جذب مخفی کارانه عضو در فرقه ها با تاکید بر مسیحیت صهیونیستی
در این راستا، فرقه‌ها عموما بسیار پیچیده عمل کرده و اهداف واقعی خود را پنهان کرده و آن را بروز نمی‌دهند و برای اینکه فرد با غیر اعضا ارتباط نگیرد و اطلاعاتی از وضعیت اسفناک درون فرقه به بیرون تجاوز نکند، او را بسیار محدود و کنترل می کنند.
تحت نظر داشتن اعضا و ارتباط تعداد کمی از سران و گردانندگان فرقه با بیرون به این صورت است که فقط افرادی خاص به عنوان سخنگویان فرقه معرفی شده و پل ارتباطی درون و بیرون هستند و بقیه اعضا حق ندارند با دیگران و یا حتی خانواده خود ارتباط داشته باشند.
از این منظر، غیرعضوها "غیر مطلع" و "غیر منضبط" معرفی شده و با چشم افرادی عقب افتاده به آنها نگاه کرده که شایستگی به دست آوردن اطلاعات گرانبهای(!) درون فرقه را به دست نیاورده اند.
علاوه بر این، نحوه ارتباط گیری و پاسخ دادن اعضا نیز مدیریت شده و در چارچوبی مشخص به آنها آموزش داده می شود و اگر فردی از سر اتفاق و بدون هماهنگی فرقه با دیگران ارتباط برقرار کند، به شدت مورد مواخذه قرار می گیرد.
نمونه هایی از به کار گیری این شیوه مخفی کاری در تبلیغات فرقه مسیحیت صهیونیستی نیز به وفور یافت می شود. وقتی از سران آنها درباره مسائل غریب و ناآشنایی چون: "دعا به زبان ها" توضیحی خواسته شود، آن را امری می دانند که فقط افرادی خاص- و آن هم از اعضای فرقه- به آن دسترسی پیدا می کنند.
علاوه بر این، تعمید روح القدس و در نتیجه دعا به شیوه ای غیر از روش عادی، مورد اختلاف خود سران مسیحیت است؛ به طوری که فردی مثل: رضا صفا با تردستی، حروفی نامشخص و ناموزون را پشت سر هم آورده و از آن به عنوان دعای واقعی یاد کرده؛ ولی از سوی دیگر افرادی مانند: هرمز شریعت نیز به شدت با آن مخالف هستند.
این طرز دعا کردن، که از شیوه بیان آن کاملا مشخص است برای فریفتن مردم و نشان دادن چهره ای ناشناخته از فرقه مسیحیت صهیونیستی و در نتیجه تشویق آنان برای پیوستن به فرقه و آزمایش این امر ناشناخته، به کار برده می شود، با کمی دقت بی محتوا بودن آن کاملا روشن می شود.
البته در آخر کار، هدف اصلی از این پنهان کاری ها مشخص می شود؛ چرا که افرادی ساده و بی اطلاع را در دام خود گرفتار کرده و سپس در پشت همه پنهان کاری ها به انحاء مختلف و اغلب به طریق گرفتن مبالغی از آنها تحت عنوان ده یک، هدیه، کمک مالی و ...، به اهداف مالی خود می اندیشند.
حال سوال این است، وقتی انسان بدون واسطه می تواند با خدا صحبت کند و حوائج خود را به هر زبان ممکن از او بخواهد، چه نیازی به دعای رمزگونه است که فقط توسط افراد کلاهبردار و سوء استفاده گر مورد بهره برداری قرار می گیرد؟
در نمونه ای دیگر، "تثلیث" از دیگر اعتقادات اساسی فرقه مسیحیت صهیونیستی است که توضیح روشن و قابل درکی از آن ارائه نمی شود و به عنوان امری غیر عقلی از آن یاد شده که برای غیر مسیحیان فهمیدنی نیست و درباره ماهیت اصلی آن، فقط مثال هایی بی ارتباط با اصل موضوع آورده شده و در همین مصداق ها نیز، فقط مخفی کاری مشاهده می شود.
جالب است، این فرقه که هنوز در برابر سوالات اولیه و نه چندان اساسی و عمقی افراد درباره هویت واقعی خود، مجبور به عقب نشینی و اتخاذ موضعی درون گرایانه و رفتاری محدودکننده شده، مدعی است که دیگران اطلاعی از آن ندارند و باید صدای خود را به همه برسانند.
همچنان که در برنامه های شبکه های ماهواره ای وابسته به فرقه مسیحیت صهیونیستی، افرادی که به هر علت در دام تبلیغات رنگ و لعاب دار آن گرفتار شده اند، به فاصله گیری از خانواده ترغیب می شوند و در ادامه آن اموری چون: فرار فرزندان از خانواده، طلاق زوجین از یکدیگر، برخورد نامناسب و طرد دیگر اعضای خانواده و .... نیز مورد تشویق قرار می گیرد.
همچنین در گروه های فرقه ای مانند: شرکت های هرمی نیز استفاده از تکنیک "محدود کردن اعضا" مشاهده شده؛ چرا که اگر درباره ماهیت واقعی کار آنها از افراد عضوگیری شده در زیر شاخه ها، سوال شود، به صورت مستقیم و غیر مستقیم فرد سوال کننده را با برچسب های بی سواد، بی اطلاع، قدیمی و ... مواجه می کنند.
فرقه "رام الله" به سرکردگی فردی به نام "پیمان فتاحی"، حلقه حفاظتی موسس خود را به شدت محدود کرده؛ به طوری که فقط افراد کمی از اطرافیان، از محل واقعی استقرار او اطلاع داشته و غیبت های طولانی مدت و پنهان کاری ها، مقدمه ادعاهای بعدی او قرار گرفت.
گفتنی است، سرکردگان و عضویابان فرقه ها، فقط گروه خود را صاحب نظر دانسته و همیشه این طور القا می کنند که همه چیز در آنجا یافت شده و هر چه فرقه بگوید درست و بیرونی ها هر چه بگویند، اشتباه و از روی درک نادرست است.
اشکان عاشوری