ماجرای فردی که او را مجبور به پذیرش مسیحیت کردند!

یکی از مسئولان کلیسای غیرقانونی جماعت ربانی شخصی که به امید رهایی از ترس و وحشت به آن مکان مراجعه کرده بود را مجبور به تغییر دین کرد؛ اما او از قبول آن سر باز زد.

به گزارش انجمن رهپویان هدایت، سال‌ها سوء‌استفاده از مشکلات جسمی و روحی و بیماری افراد، تنها بخشی از عملکرد نادرست و فریبنده فرقه غیرقانونی جماعت ربانی بود.

در این مدت برخی از افراد زودباور و در عین حال ناچار، فریب تبلیغات رنگارنگ دست‌اندرکاران فرقه‌ای را خوردند که به دروغ خود را جزء مسیحیان تلقی کرده و مکان گردهمایی خود را به‌عنوان کلیسا معرفی می‌کردند.

اشخاصی که به دلیل مواجهه با مشکلاتی از قبیل: اعتیاد، افسردگی، بیماری‌، ترس و ... دل به سراب کلیسای غیرقانونی جماعت ربانی بسته بودند، به سیاه‌چاله و قعر چاهی می‌افتادند که بیرون آمدن از آن همچنان نیز دشوار و برای آن‌ها هزینه‌آور است.

از جمله این گروه‌ها افرادی بودند که به امید خارج شدن ارواح پلید و دیو از بدن‌شان، به کلیسای غیرقانونی جماعت ربانی مراجعه می‌کردند؛ غافل از اینکه مشکلات پنهانی بیشتری در انتظار آنان بوده و تبلیغات فراوان این فرقه دام فریبنده‌ای بیش نبود.

پای درد دل یکی از فریب‌خوردگان این فرقه نشسته‌ایم تا بدون واسطه از دیده‌ها و شنیده‌های خود بگوید. قسمت دوم این مصاحبه در ادامه می‌آید.

*اخراج ارواح در حضور دیگران صورت می‌گرفت

خبرنگار: آیا افراد دیگری غیر از شما هم در آنجا حضور داشتند؟

بله.

خبرنگار: علَت مراجعه آن‌ها چه بود؟

عمدتا برای اخراج ارواح و نجات از دیوزدگی و بعضی هم برای ابطال جادو و اهداف این‌چنینی به کلیسای جماعت ربانی آمده بودند.

خبرنگار: این کارها به‌صورت فردی انجام می‌شد یا جمعی؟

کسانی که مسئول این کار بودند، می‌گفتند اثر آن در جمع بیشتر از انفرادی است و به همین دلیل در جمع صورت می‌گرفت.

*فردی که خودش رو کشیش کلیسا معرفی می‌کرد گفت فریب دیوها را خورده است!

خبرنگار: از تجربه خودتان بگوئید؟

وقتی من به شخصی که مدعی خارج کردن دیو و ارواح از بدن من بود، گفتم برای رهایی از ترس به کلیسا اومدم، علت ترس را پرسید و وقتی تماشای فیلم‌های وحشتناک رو بهش گفتم، گفت با تماشای تصاویر اسکلت و خون دیوزده شده‌ام.

خبرنگار: عکس‌العمل شما چه بود؟

هر لحظه بیشتر از قبل می‌ترسیدم و خصوصا که قبل از من هم افرادی بودند که با اقدامات این شخص، حرکات عجیب و غریبی از خودشون بروز می‌دادن و وحشت عجیبی افراد حاضر را فرا گرفته بود.

خبرنگار: مشخصا چه کارهایی برای شما انجام دادند؟

فردی که خودش رو کشیش کلیسا معرفی می‌کرد، وردهایی را تکرار کرد و به من گفت اگه سردرد و احساس خفگی و از این نشونه‌ها داشتم خبر بدم که من هیچ کدومشون را نداشتم و آن فرد مسیحی گفت که او احتمالا فریب دیوها را خورده است.

خبرنگار: فریب دیو خوردن یعنی چی؟

اون‌جوری که این شخص می‌گفتش چون دیوها از قصدش برای اخراجشون مطلع شدن، بدن من را ترک کرده بودن و بنا به ادعای کشیش او را فریب داده‌اند.

*کشیش کلیسا از من خواست تا مسیحی بشوم

خبرنگار: بعدش چه کار کرد؟

برای نجات از این وضعیت، از من خواست که مسیحی بشم و اعتراف به گناه و توبه کنم.

خبرنگار: آیا شما خواسته او را اجابت کردی؟

من که از علَت این کار چیزی نمی‌دونستم، پیشنهادش رو نپذیرفتم؛ چون من اصلا برای تغییر دین و پذیرش یه مذهب دیگه به کلیسا نرفته بودم. من برای نجات از ترسی که وجودم رو فرا گرفته بود به کلیسا مراجعه کرده بودم که متأسفانه با صحنه‌های ترسناک‌تری مواجه شدم.

ادامه دارد...