مسیحیت صهیونیستی زمینه ساز بروز سکولاریزم
رهپویان هدایت: احکام و دستورات دین، در شئون مختلف زندگی جریان دارد و در واقع، افراد مقید به دین خود را در جمیع امور مطیع دستورات خداوند می دانند. آنچه که موجب می شود یک دین بتواند ابعاد مختلفی چون اخلاق، سیاست، اقتصاد و غیره را تحت شعاع معرفتی خود قرار دهد، غنای علمی آن می باشد. در اسلام، چنین غنایی وجود دارد و از این رو هر فرد مسلمانان در زندگی خویش با خلاء آگاهی مواجه نمی شود و با رجوع به عقل و نقلی که تایید کننده یکدیگر هستند، وظیفه خویش را استنباط می کنند.
قرآن کریم در این خصوص می فرماید:
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ. و کلیدهای خزائن غیب نزد اوست، کسی جز او بر آن آگاه نیست و نیز آنچه در خشکی و دریاست همه را میداند و هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه او آگاه است و نه هیچ دانهای در زیر تاریکیهای زمین و نه هیچ تر و خشکی، جز آنکه در کتابی مبین مسطور است.(سوره انعام، آیه 59)
بحث کامل بودن احکام یک دین و به عبارتی کامل شدن دستورات الهی برای زندگی بشر، همان چیزی است که انبیاء برای آن مبعوث شدند و از این رو تمامی ادیان به جز اسلام، با خلاء های جدی در وضع قواعد زندگی دینی مواجه هستند. برای نمونه، در مسیحیت صهیونیستی، مبانی، صرفا شبه اخلاقی است و به زندگی عملی و واقعیت های حیات، چندان توجهی نمی شود.
این رویکرد موجب شده تا بحث محدودسازی دین در جوامعی که مسیحیت پروتستان در آن ها غالب است، مطرح گردد و با توجه به خلاء های این جریان، بحث جدایی دین از سایر شئون زندگی چون سیاست را مطرح شود.امروزه بنای سکولاریزم که از جوامع پروتستان آغاز شده به سایر کشورهایی مسیحی توسعه یافته که اصل هدف آن نیز محدودسازی دین می باشد
در حقیقت، عدم غنای محتوایی و علمی در مسیحیت اونجلیستی موجب پیدایش سکولاریزم شده و به این سبب امروزه مبلغان این جریان در صحبت های شان اموری را می گویند که هیچ جنبه اجرایی در زندگی ندارد. به عبارت دیگر در مباحثی که مبلغان مسیحیت صهیونیستی مطرح می کنند قاعده حکمی و دینی برای زندگی وجود ندارد و صرفا اموری به اموری چون سرود پرستشی و امثال آن به عنوان مبنا مطرح می شود.
اینکه می بینیم امروزه جوامع پروتستان به اقسام مفاسد اجتماعی و سیستماتیک دچار شده اند ریشه در عدم غنای دینی و شریعتی آنان دارد.