ملی گرایانی زیر بیرق عربستان و انگلیس!!
رهپویان هدایت: از دوران قاجار به بعد، هویت ایرانیان تحت تأثیر جنگ شناختی و چند بعدی جدیدی قرار گرفت که کشور را با بحران های مهمی روبرو نمود. این بحران با ورود مدرنیته به کشورهای اسلامی از جمله ایران و عقب ماندگی های مشهود در مقام مقایسه با جهان غرب، باعث گسست هویت فرهنگی شده و در نتیجه آن عده ای اسلام را عامل نابسامانی جامعه ایرانی تلقی کردند.
در حقیقت مراکز شرق شناسی و استعماری مخصوصا در انگلستان برای ایجاد اختلاف و از بین بردن هویت ملی و دینی ایرانیان و جهان اسلام جریانی را به راه انداختند که در لوای ظاهری فریبنده به اسم ناسیونالیسم رشد نمود.
ناسیونالیسم مطرح شده منحصر به ایران نبود و در کشورهای عربی گستردهتر از ایران شروع شد. ناسیونالیسم در شکل افراطیاش به پانترکیسم، پانایرانیسم، پانعربیسم، پانهندوئیسم، پانکردیسم، پان آذریسم و امثال این پانها تبلور یافت.
از این رو در عصر پهلوی جریان باستان گرایی و بازگشت به تاریخ قبل از اسلام کلید زده شد و یا بعبارتی رونق گرفت. متفکر شهید استاد مطهری معتقد بود نام و عنوان «ملی گرایی» با الهام و تعلیم از فرهنگ غربی وارد ادبیات سیاسی و فکری روشنفکران شرقی شده و الزاماً، بار معنایی اصطلاح و معیارهایی را که ملی گرایی با آن تعریف می شود نیز می پذیرند. از نگاه شهید مطهری، تبلیغ ملی گرایی در غرب، با این هدف است که بتوانند با برجسته کردن تفاوت های نژادی، زبانی و قومی و مذهبی، وحدت و یکپارچگی داخلی جوامع غیرغربی را از بین ببرند و در سطح همسایگی و منطقه نیز بذر اختلاف را بیفکنند تا از این طریق، موضوع استعمار دچار فراموشی شود و در حاشیه قرار بگیرد.
شهید مطهری ملی گرایی را به طور کلی محکوم و رد نمی کند، بلکه بین دو نوع ملی گرایی منفی و مثبت تفاوت قائل بود. ملی گرایی منفی، نوعی گرایش به جنبه های قومی، نژادی و زبانی است که باعث جدایی انسان ها از همدیگر می شود و روابط آنها را خصمانه می کند. از نگاه مطهری، این سنخ از ملی گرایی بر عواطف و احساسات استوار است نه عقل و منطق. اما ملی گرایی مثبت، موجب همبستگی، روابط حسنه و احسان و خدمت بیشتر به کسانی که با آنها زندگی مشترک داریم، می شود. به نظر شهید مطهری، اسلام همه احساسات ملی گرایانه مثبت را محکوم نمی کند، بلکه احساسات منفی ملی گرایانه را محکوم می کند.(1)
با توجه به سخنان فیلسوف شهید مرتضی مطهری می توان اینگونه برداشت نمود که جنبه منفی ملی گرایی که بر عواطف و احساسات استوار بوده و تکیه دارد همان محلی است که برای تخریب اسلام در جوامع مسلمین می تواند مورد بهره برداری قرار گیرد. اگر با این دید به ناسیونالیسم ایرانی نظاره شود می بینیم که؛ در دو دهه اخیر جریان ملی گرایی منفی و باستان گرایی افراطی با تغییر متون تاریخی در فرمتی جدید در قالب فضای مجازی به صورت عکس نوشته، متن کوتاه بی سند و غیر معتبر و یا تقطیع مطالب و... در دام مخالفان اسلام قرار گرفته است.
در وقایع دو دهه اخیر کشور و اتفاقات مهم آن چه از بعد سیاسی امنیتی و چه اجتماعی ردپای آثار تفکر پان ایرانیستی و نژادپراستانه در پوشش ملی گرایی کاملا مشهود است.
سیاستی که رسانه ی معاند عربی - انگلیسی به همراه رسانه فتنه انگیز انگلیس در حال پیاده سازی آن است در ظاهری ملی گرایانه و ناسیونالیستی جای گرفته و اما آنچه در حقیقت آن نهفته است تجزیه طلبی و گسترش پان های متعدد است.
باید پرسید چطور ملی گرایان افراطی کشور در وقایع مهم و اغتشاشات زیر بیرق عربستان سعودی و برنامه ریزی دو سه شبکه که هزینه آنان را عربستان و انگلیس پرداخت می کنند قرار گرفته اند و احساس ملی بودن و ایرانی بودن دارند!
پی نوشت:
1. مطهری، مرتضی (1362)، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران: صدرا.