پیشگامی یک کشیش انگلیسی در استعمار هندوستان
میسیونرهای مسیحی همچون دیگر مناطق استعمار شده، در قضیه استعمار شبه قاره هند توسط انگلیس نیز نقش برجستهای داشتند؛ چنانکه نخستین انگلیسی که به این کشور وارد شد، یک کشیش بود.
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، "همیشه پای میسیونرهای مسیحی در میان است"؛ این عبارت گویاترین جمله برای آغاز روند استعمار کشورها توسط استعمارگران است.
ماجرای استعمار هندوستان توسط انگلیس نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ چرا که نخستین تبعه انگلیسی که در سال 1579 به شبه قاره هند وارد شد، یک کشیش مسیحی به نام "توماس استیفن" بود.
گزارش روزانه این کشیش، طمع انگلیسیها برای تسلط بر هند را برانگیخت. نتیجه آن شد که در سال 1600 میلادی بیش از دویست تاجر انگلیسی درخواست تأسیس یک کمپانی تجاری را به الیزابت ملکه وقت دادند و او نیز در سیویکم دسامبر همان سال با تشکیل کمپانی هند شرقی برای بهرهگیری از منابع تجاری هند موافقت کرد.
در سال 1616 و نزدیک به دو دهه پس از ایجاد، کمپانی خود را به غول مالی اروپا تبدیل کرد، اما این میهمانان ناخوانده، قدرنشناس نیز بودند و همچون دیگر مهاجران مسیحی برای نابودی فرهنگ بومی ملت هند کمر همت بستند.
نخستین گام برای تسلط، از بین بردن زبان رسمی این کشور یعنی زبان فارسی بود. نزدیک به سیصد سال مردم هند به زبان فارسی تکلم میکردند، ولی "چارلز تری ویلیان" در سال 1836 میلادی زبان انگلیسی را بهعنوان جایگزین زبان فارسی در هند اعلام کرد.
البته برای اختلافافکنی و فراهم کردن مقدمات حذف زبان فارسی، در برخی مناطق ابتدا زبان اردو را ترویج دادند، اما نکته اصلی این است که با "توطئه رسمی کردن زبان بیگانه و فروپاشی تعلقهای بومی"، سلسله گورکانی منقرض و هند عملا بهعنوان یک مستعمره به انگلیس الحاق شد.
علاوه بر شبیخون فرهنگی به هند، انگلیسیها حتی منابع غذایی هندیها را به اروپا انتقال داده و از آنها مالیات نیز میگرفتند. کار به آنجا کشید که در فاصله سالهای 1770 تا 1773 بیش از ده میلیون هندی بر اثر قحطی جان خود را از دست دادند و به نوشته "ویل دورانت" سی میلیون هندی در کلکته به اوج بدبختی رسیدند.
مقام معظم رهبری نیز با دوراندیشی و تیزبینی، گسترش بیرویه و بدون ضابطه زبان انگلیسی در مقاطع تحصیلی حتی دوران ابتدایی را اتفاق مبارکی نمیدانند؛ چرا که سابقه استعمار نشان داده که آنها به فرهنگ بومی هیچ ملتی رحم نمیکنند.
جالب آنکه بلافاصله پس از هشدارهای ایشان، رسانه "بیبیسی" وابسته به استعمار پیر دست به کار شد و با نوشتن و پخش گزارشهایی، سعی در القای "زبانِ علم بودن انگلیسی" را داشت.
در رد این ادعا کافی است به گفتههای مورخ آمریکایی ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن استناد شود که نوشته است: "در قرن سیزدهم میلادی یعنی در زمانی که جهان اسلام کتابخانهای با ششصد هزار جلد کتاب خطی داشت، بزرگترین کتابخانۀخارج از جهان اسلام کتابخانۀ کانتربری انگلیس با حدود دو هزار جلد کتاب بود."
بهعبارت دیگر پیشرفت کنونی غرب در علوم و فنآوری، نتیجه "روی گرداندن از تحجر مسیحیت" و "اقبال به منابع علمی اسلامی" بود که در جریان جنگهای صلیبی و پس از آن به دست آورده بودند.
میتوان با قاطعیت گفت، هر جا کشورهای استعمارگر با پیشتازی میسیونرهای مسیحی وارد شدهاند، ابتدا دین، فرهنگ، زبان، پوشش و مؤلفههای دیگر بومی را تغییر داده و سپس مرزهای جغرافیایی را به تصرف درآوردهاند که کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین و برخی کشورهای شرق آسیا نمونهای از آنها هستند.
اضافه میشود، اگر کشورهایی مانند: "هند" به پیشرفتهایی دست یافتهاند نه به خاطر تعلق به زبان انگلیسی یا وادادگی در برابر مسیحیت تبشیری، بلکه به خاطر تلاشهای ملتشان بوده است؛ همانگونه که کشور پیشرفتهای چون: "ژاپن" هیچ وابستگیای به زبان انگلیسی ندارد.