حلاج از نگاه علمای جهان تشیع
بهعنوان نمونه در کتب صوفیه آمده است که حلاج براین باور بود که صاحب و استادش ابلیس و فرعون است. ابلیس را از آتش ترساندند، اما از ادعای خود دست برنداشت. فرعون در دریا غرق شد اما از ادعای خدایی خود منصرف نشد و اگر مرا(حلاج) بکشند و دست و پای مرا ببرند از ادعای خود دست برنمیدارم. ازنظر او ابلیس در جوانمردی با حضرت رسول اکرم (ص) برابر دانسته شده است.
اما میان آنچه در کتب فرق تصوف درباره حلاج نوشتهشده با آنچه از علمای طراز اول جهان تشیع مطرحشده، از زمین تا آسمان تفاوت دارد. بهعنوان نمونه نظرات علمای شیعه درباره شخصیت حلاج را بیان نموده و قضاوت نهایی را بر عهده شما خواهیم گذاشت.
شیخ طوسی از پیشوایان علمای شیعه بهصراحت حلاج را یک ساحر نامیده و در کتاب غیبت حضرت صاحبالزمان عج بیان میکنند: این ملعون(حلاج)بهدروغ دعوای وکالت حضرت صاحبالزمان را نموده و مردم را فریب داده است.
ابنبابویه قمی از اعاظم شیعه در کتاب اعتقادات، مذهب حلاج را باطل دانسته و ترک نماز یکی از شاخصههای انحرافی اوست. در کتاب الغیبه شیخ طوسی آمده است حلاج در شهر قم حاضر شد و ادعای وکالت از حضرت حجت را بیان کرد.علی بن بابویه قمی ادعاهای دروغین وی را برای مردم قم افشا کرد و سرانجام با ذلت و خواری از شهر قم خارج شد و آواره گردید.
شیخ طبرسی از بزرگان تشیع، در کتاب احتیاج ، حلاج را از دروغگویان شمرده و ادعای وکالت صاحبالزمان عج را بهطور کامل رد نموده است.
شیخ مفید استاد معظم شیخ طوسی نظریات خود را در رد حلاج و پیروان وی ارائه نموده و در کتاب الرجال نجاشی به طور کامل نقلشده است.
علامه حلی از مشاهیر معظم شیعه، در کتاب خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، با ذکر احوالات انحرافی حلاج ، بهشدت او را مذمت و لعن کرده است.
اسلام صوفیانه مرهون انحرافات و اکاذیب افراد معلومالحالی همچون منصور حلاج است.
التماس تفکر