صهیونیزم مسیحی و جهان اسلام(بخش اول)
انجمن رهپویان هدایت: در یک قرن گـذشته، جـریان جدیدی که در بین پروتستانها فوقالعاده قدرتمند شده، مکتب نوظهور "مبلغان انجیل"(Evanqelism) است. قبل از جنگ جهانی دوم، این مکتب نوظهور بـه بـنیادگرایی مـعروف و شعار آنها بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با تحول فـرهنگی بود و هدف آنها بهوجود آوردن حکومت در امریکا بر مبنای بنیادهای انجیل میباشد. بعد از جنگ جهانی دوم، بنیادگرایان امـریکایی خـود را مـبلغان انجیل معرفی کردند و با استفاده گسترده از وسائل ارتباط جمعی مانند: رادیـو، تـلویزیون، روزنامهها، فصلنامهها و به تازگی اینترنت توانستند در جامعه امریکا نفوذ فراوانی بهدست آورند و اکنون این جریان، قـدرتمندترین و فـعالترین تـشکیلات دینی در امریکا محسوب میشود و در مراکز سیاسی این کشور، نفوذ فراوانی دارند.
یـکی از ویـژگیهای ایـن جریان این است که وابسته به یکی از فرقهها یا کلیسای پروتستان نیست؛ بلکه در حـقیقت اعـضای تـمامی فرقههای کلیسای پروتستان عضو این جریان دینی میباشند. مسیحیکردن سایر اقوام غیرمسیحی، تبلیغات گـسترده، از دیـگر اهداف این جریان است. دولتهای پروتستانی در شمال اروپا و دولت ایالات متحده امریکا از مبلغان انجیل بـرای مـسیحیکردن غـیرمسیحیان در سراسر جهان از نظر مالی، فرهنگی و سیاسی حمایت میکنند.
کشیشان معروف امریکایی، مانند بیلی گراهام، جـری فالول، پات رابرتسون، هال لیندسی و “مایک ایوانس” (Mike Evans) و نیز اسقف اعظم کلیسای انگلستان جورج کاری از مبلغان وابـستگان بـه ایـن جریان هستند که شهرت جهانی دارند؛ بهویژه در کشورهای ایالات متحده امریکا و انگلستان از نفوذ عمیقی در بـین دولتـمردان این دو کشور برخوردارند.
صهیونیسم مسیحی؛ مکتبی نوظهور
“جان داربی» (Jahn Nelson Darby) کشیش معروف کلیسای انگلستان، نـظریه صـهیونیسم مـسیحی را برای نخستین بار برای عملیکردن خواستههای مسیح و تحقق پیشگوییهای انجیل رواج داد. دو نفر از کشیشان برجسته پروتستان مـقیم ایـالات مـتحده امریکا به نامهای “دی.ال. مودی (D.L.Moody) و ویلیام بلاکستون (E. Blackstone. william) نیز مکتب نوظهور صهیونیسم مـسیحی را در ایـن کشور تبلیغ کردند.
اصول و مبانی جریان مبلغان انجیل در ایالات متحده امریکا و انگلستان،حمایت همه جانبه عقیدتی و سیاسی از صـهیونیسم مـیباشد و آنها اعتقاد دارند که پیروان کلیسای پروتستان برای ظهور دوباره مسیح، بـاید چـند خواسته مسیح را ـــ که در تفاسیر انجیل در قرن بـیستم بـهعنوان پیـشگوییهای انجیل بیان شده است ـــ عملی کنند. ایـن جـریان نوظهور در پروتستانیسم با عنوان صهیونیسم مسیحی (Christian Zionism) شهرت دارد. این جریان یک پدیده جدید دیـنی سـیاسی در مسیحیت است که برای نـخستین بـار از سوی کـلیسای انـگلستان در اواخـر قرن نوزدهم م. بهوجود آمد.
پروتـستانهای مـقیم امریکا و انگلستان این جریان نوظهور را عملیکردن خواستههای مسیح (Dispensulionalism) و عملیکردن پیشگوییهای انجیل (Apocaly ptieism) نـیز مینامند. در ایـن زمینه در اواخر قرن نوزدهم، مطابق افـکار جدید “جان داربی انـگلیسی» یـک مفسر معروف انجیل از امریکا بـه نـام “سایرس اسکوفیلد (Cyras Scofield) تفسیر انجیل را تحریر کرد و تفسیر وی امروزه از معتبرترین تفاسیر انجیل برای پروتـستانهای سـراسر جهان محسوب میشود و بهترین مـرجع بـرای انـجیل شناخته شده اسـت.
اکـنون تفسیر یاد شده بـا عـنوان انجیل مرجع اسکوفیلد (Scofield Reference Bible) شهرت یافته است. پیروان این مکتب نوظهور، خود را از مبلغان انجیل (Evanqelist) نـیز مـیدانند و معتقدند پیروان این مکتب، مسیحیان دوبـاره تـولد یافته مـیباشند کـه فـقط اینان اهل نجات خـواهند بود و دیگران هلاک خواهند شد. از ویژگیهای ممتاز پیروان این مکتب، اعتقاد راسخ و تعصب خاص بـه صـهیونیسم است و تعصب این مسیحیان به صـهیونیسم، بـیش از صـهیونیستهای یـهودی مـقیم اسرائیل و امریکا است.
بـراساس اعـتقادات این مکتب نوظهور بهوسیله پروتستانها، حوادثی باید به وقوع بپیوندد تا مسیح(ع) دوباره ظهور کند؛ هـمچنین پیـروان ایـن مکتب، وظیفه دینی دارند تا برای تـسریع در عـملیشدن ایـن حـوادث کـوششی کـنند؛ حوادثی که ازسوی آنها باید عملی شود، عبارت است از:
الف: یهودیان از سراسر جهان باید به فلسطین آورده شوند و کشور اسرائیل در گسترهای از رودخانه نیل تا رودخانه فرات بهوجود آید و فـقط صهیونیسمهایی که به اسرائیل مهاجرت میکنند، اهل نجات خواهند بود؛ به همینسبب بلاکستون در دهه 1880، برای مهاجرت یهودیان از سراسر جهان به سرزمین فلسطین، با رهبران سیاسی دینی و سرمایهداران بزرگ مسیحی در ایـالات مـتحده امریکا ملاقات کرد و آنها را متقاعد کرد که از دولت ایالات متحده امریکا بخواهند تا برای بهوجود آوردن کشور صهیونیستی اسرائیل در فلسطین بکوشد.
در سال 1891 (1270 هـ . ش.) ویلیام بلاکستون نامهای را که بعداً به نامه بلاکستون مـعروف شـد، تقدیم رییسجمهوری وقت امریکا "بنجامین هاریسن" (Benjamin Harrison) کرد. در این نامه، 413 نفر از رهبران ارشد سیاسی، دینی و سرمایهداران بزرگ آن زمان در امریکا از دولت خود درخواست کرده بودند کـه دولت امـریکا وظیفه الاهی و ملی دارد تا در فـلسطین، کـشوری برای یهودیان بهوجود آورد و برای بازگشت یهودیان به فلسطین، باید به نهضت صهیونیسم، کمکهای مالی، سیاسی و نظامی ارائه کند. این نامه را حتی اسقف اعظم کاتولیکها در ایـالات مـتحده امریکا، یعنی "کاردینال گـیبن" (Cardinal Gibbons) نـیز امضا کرده بود. کشیش ویلیام بلاکستون بهعنوان «پدر صهیونیسم مسیحی در ایالات متحده» معروف گردید؛ بههمین جهت صهیونیسم یهودی توانست بعد از این جریان قوت گیرد و آنها با ترغیب و حمایت رهبران سیاسی و دیـنی مـسیحی از انگلستان و امریکا در سال (1897 م.) به رهبری "تئودور هرزل" (Thedar Herzel) در شهر بال سوئیس، نخستین کنگره صهیونیستهای یهودی را تشکیل دادند و اهداف خود را برای بهوجود آوردن کشور اسرائیل در فلسطین اعلام کردند.
در سال (1908 م.) «بلاکستون» کـتابی را بـا عنوان «مـسیح میآید» تألیف کرد. در این کتاب، نویسنده به مسیحیان جهان وعده داده بود در سالی که در فلسطین کشور صهیونیستی اسـرائیل تأسیس شود؛ مسیح دوباره ظهور خواهد کرد. برای رسیدن به ایـن هـدف، دولت انـگلستان با تهاجمهای فرهنگی و نظامی، خلافت عثمانی ترکیه را متلاشی کرد و در جنگ جهانی اول، ارتش انگلستان سرزمین فلسطین را ـــ که جـزء قـلمرو خلافت عثمانی ترکیه بود ـــ تصرف کرد. در سال (1917 م.) نیز «آرتور جیمز بالفور» وزیـر امـور خـارجه وقت انگلستان در بیانیهای معروف به بیانیه بالفور تعهد کرد که دولت انگلستان به یهودیان سراسر جـهان برای مهاجرت به فلسطین یاری دهد و در تشکیل کشور صهیونیستی اسرائیل در فلسطین فعالیت کند.
ادامه دارد...