نقش حاکم مسیحی در ترویج عقاید فرقه بابیت
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، فرقههای ضاله بابیت و بهائیت از همان ابتدای شکلگیری مورد حمایت شبکههای قدرتمند و ثروتمند یهودی و مسیحی بودهاند و از این طریق بود که بعدها یهودیان نخستین گروهی شدند که به حمایت از بهائیان برخاستند و اغلب بهائیهای ایران از یهودیان بودند.
در مورد ارتباط بین مسیحیت و فرقه ضاله بابیت، ماجرای حمایت حاکم ارمنی اصفهان از باب جالب توجه است. ماجرا از این قرار است که "علیمحمد شیرازی" پس از سفر به عراق و شرکت در کلاسهای "سیدکاظم رشتی" به شیراز بازگشت و ادعای بابیت و امام زمان بودن خود را مطرح کرد.
با طرح این ادعای واهی، اختلافهایی در بین شیعیان افتاد تا جایی که "نظامالدوله حسینخان قاجار" حاکم شیراز او را در سال 1260 قمری توقیف و مدت شش ماه در زندان شیراز حبس کرد.
"منوچهرخان گرجی" که یک ارمنی بود، در آن سال حاکم اصفهان بود. هرچند او در ظاهر به اسلام رغبت نشان داد و مسلمان شد، اما در باطن مسیحی ماند.
او که از قدرت علمای مسلمان اصفهان هراس داشت، برای تضعیف جایگاه آنها به حیلهای متوسل شد و گروهی را مأمور کرد تا باب را به هر ترفندی که امکان دارد بربایند و به نزد او در اصفهان بیاورند.
این اتفاق در سال 1262 قمری رخ داد. بدین ترتیب "علیمحمد باب" را پنهانی به اصفهان آوردند و در منزل "منوچهرخان ارمنی" نگهداری کردند.
"منوچهرخان" سعی کرد از موقعیت پیش آمده، حداکثر سوء استفاده را بنماید. از اینرو برای اجرای نقشههایش مجلسی ترتیب داد تا باب را با علمای اصفهان روبرو کند و به زعم خود از این طریق بتواند یکی از موانع اصلی را از پیش پای خود بردارد.
حیله او بر این اساس استوار بود که اگر علمای اصفهان توسط باب مجاب شوند، شکست سختی بر پیکرشان وارد کرده و مردم به چشم خود خواهند دید که جوانی عامی و با تحصیلات مختصر، آنان را از میدان بحث بیرون کرد و اگر هم روحانیون بر باب غلبه کردند، شکست چنین فردی برای او کار مهمی نبود و در هر حال برد با منوچهرخان خواهد بود.
با وجود فراهم آوردن مقدمات، اما بیداری علما نقشههایش را نقش بر آب کرد و "حاج ملامحمدجعفر مجتهد آبادهای" به علما اخطار داد که به هر صورت این مباحثه به نفع منوچهرخان بوده و شرکت در آن اشتباه است و با این اخطار، جلسه غیر رسمی شد؛ هر چند که "آقامیرزا مهدی کلباسی" و "میرزاحسن نوری" در آن مباحثه شرکت کردند و به آسانی از عهده باب برآمدند.
علاوه بر این، "منوچهرخان معتمدالدوله" ثروت خود را که چهل میلیون فرانک بود به "باب" بخشید تا برای ترویج بابیت صرف شود. البته خدمت منوچهرخان به "علیمحمد باب" هم بیپاسخ نماند و باب در مدت اقامت خود در اصفهان، رسالهای در باب نبوت خاصه برای او نوشت.
حتی هنگامی که علما حکم قتل باب را به منوچهرخان دادند تا آن را اجرا کند، استاندار اظهار داشت که تنفیذ این حکم از حدود و وظیفه او خارج است و برای اینکه علما دست از سر او بردارند، دستور داد فورا "باب" را در زنجیر کردند و از آنجا به زندان بردند، ولی در شب همان روز مخفیانه او را آزاد کرده و به خانه خودش برد و به دلخواه خود قضیه را به تهران گزارش داد.
اضافه میشود، سران فرقه ضاله بهائیت "منوچهرخان معتمدالدوله" را منجی نقطه اول سید علیمحمد باب و یکی از ایمانآورندگان به او میدانند و عباس افندی در لوحهای به بهائیان گمراه سفارش کرد که"تا توانستید به زیارت قبر منوچهرخان بروید و حتی شمع نیز روشن کنید".
بابیان و بهائیان هم به پاس احترام به اقدامات حاکم وقت مسیحی اصفهان نسبت به بابیان، هر ساله بیستوهشتم شعبان به زیارت قبر او در قم میروند.
حال سؤال این است که چرا با وجود محبوس بودن و تحت نظر قرار داشتن باب از اوایل اعلام ادعای خود، بابیت توانست در مناطق مختلف ایران طرفدارانی بیابد؟ که در پاسخ به آن یکی از عوامل این گرایش را میتوان "حرکتهای سنجیده و برنامهریزی شده برخی دولتمردان قاجار بهویژه منوچهرخان معتمدالدوله ارمنی و حاج میرزا آغاسی" برشمرد.