ مسیحی آمریکا ملاقات کرد و آن‌ها را متقاعد نمود که در این طریق مشارکت کنند.
یکی از راه‌های شناخت انحرافات فرقه‌های صوفیه، بررسی احوالات مریدان فرقه است. مریدانی که بعد از عمری بندگی در رکاب مراد و قطب فرقه، برایشان روشن می‌شود که چگونه سرمایه عمر وزندگی خود را به بطالت و شقاوت گذراندند. اعترافات این افراد می‌تواند درس عبرتی باشد برای دراویش بیچاره که هنوز خود را از این مسیر ضلالت بار نجات نداده‌اند.
تشکیلات فرقه ضاله بهائیت از چند سال قبل فعالیت خود را در کشورهای عربی ازجمله بحرین و امارات به‌شدت افزایش داده و امسال نیز به بهانه صدمین سالگرد سرکرده فرقه، به برگزاری مراسم در این کشورها پرداخته است.
از وقایع مهمی که باعث شد زمینه سلطه یهودیان صهیونیستی بر اروپا و خصوص انگلیس فراهم شود، جریان پروتستانتیزم بود که تاریخ انگلیس را با جنگ و خونریزی پیوند داد و منشأ استعمارگری‌های ظالمانه آن کشور در جهان شد. در این مجال قصد داریم بر اساس منابع تاریخی این واقعه را به‌صورت مختصر شرح دهیم.
مسیحیان صهیونیست این‌گونه پیشگویی می‌کنند که روزی یک یهودی افراطی قدس را منفجر خواهد کرد تا در جای آن معبد سلیمان بازسازی شود، مراسم قربانی یهود از نو آغاز گردد و سپس نوبت به آرماگدون خواهد رسید.
تمام تلاش نویسندگان صوفی مشربی که خود را در زمره اساتید برجسته کشور مطرح می‌کنند، این است که به بهانه‌های واهی، تفکر صوفیانه را در لباس و ظاهر اسلامی به اذهان عمومی نشان بدهند. آنان سعی می‌کنند باورهای انحرافی و متناقض صوفیه را با اسلام ناب محمدی مطابقت بدهند و از کنار آن، بتوانند مسلک فرقه‌ای خود را پیش ببرند.
