ارادت خالصانه دانشمند مسیحی سلیمان کتانی به ساحت نورانی امیرالمؤمنین (ع)
رهپویان هدایت: در میان اندیشمندان مسیحی که به ساحت امیرالمؤمنین ارادت قلبی داشتند، سه نفر بیشتر از سایرین ارادت خالصانه خود را نسبت به حضرت علی علیهالسلام در آثار و تألیفاتشان به عرصه ظهور رساندند. جورج جرداق مسیحی لبنانی، روکس بن زائد العزیزی و سلیمان کتانی، شیفتگی و علاقه قلبی این سه نفر در آثار ارزشمندشان هویدا است. در این مجال کوتاه، در مورد شخصیت سلیمان کتانی و کتاب ارزشمند وی به نام الامام علی، نبراس و متراس (امام علی مشعلی و دژی) توضیحات مختصری ارائه خواهد شد.
سلیمان کِتّانی متوفی 1382 (شمسی) نویسندهی معاصر مسیحی است که در آمریکا به دنیا آمد. دوساله بود که همراه پدر و مادرش از آمریکا به لبنان (دیارنیاکانش) بازگشت. پس از گذراندن دوران مدرسه، در سال 1310(شمسی) از دانشکدهی فلسفهی بیروت فارغالتحصیل شد و به مدت 20 سال در مدارس و دانشگاههای لبنان به تدریس ادبیات عرب اشتغال یافت.
از سلیمان کتانی تألیفات متعددی به یادگار مانده
است که از میان آنها میتوان به دو کتاب در مورد زندگی حضرت علی(علیهالسلام) و
حضرت فاطمه زهرا (سلامالله علیها) توجه بیشتری نمود. دکتر کتانی در مورد سایر
امامان معصوم (علیهمالسلام) نیز تألیفاتی
دارد و در اواخر عمرش مشغول نوشتن کتابی مفصل و تحقیقی، راجع به امام خمینی (ره) بود.
«سلیمان کتانی» در مورد بیشتر امامان شیعه آثاری را با نثری ادیبانه به رشته تحریر
درآورد و بارها کتابهایش تجدید چاپ شدند.
در مورد انگیزه تألیف کتاب زندگی حضرت علی (علیهالسلام) نقلشده است:
سالها قبل، کتابخانه عربی اسلامی در نجف اشرف، مسابقهای در میان عموم
نویسندگان عرب ترتیب داد، تا درباره شخصیت والا و ممتاز مولای متقیان علی بن
ابیطالب (علیهالسلام) قلمفرسایی کنند. در آن مسابقه، این نویسنده چیرهدست
لبنانی، با نوشتن کتاب «الإمام
علی نبراس و متراس» (امام علی مشعلی و دِژی ) شرکت جست. پس از بررسی تمام کتب و آثار
شرکت دادهشده در مسابقه، کتاب سلیمان کتانی مسیحی مقام نخست را به دست آورد و
برنده جایزه اول شد.این کتاب توسط جلال الدین فارسی
ترجمه و در داخل کشور چاپ شده است.
کتاب کتانی و روش او در بیان ویژگیهای شخصیتی امام (ع) تا بدان حد ممتاز و درعینحال متفاوت است که عالم و ادیب بزرگی چون شیخ مرتضی آل یاسین» را که در دهۀ شصتِ قرن گذشته رئیس جمعیت العلمای نجف اشرف بود. عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد؛ تا بدان جا که به برجستگی استثنائی شیوۀ تحلیل و نگارش او اعتراف میکند و میگوید: «با توجه به سبک زیبای ادبی و بلاغی مؤلف، احتمالاً این اولین اثری است هماهنگ باشخصیتی که نهجالبلاغه را پدید آورده است.
برای شناخت بهتر این نویسنده توانمند، گزیده از متن کتاب به شرح ذیل ارائه میشود: چه کماند کسانی که از سرنوشت علی بن ابیطالب(ع) عبرت گرفته باشند... زندگی از ایشان مایه بگیرد و پرفراز نسلهای بشر همچون مشعلی فروزان نهاده باشند تا با سوز و فروز پیوستهای راه بشریت را روشن سازند. و یا همه کمی، به ستونهایی میمانند که در میانه پهنههای معبدی به پا ایستاده و سنگینهای توانفرسا را بر دوش گرفته باشند تا از فراز بلندیهایش به منارها نور افشانند. بسان کوهسارند، که وزش تندبادهای بارانریز و غرش ابرها را به سینه میگیرد، تا از چشمهساران دامنهاش جویبارهایی بابرکت و لطف و زیبایی بر دشتها روان گردند. در میان همین گروه کم شمار چهره علی بن ابیطالب(ع) میدرخشد. آنهم در هالهای از تابش رسالت. در تاریکترین شبی که طولانی سیاهی اعصار و قرون را با خود داشت، و آدمی را به زیر خروارها ستم و انحراف به گور سرد خاموشی و فراموشی خوابانده بود...مردی به وجود آمد با گنجینههایی گرانبار از مواهب و استعداد و فضائل که نمیشود کسی بدان دست یابد و همطراز نوابغ و قهرمانان بزرگ نشود
در بخش دیگری از این کتاب، عرض ارادت این نویسنده مسیحی مارونی به ساحت نورانی امیرالمؤمنین اینگونه آمده است:
دوست دارم با مناجات بهسوی محراب علی بن أبی طالب قدم بگذارم. ای سرور من آیا این درست است که بهجای گردآمدن پیرامون تو درباره تو به اختلاف افتادند؟ چهارده ستون از ستونهای قرنها با ساعتها و روزها و سالهایشان آب شد و رفت، چنانکه سنگ نمک در اقیانوس ذوب میشود اما حرفها و کلماتی که از لبان مقدس تو تراوید همچنان کاستی نمیپذیرد.
سلیمان کتانی دریکی از مصاحبههایش معتقد است که اسلام و مسیحیت هیچ تفاوت مبنایی و اساسی با یکدیگر ندارند وی بهصراحت میگوید: مسیحیت و محمدیت [اسلام] دارای یکنهاد واحد میباشند و اختلافشان صوری و کوچک است; چگونه زندگی کنند و چگونه ازدواج نمایند; موضوعات صوری کوچکی که در جامعه قابلتغییر و تحول و تبدل میباشد; اما ذات و ریشه آنها از ابتدا تا امروز در هر دو دین یکسان است، هر دو دین یک دین هستند با جوهره واحد; فقط اندکی در نحوه زندگی، آنهم در مقدار صوری و کوچک باهم فرق دارند ولی در ذات و نهاد یکسانند; به من بگویید چه اختلاف اساسی بین مسیحیت بهطورکلی و بین بشارتهای اسلام محمدی صلیالله علیه وآله وسلم هست؟ در مسیحیت و محمدیت حقیقت و ذات یکسان است اما موضوعات صوری کوچک قابل تبدل و تغیر است...
این اندیشمند مسیحی در مورد سیاستهای خصمانه
رژیم صهیونیستی معتقد است: امروزه صهیونیسم
است که با یک روش بسیار دقیقی برای تضعیف نیروی اسلام - چنانکه امام قدس سره میفرمود
- قرار دادهشده است; برای تضعیف اسلام محمدی صلیالله علیه وآله وسلم به نفع صلیبیها
- صلیبیت را نیز دوست ندارم بهعنوان دینی مسیحی بشمرم، صلیبیت نیز برای تضعیف
نیروی اسلام محمدی صلیالله علیه وآله وسلم به وجود آمده است - اما اسلام بهخودیخود
وهمانی که مسیحیت نیز میباشد بسیار والاتر و مبرا ازاینگونه تهمتها است. اسلام
بزرگ، اسلام مسیحی و اسلام محمدی و همان اسلام بزرگ که امید دارد تمامی روی زمین
را در یک امت واحد عظیمی گردآورد; این همان بشارتهایی است که امام خمینی قدس سره میداده
است.