نفی الوهیت مسیح در قرآن
انجمن رهپویان هدایت: مسئله الوهیت مسیح که تثلیث نیز بر پایه آن شکل گرفته یکی از نقاط بحث برانگیز مسیحیت محسوب میشود که دین اسلام و کتاب اسمانی آن، این موضوع را رد کرده و باورمندان به آن را گمراه دانسته است. در مطلب پیش رو سعی شده به شکلی مختصر نگاه قرآن کریم به الوهیت مسیح بیان شود.
شناخت مسیح در سنت مسیحیت رایج خود، با خداشناسی خاص این سنت ملازم است و الوهیت مسیحی نیز اعتقاد مسلم مسیحیان محسوب میشود؛ از طرف دیگر تثلیث مسیحی که بر الوهیت مسیح استوار است، یکی از سه اقنوم الهی است که از ازل همراه خدای پدر بوده تنزل کرده، قالب انسانی به خود گرفته و سپس به نجات انسان پرداخته است.
قرآن کریم الوهیت مسیح و تثلیث را به شدت رد می کند و آن را کفر به خدای یگانه می داند. قرآن درباره کسانی که به تثلیث معتقدند، چنین می گوید:
"کسانی که گفتند؛ خدا سومین شخص از سه شخص (سه اقنوم) است، قطعا کافر شده اند و حال آنکه هیچ معبودی جز خدای یکتا نیست و اگر از آنچه می گویند بازنایستند به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید." (مائده/73)
درباره نفی الوهیت مسیح در قرآن کریم آمده است:
"کسانی که گفتند خدا همان مسیح پسر مریم است، مسلما کافر شده اند. بگو: اگر خداوند اراده کند که مسیح پسر مریم و مادرش و هرکه در زمین است، جملگی به هلاکت رساند، چه کسی در مقابل خدا اختیاری دارد؟ (مائده/17) مسیح پسر مریم، جز پیامبری نبود که پیش از او نیز پیامبرانی آمده بودند و مادرش زنی بسیار راستگو بود که هردو غذا می خوردند. بنگر چگونه آیات خود برای آن ها توضیح می دهیم سپس ببین چگونه از حقیقت دور می افتند." (مائده/75)
"همانا مثل خلقت عیسی [در خارق العاده بودن] به امر خدا مثل خلقت آدم است.."(آل عمران/59)
قرآن آموزه پسر خدا بودن عیسی را نیز به شدت نفی می کند و می فرماید:
"و گفتند خدای رحمان فرزندی اختیار کرده است، واقعا چیز زشتی بر زبان آوردید؛ چیزی نمانده است که آسمانها از این سخن بشکافد و زمین چاک خورد و کوه ها به شدت فرو ریزد، از اینکه برای خدا فرزندی قائل شدند، خدای رحمان را نسزد که فرزندی اختیار کند."(مریم/88-92)
این آیات با تثلیث مسیحی که با گونه ای از ترکیب سازگار است، مقابله می کند و نیز اعتقاد پسر بودن عیسی برای خدای پدر و متولد شدن از او را نفی می کند. سوره توحید که حاوی معارف بلند توحید است، به صورت ضمنی با عقیده تثلیث مقابله می کند:" بگو خدا یگانه است؛ خدای صمد. [کسی را] نزاده و زاده نشده است و هیچ کس اورا همتا نیست."(سوره توحید)
برخی مفسران معتقدند که دو صفت "احد" و "واحد" آنگاه که بر خدا اطلاق شوند، به دو معنای متفاوت به کار می روند. "احد" بر آن حقیقتی دلالت دارد که هیچ گونه کثرت خارجی و ذهنی ندارد و بسیط است. بر خلاف "واحد" که بر یکتایی آن حقیقت دلالت دارد؛ بنابراین آیه نخست سوره بیانگر بساطت ذاتی خداوند و نفی هرگونه ترکیب از ذات اوست.
این بعد از توحید، به معنای نفی هرگونه کثرت درون ذاتی از خداوند است. ذات خداوند از اقسام ترکیب مبراست؛ زیرا اگر ذات حق را مرکب از اجزاء بدانیم، در حقیقت محدودیت و امکان اورا پذیرفته ایم، در حالی که محال است، زیرا ذات او از هر حیث کامل و مطلق است. و لازمه اینکه ذات خدا مرکب از سه اقنوم باشد، محدودیت هرسه اقنوم است.
بعضی از نویسندگان مسیحی می گویند قرآن سه گانه پرستی یا سه خدایی را رد کرده است، نه تثلیث مسیحیت را. آنان می گویند منظور قرآن آن گروه از مسیحیان است که به سه خدا معتقد بودند و در جزیرة العرب زندگی می کردند. برداشت این نویسندگان از قرآن صحیح نیست؛ زیرا ممکن است وقتی قرآن می گوید سه تا، مقصود سه شخص باشد و زمانی که می گوید سومین از سه،معنای آن سومین شخص از سه شخص باشد و نمی توان گفت که ضرورتا مقصود قرآن، سه ذات یا سه خدا بوده است.
البته باید پذیرفت که ظاهر آیات تاب هر دو معنی را دارد، ولی اینکه کدام معنی منظور قرآن است، به شواهد و قرائن نیاز دارد قرائنی که در این دو آیه و دیگر آیات وجود دارد، حاکی از مقابله قرآن با تثلیث رایج مسیحیان است.
در قرآن مجید سرانجام حضرت عیسی (ع) چنین آمده است:
" و هم از این رو که [ به دروغ] گفتند ما عیسی مسیح بن مریم رسول خدا را کشتیم در صورتی که او را نکشتند و نه به دار کشیدند بلکه بر آنها امر مشتبه شد و همانا آنان که درباره او عقاید مختلف اظهار داشتند از روی شک و تردید سخنی گفتند و عالم به او نبودند جز آنکه از پی گمان خود می رفتند و به طور یقین مسیح را نکشتند؛ بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد و پیوسته خدا بر هر کار مقتدر و کارش همه از روی حکمت است.(نساء/ 157-158) "
به این ترتیب ملاحظه میشود که قرآن کریم مسئله الوهیت مسیح را به کل مردود دانسته و این حقیقتی است که با منطق و عقل نیز سازگارتر است. از دیگر سو نگاهی به تاریخ پرفراز و نشیب این بخش از اعتقادات مسیحیت و چالش هایی که بر سر آن به وجود آمده از جمله پیدایش فرقی که تثلیث را قبول ندارند خود مهر تاییدی بر این موضوع است.