معرفی کتاب/جهان مسیحیت
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، اساسیترین هدفی که نویسنده کتاب "جهان مسیحیت" به دنبال آن بوده، ارائه تحلیلی از عقاید، آراء و نظامها، شعائر، تشکیلات و اصول اعتقادی، شیوهها و آئین عبادی و فِرَق مختلف مسیحیت است .
مؤلف کتاب که خود یک تاریخدان مجرب است، از تجربههای عملی دوستش بهنام "اسقف برگ راور" -که تمام عمرش را در کلیسا گذرانده است-، نیز استفاده کرده و عضویت در "شورای ایمان و نظام" و آگاهی از کار جنبش جهانی کلیسا، بر غنای اثر او میافزاید.
کتاب جهان مسیحیت در دو بخش به عنوانهای "کلیساهای جهان مسیحیت" و "سیستمهای مذهبی مشتمل بر عناصری که از مسیحیت سرچشمه گرفتهاند"، سامان یافته است.
بخش نخست مشتمل بر بیست فصل بوده که کلیسای ارتدوکس، دیگر کلیساهای شرقی، کلیسای کاتولیک رم، کاتولیکهای قدیم، جماعتهای حواری کاتولیک(ایروینگیتها)، کلیسای انگلستان و جماعت انگلیکان، کلیسای هند جنوبی، کلیسای لوتری و ...عناوین آنها را تشکیل میدهند.
مؤلف درباره ویژگی جماعت انگلیکان نوشته است: "ویژگی کلیسای انگلستان از یک جریان تاریخی طولانی سرچشمه میگیرد که با نقض پیمان هنری هشتم با مقام پاپی آغاز میشود و تا اصلاحات سال 1660 نمیتوان آن را تکامل یافته تلقی کرد...یکی از ویژگیهای نهضت اصلاحطلبی در انگلستان، بر خلاف کلیساهای مشابه قاره اروپا این است که هیچ یک از شخصیتهای نافذ از قبیل: لوتر، کالوین و زوینگلی نتوانستند به تنهایی روی آن اثر بگذارند. جریان اصلاحطلبی انگستان به خاطر اختلافات و تضارب افکار از یک جهت و رویدادهای سیاسی مخصوص انگلستان از سوی دیگر قطعی شده بود. سرانجام مردی به نام تامس کرانمر که سراسقف کانتربری بود، نفوذ دائم را بر کلیسای انگلستان اعمال کرد. وی اولین کتاب عبادت عمومی را که کلیه کتابهای عبادت بعدی بر اساس آن تهیه شدند، تألیف کرد و بدین طریق نقش قطعی را در شکل دادن کلی به گسترش جماعت انگلیکان ایفا کرد."
در بخش دوم کتاب نیز چهار فصل به عنوانهای یکتاپرستی، علم مسیحی، گواهان یهوه و مورمونیسم به چشم میخورد.
فرقه گواهان یهوه که مورد قبول تثلیثیها نیست، نیز در کتاب مورد اشاره معرفی شده است. درباره این فرقه میخوانیم: "مؤسس این نهضت[گواهان یهوه] مردی بود بهنام چارلز تیز راسل(1852-1916) تاجر آمریکایی که در پیتزبورگ پنسیلوانیا تولد یافته بود. او جوانی بود دارای عقل مذهبی که بر اثر ناسازگاری موجود میان کلیساها برآشفت و بر ضد کنگرگشنالیسم که مذهب والدینش بود عکسالعمل نشان داد. ادونتیسم توانست بر مشکلات او که بیشتر دارای طبیعت مکاشفهای بودند پرتو افکند. او ادعا کرد که توانسته است کلید حل مشکلات را در این حقیقت بیاید که کلمه یونانی پاروسیا بهتر است به حضور ترجمه شود تا آمدن یا بازگشت. سپس(احتمالا از سال 1872 به بعد) فکر کرد که خداوندگار ما در 1874 م. بهصورت یک روح نامرئی بازگشت خواهد کرد و این نتیجهگیری را با یک محاسبه عددی بر اساس کتاب مقدس تأیید و حمایت کرد."