بررسی روش های مجاب سازی روانی برای جذب عضو در فرقه ها/ خلسه و هیپتونیزم/2
رهبران فرقه ها اغلب به طور مکرر، به طریقی که فهم معانی مشکل باشد و در ترکیب با صورت های دیگری نظیر گفتن قصه و تمثیل که فوق العاده برجسته به نظر برسد، صحبت می کنند تا فرد را در خیال پردازی و حرکت در مسیر هدایت شده، قرار دهند.
آنها از کلمات برای ایجاد توهم ذهنی- که به طور عام "تخیل هدایت شده" خوانده می شود- استفاده می کنند. تعداد قابل توجهی از روش های "تخیل هدایت شده" توسط فرقه ها و مربیان برای خارج کردن پیروان از چهارچوب عادی و طبیعی زندگی شان، به کار برده می شود.
یکی از روش های مورد استفاده، گفتن داستان های مفصل و طولانی است که توجه شنوندگان را جلب کرده و افراد را در حالی که هوشیاری آنان نسبت به واقعیات پیرامونشان کاهش مییابد، مجذوب سازد.
در نتیجه، افراد به حالت خلسه مانندی که طی آن به پیشنهادها گردن نهاده، محتوای آنچه را که گفته می شود، بیش از زمانی که به شیوه عقلانی و تمیز دهندگی به صحبت ها گوش می دادند، جذب می نمایند.
رهبرانی که از "تخیل هدایت شده" و سایر تکنیک های کلامی استفاده می کنند، در میان این تمرینات، بسته به اینکه چقدر شنوندگان با کلمات جور و ساکت شده اند، ادامه برنامه خود را تنظیم می کنند.
برخی رهبران، تخیلات داستان سرایی را با فریاد زدن، کف زدن های پی در پی و رقص جهت القای حالات تغییر یافته ترکیب می کنند. در این پروسه ها، همان طور که خواننده متوجه می شود، هم فرادمی- در راستای مجاب سازی جسمی- و هم القای خلسه- در فرآیند مجاب سازی روانی- در یک جلسه ترکیب می شوند.
همه "تخیلات هدایت شده" خاموش و بی سر و صدا نیستند و همه رهبران فرقه ها جزئیات نحوه کارکرد القای خلسه از طریق جذب شدن یا مشکلات مربوط به تند دمی( تنفس سریع) را نمی دانند؛ ولی بازبینی و فرمول بندی هنر عمومی مجاب سازی، از اهداف رهبران موفق فرقه ها است.
برخی فرقه های روان شناختی و گروه های بازسازی فکری از "تخیل هدایت شده" برای بازگرداندن اعضا به دوران کودکی استفاده می کنند.
در این راستا، رهبر فرقه قصه های طولانی و رنگین دوران کودکی را به عنوان محتوایی برای پیشبرد تخیل هدایت شده و ایجاد خلسه به کار می برد و اگر فرد هوشیاری خود را به دست آورد، معلوم می شود که گفته های وی، داستان سرایی بیش نیست.
منظور نهایی این است که دردها و تنهایی های گذشته یادآوری شده، در عین حال به اعضا القا می شود تا والدین خود را به جهت تنها و بدون توجه رها کردن آنها در زمان کودکی، سرزنش نمایند.
"تخیل هدایت شده" در این روند برای بر هم زدن احساسات روانی و ایجاد غصه برای فرد است. و در ادامه نزدیک ترین افراد به شخص، یعنی والدینش را مسبب تمامی ناراحتی های دوران کودکی او معرفی کرده و در نتیجه موفق به جدا کردن فرد از خانواده می شوند.
گفتنی است، در نتیجه اعمال این تکنیک توسط فرقه ها- که برای ایجاد تصویری تاریک از والدین و مجاب کردن او برای پیوستن به فرقه استفاده می شود- فرد از خانواده بریده و با توجه به بی پشت و پناه شدن، مجبور است فرقه را به عنوان مکانی امن بپذیرد و بعد از سرسپردگی به گروه، زندگی عادی وی متلاطم و متزلزل خواهد شد.