نقش کتاب مقدس و ارباب کلیسا در ظهور فمینیسم(بخش پایانی)
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، در بخش نخست به گوشهای از نقش کتاب مقدس و ارباب کلیسا در پیدایش و رشد پدیده فمینیسم اشاره رفت، در این بخش به ادامه مقاله پرداخته میشود.
مگ گراث حوزههای الاهیاتی را که فمینیستها مستقیماً بدان مباحث وارد شـدهاند و یـا در آنـها تأثیر گذاشتهاند و در تقریرهای جدیدشان سـهم مـهمی را ایـفا نمودهاند، در سه حوزه برآورد کرده است:
1- ذکور بودن خدا و ارائهی راه حل آن از سوی فمینیستها؛ مانند “رزمری ردفورد روتر” در کتاب “تبعیض جـنسی و سـخن خـدا” (1983) و یا “سلی مک فوک” در کتاب “الاهیات استعاری” (1982) کـه روتـر قائل به ایزد بانوست و مک فوک معتقد است که شباهت میان خدا و بشر صرفاً جنبهی استعاری داشته و الگوی مـردانه تـنها بـعد استعاری دارد.
2- ماهیت گناه و ارائهی تفسیرهای جدید از سوی فمینیستها؛ مانند “جـودیت پلسکو” در کتاب “جنسیت، گناه و فیض” (1980) که معتقد است مفهوم گناه سمت و سویی مردانه دارد و مفاهیمی مانند غرور و جاه طـلبی بـایستی بـرای زنان به فقدان غرور و فقدان جاه طلبی تعریف شود؛ زیرا، بـرای زنـان که تحت سلطهی مردانند، نداشتن این گناهان خود گناه بزرگی است.
3 - شخص مسیح و آموزهی مسیحشناسی چـون دارای روح مـردانه اسـت، مبنای بسیاری از تبعیضهای جنسی در مسیحیت گشته است و کسانی مانند روزمری ردفوردروتر در کـتاب “تـبعیض جـنسی و سخن خدا” این عقیده را دارد و یا “الیزابت جانسون” در کتاب “به عیسی بنگر، امواجی از بازسازی در مـسیحشناسی” (1990) درصـدد اصـلاح و ارائه تحلیل مسیح شناسی مردانه از دو راه برآمده است:
1 - مسیح به عنوان تنها مرد شـایسته و ایـن که فقط مردان، شایسته این الگو و مقامند.
2- مرد بودن مسیح، معیار انسانیت تـلقی شـده و زن نـیز انسانی درجه دوم است؛ زیرا در حد مطلوب مرد نیست و در پاسخ به این اشکالات گفته شـده کـه مرد بودن مسیح صرفاً اتفاقی است و این نمیتواند معیاری برای سلطه مردان بـر زنـان بـاشد.
در دو دههی پایـانی قرن بیستم با کاهش شدید تبعیضات اجتماعی و نابرابـریهای حقوقـی و از دسـت رفـتـن حـربههـای فـمینیستها، بعضی از الاهیدانهای فمینیست به تغییر رویکرد الاهیات فمینیستی مسیحی به سمت مسائل روز و گـذرا اقـدام کـرده و یا آن را با بحرانهای نوظهوری مانند به خطر افتادن امور زیستمحیطی کرهی زمین پیوند زدهاند؛ مـانند کـتاب جـدید روتر “زن جدید، زمین جدید” و یـا اثـر جدیـد دیگـرش “گایا (الاههی زمین) و خـدا”
گروهی دیگر از الاهیدانهای فمینیست به تقلید و تبعیت از مکتبهای فلسفی پست مدرن به تغییر مفاهیم و تـفاسیر جـدید از آموزههای دینی مسیحیت پرداختهاند؛ مثلاً به جای مفهوم ثابت “جوهر” از “تغییر” و یـا بـه جای “رستگاری” از “آزادیبخشی” دفاع کردهاند و یا “مـحیطشناسی” را جـایگزین “مـعادشناسی” کردهاند.
3) نقد الاهیات فمینیستی معاصر
فمینیستها هـیچ گـونه نوآوری در زمینه تولید الاهیات به طور مستقل تاکنون نداشتهاند؛ بلکه با وامگیری و تـغذیه از مـکتبهای الاهیاتی رایج (به اصطلاح مـردسالارانه) و اصـلاحات سطحی و ظـاهری و تـنزل مـفاهیم عمیق دینی و یا با چرخش مـوضوعات الاهـیاتی به سمت مسایل غیر جنسی، دچار بحران فکری - فلسفی و سرگردانی الاهیاتی شـدهاند؛ بـه ویژه با پیدایش الاهیات پست مـدرن که از شاخصههایی همچون تـکثرگرایی مـعنایی و ناپایداری مفاهیم برخوردار است و از تـساهل عـقیدتی به شدت دفاع مینماید، سازگاری ندارد. با اندیشههای ستیزهجویانه، خصمانه و گروهگرای فمینیستی کـه در پی جـداسازی جنسیتی زنان از مردان است، فـمینیسم عـملاً بـه انشعاب نیروها و تـحلیل بـازده جوامع انسانی میانجامد و در تـناقض آشـکار با هدف اولیه الاهیات ـ که با دفاع از توحید الهی در پی وحدت بخشیدن به انسانهاست ـ قـرار مـیگیرد و منجر به دوآلیسم فلسفی (ثنویتگرایی) یـا دوگـانهانگاری میگردد؛ زیـرا بـا تـفکیک الاهیات زنانه از الاهیات مـردانه نهایتاً به دو الاهیات تبدیل میشود.
از سوی دیگر الاهیات رهاییبخش فمینیستی با از دست دادن خاستگاه اولیهی خـویش کـه برآمده از نابرابریها و تبعیضات حقوقی، اجتماعی، سـیاسی و اقـتصادی بـود، دچـار کـمبود و خلأ موضوعی گـشته و بـرای حفظ حیات خویش نومیدانه با تمسک به بحرانهای جاری موقت و زودگذر میخواهد خود را از سراشیبی ورطهی هـلاکت نـجات دهـد؛ ولی از بداقبالی، روزگار با فمینیستها گویا همراهی نـمینماید.
مطالعه بیشتر: نقش کتاب مقدس و ارباب کلیسا در ظهور فمینیسم(بخش اول)
هـمانطور کـه مـلاحظه شـد، از اوایـل پیدایش مسیحیت تا عصر حاضر مقام و منزلت زن در الهیات مسیحی، هرگز خطّ سیر ممتد و رو به تکاملی را طی ننمود و افت و خیزهای فراوانی را پشتسر گذاشت و بر خلاف تئوریهای کلیشهای و تـبلیغاتی، اندیشههای قرون اولیه و یا دورههای میانی کاتولیکی به مراتب مترقیتر و انسانیتر از دورههای رنسانس، عصر روشنگری و حتی دورهی پستمدرن است؛ چنانکه کسانی مانند کانت و نیچه همین تحلیل را داشتند. بنابراین ظهور رنـسانس و مـکتب پروتستان که مدعی بهبود وضعیت زن نسبت به گذشته بود، باعث تشدید سقوط مقام زن شده و حتی نظریههای حقارت آمیز پیچیدهتری را درباره ماهیت و حقوق زن ارائه داد که در اندیشههای میلتون و هابز به وضـوح دیـده شد.
شاید بتوان ادعا نمود که جریانات مرموز و پیچیدهای درصدد تأمین پشتوانهی الاهیاتی زنانه، برای تقویت و مساعدت با انقلاب صنعتی و سرمایهداری پیشرفته دسـتاندرکار تـولید الاهیات زنگرا یا فمینیستی شـدند تـا دو هدف را پیگیری کنند: یکی با سوء استفاده از نقاط ضعف کاتولیکها چه از لحاظ الاهیاتی و چه از لحاظ تاریخی ـ مانند کشتن زنان عارف و غیره ـ زمینه را برای نـفی گـذشته و ترویج الحاد و بیدینی فـراهم سـازند تا ورود زنان به صحنهی اقتصاد و تولید و مصرف صنعتی بدون هیچ گونه مانع دینی و اخلاقی تسهیل گردد. هدف دیگر سرمایهداری در حمایت از تولید الاهیات فمینیستی به طور عام برای کسب نتیجهی یـک الاهـیات خودگرا و خودمحور و تجزیه طلب بود که با طرح الهیات مردستیزانه، نیمی از کل جمعیت جهان، یعنی زنان را به جای مقابله و ستیز با دشمن اصلی آنها (سرمایهداری پیشرفته) متوجه مردان و در نهایت مشغول بـه خـودشان و منزوی سـازد و از جامعهی زنان با شعار برابری علاوه بر استثمار نیروی ارزان زنان از گزند ستیزهجویی آنان با سرمایهداری در امان بـماند. حتی فریاد کسانی مانند کانت و نیچه که بر کرامت انسانی زن تـکیه مـیکردند، هـرگز بر اندیشه فمینیستها کارگر نیفتاد؛ چرا که فمینیستها به جای آنکه در وهلهی اول به اصلاح ساختار انسانستیز الاهـیات سـنتی مسیحی بپردازند، به مذکرزدایی از الهیات مسیحی پرداختند و توجه نداشتند که مردان نیز هـمگام بـا زنـان در این الاهیات، هویت و کرامت انسانی خود را از دست میدهند. این غفلت الاهیاتی، چیزی جز حاصل فـریب رنسانس و مکتب پروتستان و سرمایهداری نبود. فمینیستها با کولهباری از تجربهی تاریخی و عینی این پروسـه، یعنی مبارزه با دیـن سـنتی مسیحی ظاهر شدند، اما هماکنون در سوگ بحران بیهویتی و سرگردانی الهیاتی و دینی به سر میبرند و ناکام از معماری جدید متافیزیکی گشتند.
منبع:
تلخیص از مقاله مسعود طالبی، نقش کتاب مقدس و ارباب کلیسا در ظهور فمنیسم؛ مجله مطالعات راهبردی زنان، شماره 28-31 و 32، تابستان1384 تا تابستان 1385
پیوستها:
کتاب مقدس (عهد عتیق، عهد جدید)، چ3، نشر ایلام، 2002م.
برونسویک، لئونـ: “اندیشهها و رسالات پاسکال”، رضا مشایخی، ابن سینا، چ1، 1351.
جوویور، مری: “درآمدی به مسیحیت”، حسن قنبری، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان، چ1، 1381ش.
دورانت، ویل و آریل: “تاریخ تمدن، عصر لویی چهاردهم”، ج8، ترجمه پرویـز مـرزبان، ابوطالب صارمی، عبدالحسین شریفیان، سازمان انتشارات و انقلاب اسلامی، چ1، 1368ش.
دورانت، ویل و آریل: “تاریخ تمدن، عصر ولتر”، ج9، ترجمه سهیل آذری، سازمان انتشارات و انقلاب اسلامی، چ2، 1369ش.
دورانت، ویل: “تاریخ تمدن، اصـلاح دیـنی”، ج6، ترجمه فریدون بدرهای، سهیل آذری، پرویز مرزبان، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ2، 1368ش.
دورانت، ویل: “تاریخ تمدن، عصر ایمان”، ج4، بخش اول و دوم، ترجمه ابوطالب صارمی و ابوالقاسم پاینده، ابـوالقاسم طـاهری، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ2، 1368ش.
دورانت، ویل: “تاریخ تمدن”، ج5، ترجمه صفدر تقیزاده و ابوطالب صارمی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ2، 1368 ش.
راسل، برتراند: “علم و مذهب”، رضا مـشایخی، دهـخدا، چـ1، 1355ش.
کاپلستون، فردریک: “تاریخ فلسفه”، جـ4، از دکـارت تـا لایب نیتس، غلامرضا اعوانی، سروش، چ1، 1380.
کانت، ایمانوئل: “دین در محدوده عقل تنها”، منوچهر صانعی دره بیدی، نقش و نگار، چ1، 1381ش.
کونگ، هانس: “تـاریخ کـلیسای کـاتولیک”، ترجمه حسن قنبری، مرکز مطالعات و تحقیقات و مذاهب، چـ1، 1384ش.
مـکگراث، آلیستر: “درسنامه الاهیات مسیحی”،ج1، بهروز حدادی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چ1، 1384ش.
× مکگراث، آلیستر: “مقدمهای بر تفکر نـهضت اصـلاح دیـنی”، بهروز حدادی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چ1، 1382ش.
× مـولند، اینار: “جهان مسیحیت”، محمد باقر انصاری و مسیح مهاجری، امیرکبیر، چ2، 1381.
× مولـیرآگین، سوزان: “زن از دیدگاه فلسفه سیاسی غرب”، ن. نـوریزاده، قـصیدهسرا و انـتشارات روشنفکران و مطالعات زنان، چ1، 1383ش.
× میلتون، جان: “بهشت گمشده”، 3 جلد، فریده مـهدوی دامـغانی، نشرتیر، چ2، 1383ش.
× نیچه، فردریش: “تبارشناسی اخلاق”، ترجمة داریوش آشوری، نشر آگاه، چ1، 1377.
× نیچه، فردریش: “دجال”، عـبدالعلی دسـتغیب، نـشر پرسش، چ1، 1376ش.
× نیچه، فردریش: “فراسوی نیک و بد”، ترجمة داریوش آشوری، خـوارزمی، چـ3، 1379.
× هـابز، توماس: “لویاتان”، حسن بشیریه، نشر نی، 1380ش.
× هام، مگی؛ گمبل، سارا: “فرهنگ نظریههای فمینیستی”، فـیروزه مـهاجر، نـوشین احمدی خراسانی، فرخ قره داغی، نشر توسعه، چ1، 1382ش.
× “فمینیسم و دانشهای فمینیستی (ترجمه ونـقد شـماری از مقالات دایرة المعارف فلسفی روتلیچ)”، ویراستاران اسماعیل آقا بابایی، علیرضا شالباف، چ1، دفـتر مـطالعات و تـحقیقات زنان، 1382ش.