معرفی کتاب/مسیحیت و بدعتها
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، با توجه به نام بردن قرآن کریم از دین مسیحیت و حضرت عیسی(ع)، شناختن این دین و تشخیص واقعیتها از بدعتهایی که وارد آن شده است، میتواند کمک بسیار خوبی به قضاوت و داوری درباره ادیان آسمانی کند.
مؤلف کتاب "مسیحیت و بدعتها" که خود یک مسیحی است، با تقسیم مسیحیان به دو گروه "راستکیش" و "بدعتگذار"، با بررسی تاریخ فرقهها و گرایشهای مسیحی از زمان جانشینان حضرت مسیح(ع) تا قرن پنجم، معیارهایی هم برای انطباق این الفاظ بر مصادیق ارائه کرده است.
به نظر مؤلف، زمان پیشگفته از آن جهت مهم است که اصول اندیشههای مسیحیت در باب عقاید و آموزهها در طی نزاعها و مناقشههای فراوان از زمان حواریون تا قرن پنجم به نقطهای رسید که شکل ثابت خود را پیدا کرد.
کتاب "مسیحیت و بدعتها" مشتمل بر پیشگفتار مترجم، مقدمه و پانزده فصل دیگر بوده که مباحثی چون: نیاز به معیار برای تشخیص راستکیش از بدعتگذار، معیارهای راستکیشی و بدعتگذاری و تطبیق معیارها بر فرقههای مسیحی از جمله عناوین پیشگفتار مترجم هستند.
فصلهایی مانند: آغاز انشعابات و نخستین آنها، جو فکری و گنوسیگری، گنوسی والنتینیوسی، مسیحیت رسمی و دوناتیستها، نسطوریها، پالجیوس وکلیسای روم نیز بخشی از بدنه اصلی کتاب را تشکیل میدهند.
نخستین فصل کتاب درباره آغاز انشعابها در مسیحیت بوده که بر اساس پژوهشها بر اثر اختلاف بین پولس از یک طرف و پطرس و دیگر حواریون از طرف دیگر بهوجود آمده است.
بنا به عقیده نویسنده کتاب، دو گروه پیشگفته در سه محور اصلی "مسائل سیاسی و اجتماعی، عقیدتی و نظری و در ابعاد عملی مسیحیت" با یکدیگر اختلاف داشتند.
در بخشی از کتاب درباره اختلافهای عقیدتی و نظری در مسیحیت چنین آمده است: "اما فرقهای از مسیحیان که شدیدا به رعایت شریعت یهود پایبند بودند، بهصورت عدهای مجزا در جامعه مسیحی ادامه حیات دادند. اعتقاد آنها به اینکه مسیح بزرگترین پیامبر و همان مسیح منتظَر، اما انسانی مانند انسانهای دیگر است، اساسیتر از اصرارشان بر رعایت مراسم یهودی بود. از اهمیت این مسیحیان یهودیگرا در کلیسای اولیه پس از سقوط اورشلیم در سال 70 میلادی کاسته شد، ولی از درون آنها فرقه ابیونیها ظهور کرد که تا قرن چهارم موجود بودند."
از اینرو میتوان گفت در نخستین نزاعی که در مسیحیت رخ داده، اختلافهای عقیدتی بر سر مسیحشناسی بود؛ چرا که یک گروه مسیح را پیامبر، مخلوق خدا و همچنین انسان میدانستند، اما گروهی دیگر که غیریهودیان پیرو پولس بودند، به جنبه الوهیت و فوق بشری بودن او اعتقاد داشتند.
خاطرنشان میکند با وجود آنکه مسیحیت امروز برگرفته از آموزههای پولس و شریعتگریز است، اما بسیاری از دانشمندان مسیحی، مسیحشناسی پولسی را "خردگریز و خردستیز" میدانند.