به
گزارش انجمن رهپویان هدایت، پدیدة کشف حجاب و حوادث مربوط به آن موضوع اصلی
کتاب «مروری بر کودتای سیاه، تاریخچه کشف حجاب» را تشکیل میدهد.
"مهین نوری" مؤلف این کتاب، مباحث را در چند بخش شامل مقدمه،
پیشگفتار و شش فصل دستهبندی کرده است.
وی
در مقدمه به شیوهای ادیبانه به جایگاه و مقام زن و نقش حجاب در تعالی زن
پرداخته و در پیشگفتار هدف خود از نگارش کتاب را اینگونه بیان کرده است: "شاید در باب فاجعة کشف حجاب در ایران و
دوران استبداد رضاخان سخنان بسیاری گفته و ثبت شده است، اما جمعآوری مجمل آنها
با دیدی عمیقتر و پیوندی اصیلتر به رویداد عظیم انقلاب اسلامی، نه تنها
ضروری است بلکه با توجه به رویدادهای وخیم آن و اثرات مخربش حتی بهعنوان یک
معضل موجود در نظام اسلامی، از واجبات نیز به شمار میآید."
فصل
اول کتاب مورد اشاره به بررسی "جایگاه و مقام زن و حجاب پیش از اسلام" در میان ادیان و ملل شرقی اختصاص دارد.
در
فصل دوم، نویسنده به "جایگاه زن در اسلام" پرداخته و در این ارتباط با استناد به
آیات قرآن و روایات معصومین (ع) در صدد اثبات تواناییها و ارزش و مقام زن در
اسلام برآمده و برخی زنان سرشناس تاریخ اسلام را معرفی کرده است.
نویسنده معتقد است که اگر زن بخواهد به روح
الهی خود دست یابد، باید دستورات خداوند را یک به یک با گوش جان بشنود که از
جملة آنان حفظ حجاب است. از اینرو در فصل سوم کتاب به "موضوع فلسفه پوشش در اسلام" بر میخوریم.
ارتباط
پوشش و فرهنگ، مقایسه و بررسی پوشش در فرهنگ غربی و اسلامی، یادآوری خطرهای
فرهنگ غربی و پرداختن به جایگاه زن در فرهنگ ایران از جمله محورهای اصلی این
فصل هستند.
فصل
چهارم به "بررسی نقش و جایگاه زن و حجاب از دورة
قاجار تا رضاخان و زمینههای رفع حجاب" اختصاص یافته است.
"اعلام رسمی کشف حجاب" عنوان فصل پنجم کتاب مروری بر کودتای سیاه
است. مؤلف در این فصل تلاش کرده است تا به بررسی دلائل اتخاذ این سیاست توسط
رضا شاه، نحوه شروع، اجرا و ابعاد و پیامدهای آن بپردازد.
پایانبخش
کتاب نیز در فصلی با عنوان "مقاومت مردم و روحانیون" سامان یافته و نویسنده در این
فصل مقاومتها، واکنشها و سیر اقدامات مردم و روحانیون در برابر اعلام رسمی
کشف حجاب و نحوه برخورد رژیم با نیروهای مخالف را بررسی کرده است.
درباره
مقاومت مردم مقابل گسترش بیحجابی در این کتاب میخوانیم: "خوشبختانه
مبارزه بر علیه بیحجابی از سوی مردم و روحانیون آن قدر ادامه یافت تا آنکه
سرانجام در سال 1320 ه.ش(همزمان با اوج حملات نظامی شوروی و انگلستان به ایران)
رضاخان از کار برکنار شد و با ایجاد تشنج و مشکلات فراوان اقتصادی و اجتماعی
در میان مردم، همچون مهرهای بیاختیار جای خود را به فرزندش محمدرضا پهلوی
داد."
|