معرفی کتاب"درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانهای کاذب"
کتاب درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفانهای کاذب، توسط "احمدحسین شریفی" در 350 صفحه گردآوری و نشر آن نیز بر عهده انتشارات "صهبای یقین" بوده است.
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، نویسنده کتاب در شش فصل مختلف به نامهای "کلیات"، "شاخصههای عرفان حقیقی"، "مشخصههای عارفان حقیقی"، "بررسی شاخصههای عرفانهای کاذب"، "مشخصههای عارفان کاذب" و "سیاستمداران، معنویتهای کاذب و راههای مقابله"، به مطالعه تطبیقی بین عرفان و عارفان حقیقی وکاذب پرداخته است.
در فصل کلیات کتاب، عناوین"معناشناسی"، "علل روی آوردن بشر جدید به معنویت و عرفان"، "تلاشهای غرب برای جهتدهی به این گرایش جهانی" و "مهمترین فرقههای جدید معنوی فعال در ایران" مشاهده میشود.
نویسنده در تعریف عرفان حقیقی و کاذب آورده:"عرفان حقیقی عبارت است از عرفانی که هم غایت آن و هم روش وصول به آن غایت، برآمده از دین حقیقی و واقعی و معصوم باشد. هر نوع عرفانی که غیر از این باشد، در زمره عرفانهای کاذب و دروغین خواهد بود."
در فصل دوم، نویسنده وارد شاخصهها و ویژگیهای عرفان حقیقی شده و ذیل آن مباحثی چون:"قرب الهی بهعنوان هدف غایی"، "عدم مخالفت با عقل"، "مطابقت با شریعت" و ... مورد توجه وی قرار گرفته است.
مولف در بخشی از این فصل نوشته:"یکی از مهمترین شاخصههای عرفان حقیقی، مطابقت آن با شریعت است. عرفان حقیقی نمیتواند از مسیری حاصل شود و یا به نتیجهای برسد که خلاف دین و شریعت باشد. چگونه میتوان از وسیلهای که معشوق از آن نفرت دارد، برای رسیدن به او استفاده کرد؟"
فصل سوم کتاب مشتمل بر مشخصههای عارفان حقیقی همچون:"یاد خدا"، "صراحت بیان و اجتناب از ابهامگویی"، "تاکید بر ریاضتهای شرعی"، "پرهیز از فرقهگرایی" و... است.
نویسنده در توضیح فرقهگرا نبودن عارفان حقیقی آورده:"هیچیک از عارفان حقیقی در طول تاریخ منشا پیدایش یک فرقه یا گروه خاصی در عرض سایر فرقهها و گروههای مسلمان نشدهاند. عارفان مسلمان هرگز به سوی خود نمیخوانند و دیگران را به خود دعوت نمیکنند."
بعد از آنکه شاخصههای عرفان و عارفان حقیقی روشن شد، مولف در فصل چهارم به مبحث شاخصههای عرفانهای کاذب پرداخته و در ذیل آن متعرض مباحثی مثل:"نادیده گرفتن خدا بهعنوان هدف غایی"، "شادمانگی بهعنوان هدف غایی"، "خردستیزی و منطقگریزی" و ... شده و هر کدام از آنها را نقد و بررسی کرده است.
مولف در توضیح شادمانگی نوشته:"عرفانهای نوظهور همگی در بستر مدرنیته رشد کرده و بر پایه پذیرش مبانی آن استوار شدهاند. یکی از ویژگیهای مدرنیته، پذیرش سکولاریسم و اینجایی و این عالمگرایی در همه ابعاد زندگی است. این ویژگی را حتی در عرفانهای دوران مدرنیته نیز بهوضوح مشاهده میکنیم. به همین دلیل غایت عالی و هدف نهایی بسیاری از عرفانهای نوظهور، امری دنیوی و مادی است. شادی و آرامش و امید به زندگی اینجهانی را میتوان بهعنوان عالیترین اهداف عرفانهای نوپدید بهشمار آورد."
فصل پنجم کتاب به مشخصههای عارفان کاذب اختصاص داده شده و در زیر مجموعه آن مباحثی چون: "دعوت به خود"، "مبهم و رازآلود سخن گفتن"، "مبارزه با ادیان الهی" و ... توجه و دقت مولف را به خود جلب میکند.
درباره مبارزه با ادیان الهی، نویسنده اینچنین آورده:"یکی از مشخصههای عارفان کاذب و دروغین، مبارزه و مخالفت علمی و عملی با ادیان الهی است. اینان پیام ادیان و توصیههای پیامبران را خار راه خود میدانند. به همین دلیل با شگردهای مختلفی میکوشند تا مخالفت و ناخرسندی خود را از پیام پیامبران و هدایتهای الهی برای بندگان اعلام دارند."
در فصل پایانی و پس از تطبیق جریانان حقیقی و کاذب عرفان، نویسنده از "اهداف قدرتمندان از ترویج معنویتهای جدید" سخن گفته و "علل تاثیرگذاری آئینهای معنوی کاذب" و "راههای مقابله علمی و عملی" را بیان میدارد.
نویسنده در بخشی از فصل ششم نوشته:"سیاستبازان غربی با ابزارها و رسانههای مختلفی که در اختیار دارند، تلاشهای زیادی در مغفول نگهداشتن مردم دنیا نسبت به سیاستها و اقدامات غیر انسانی خود دارند. یکی از کمهزینهترین راهها برای رسیدن به این هدف، ترویج معنویتهای انزواطلبانه و گوشهگیرانه است. طبیعی است کسی که از روی اعتقاد و به انگیزه دینی و معنوی و عرفانی نسبت به سیاست و مسائل اجتماعی و جهانی بیتفاوت باشد، بهسادگی از خواب غفلت بیدار نخواهد شد و خواسته یا ناخواسته در جهت اهداف مستکبران و چپاولگران قدم برمیدارد."