مسیحیت و آخرالزمان
رهپویان هدایت: مسیحیان اونجلیست ادعا می کنند که حمایت از افرادی غیراخلاقی مانند ترامپ بر این اساس است که خداوند می تواند برای تحقق اهداف و برنامه های خویش از نامنساب ترین افراد نیز استفاده کند. از دید بسیاری از این مسیحیان افراطی انتخاب شهر اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل اقدامی بسیار مهم در زنجیره رخداد حوادث منجر بهظهور حضور عیسی خواهد بود.
بر همین اساس بسیاری از مسیحیان اونجلیست به الهیات آخرالزمان پیشاهزاره گرایی اعتقاد دارند که بر اساس آن شهر اورشلیم نقش مهمی در تاریخ دارد.
سابقه الهیات پیشاهزاره گرایی به قرن نوزده میلادی و نوشتههای جان نلسون داربی می رسد. وی اعتقاد داشت که شرط ظهور حضور عیسی در آخر الزمان، بازگشت و تسلط یهودیان بر شهر اورشلیم و بنای سومین معبد یهودی در همان مکان معابد اول و دوم است، همان معابدی که قرنهای پیش بابلیان و رومیان آنها را تخریب کردند.
او اعتقاد داشت که این اتفاقات مقدمه لازم برای عروج است، واقعه ای که در آن عیسی مسیح مومنان را به آسمان خواهد برد تا از مصیب عظیم هفت ساله پیش از ظهور در امان باشند.
از نگاه معتقدان به این نوع الهیات، با تأسیس کشور جدید اسرائیل در دهه 1940 میلادی احتمال وقوع این رویدادها به طرز چشمگیری افزایش یافته است. این نوع چارچوب آخرالزمانی در دهه 1970 میلادی و با انتشار کتابی با عنوان "فرجام سیاره بزرگ زمین" در آمریکا رواج عمومی یافت.
در این کتاب نویسنده مدعی بود که تاسیس اسرائیل زنجیره ای از حوادث را آغاز خواهد کرد که به بازگشت عیسی مسیح منجر خواهد شد. بر اساس محاسبات وی دهه 1980 میلادی به عنوان تاریخ بازگشت حضرت عیسی مشخص شده بود که گذر زمان نشان داد ادعایی کذب بیش نبوده است.