زنان مسیحی قربانیان اندیشه نادرست گناه اولیه/ بخش دوم
اندیشه ایجاد حوا از دنده چپ آدم و آفرینش زن به عنوان موجود دوم و برای مرد باعث شده که زن در اندیشه مسیحی همواره شخص دوم باشد و وابستگی او به مرد همواره مطرح باشد و بنابراین در این دید، زنان از بسیاری از آزادیهای مشروع محروم شده و ابزاری برای مردان محسوب می شوند.
انجمن رهپویان هدایت:
چنانچه در بخش قبل گفته شد نگاه جنسیتی به زن در کتاب مقدس او را در مرتبه بعد از مرد قرار می دهد و وی را عامل به تعالی نرسیدن مرد می شمارد. در ادامه این نگاه کتاب مقدس اعلام می کند که زن از دنده چپ مرد آفریده شده است.
اندیشه ایجاد حوا از دنده چپ آدم و آفرینش زن به عنوان موجود دوم و برای مرد باعث شده که زن در اندیشه مسیحی همواره شخص دوم باشد و وابستگی او به مرد همواره مطرح باشد و بنابراین در این دید، زنان از بسیاری آزادیهای مشروع محروم شده و ابزاری برای مردان محسوب می شوند.
به همین جهت کلیسا- که در آن پاپ به عنوان «پدر» و «کلیسا» به عنوان «مادر» مسیحیت معرفی شدند و تجرد بر کشیشان آزاد تحمیل شد و تدوین قانون کلیسا ابعاد شگرفی به خود گرفت،- ساختارها و معیارهای قدرت مردسالارانه را تقویت کرد.
در واقع همین افراط و تفریط در مسائل زنان بود که از طرفی همانطور که گفته شد موجب گوشه گیری دور نگه داشتن زنان از اجتماع شده بود. از طرف دیگر با پیشرفت کشورهای اروپایی در زمینه صنعتی و نیز افکار اصلاحاتی و از بین رفتن قدرت مذهبی کلیسا و نیز پیدایش نظریات فلسفی و مکاتب جدید و گسترش افکار و نظریات روان شناسانه و جامعه شناسانه پیروان روابط آزاد زن و مرد و کنار گذاشتن نگاه مذهبی کتب مقدس به علت نادرست یافتن آنها در جامعه و اعتبار دادن به علم به جای دین، که خود به نوعی در جهت مقابله با تفکر غلط گناه اولیه و اینکه زن جنس دوم محسوب شود، گسترش یافته بود، موجب به انحراف کشیده شدن زنان و تبدیل زن از موجودی که هیچ نقشی را در جامعه ندارد و عامل گناه و به فساد کشیده شدن مرد و از بین رفتن کمال معنوی او می شود به موجودی شد که هر چه بی حجاب تر، آزادتر بود. به دنبال چنین رویکری زن به عنوان یک شیء که موجب لذت مردان است، حساب می شد و این اندیشه را با نقاب آزادی برای وی مطرح میکردند.
همین جا بود که عده ای دیگر که به اصطلاح روان شناس، روانکاو، جامعه شناس یا فیلسوف اما در واقع اسیر هواهای نفسانی و عقدهها و تعصبات مختلف در معرفی قوه شهوت سهوا و یا عمدا دچار اشتباه شدند و اعلام کردند که تمام بدبختی های انسان از محدودیت قوای جنسی است، چرا که این محدودیت باعث ایجاد عقدههای روانی می شود و در ثانی اگر افراد از کودکی با مسائل جنسی آشنا نباشند، نمی توانند در آینده به خوبی نقش همسر را ایفا کنند و در نهایت اگر شهوت جنسی آزادانه و بدون محدودیت ارضا شد دیگر مزاحمتی برای آنان ایجاد نخواهد کرد و انسان می تواند بدون دغدغه و تشویش به امور دیگر زندگی خویش بپردازد.
اصرار آنها به آموزش مسائل جنسی توسط معلمان و والدین در مدارس و خانوادهها، دایر شدن مراکز سقط جنین در کنار مدارس، نمایش فیلمهای مبتذل در تلویزیون و سینما، چاپ عکس های جنسی در مجلات و روزنامه ها و در یک کلام رفع هر گونه محدودیت در زمینه جنسی سبب مشکلاتی شد که وضعیت کنونی دنیای غرب خود گویاترین سند آن است.
به این ترتیب میتوان گفت طرز برداشت غلط مسیحیان در مورد زن موجب مشکلات فراوانی برای جامعه غربی شد که بروز خود را ابتدا با عقب ماندگی فکری و علمی جامعه غرب به علت رویه گناهکارانه به زن و پندار غلط به خاطر عامل فساد دانستن آن و در وهله بعدی با انگیزه مبارزه با این نوع تبعیض نسبت به زن که چون با روش اشتباهی صورت گرفته بود، منجر به از بین رفتن حرمت زن و حریم خانواده در دنیای غرب شد و چنانکه اشاره کردیم عامل همه اینها را در ابتدا می توان به بیان تورات در قصه آدم و حوا نسبت داد که در آن خداوند به خاطر حوا و گناهی که او مرتکب شده است تمامی زنان را مجازات می کند و نیز در جایی دیگر این گناه را به عنوان گناهی که باعث تباهی تمام بشریت می شود معرفی کرده است بنابراین از این دید می توان گفت بزرگترین گناه، همان گناه او که حوا انجام داده است بود چرا که ریشه ای برای گناه تمام انسان ها محسوب میشود چون حوا مادر تمام موجودات زنده بود!!!