سر و پای مسیح؛ و بی توجهی اناجیل!
اناجیل متی و مرقس ماجرای تدهین مسیح توسط یک زن را بیان کرده‌اند و بیان هر دو انجیل هم شبیه به یکدیگر است، اما انجیل یوحنا همین قصه را با اختلاف زیادی آورده است که به نظر می‌رسد نویسنده انجیل یوحنا یا متی و مرقس، به تفاوت سر و پای مسیح هم دقت نکرده‌اند!
به گزارش رهپویان هدایت به نقل از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب: روش اناجیل چهارگانه در نوشتن وقایع این است که معمولاً حوادث را به همان ترتیبی که اتفاق افتاده است ذکر می‌کنند. یکی از ماجراهای عنوان‌شده در اناجیل، ماجرای دستگیری مسیح است، اناجیل متی، مرقس و یوحنا، ابتدا ماجرای توطئه قتل عیسی (علیه‌السلام)، سپس جریان تدهین مسیح توسط یک زن و بعدازآن، قصه خیانت یهودا اسخریوطی را آورده‌اند. انجیل متی و مرقس، ماجرای تدهین مسیح را شبیه به هم ذکر کرده‌اند: «عیسی به شاگردان خود گفت، می‌دانید که بعد از دو روز عید فصح است ... و هنگامی‌که عیسی در بیت عَنْیا در خانه شمعون ابرص شد، زنی با شیشه‌ای عطر گران‌بها نزد او آمده، چون بنشست بر سر وی ریخت. امّا شاگردانش چون این را دیدند، غضب نموده، گفتند، چرا این اسراف شده است؟ ... عیسی ... بدیشان گفت، چرا بدین زن زحمت می‌دهید؟ زیرا کار نیکو به من کرده است. ... و این زن که این عطر را بر بدنم مالید، به جهت دفن من کرده است. هرآینه به شما می‌گویم هرجایی که در تمام عالم بدین بشارت موعظه کرده شود، کار این زن نیز به جهت یادگاری او مذکور خواهد شد.»[1]
اما همین ماجرا در انجیل یوحنا، با اختلاف بسیار زیادی گفته‌شده است: «پس شش روز قبل از عید فِصَح، عیسی به بیت عَنْیا آمد، جایی که ایلعازر مرده را از مردگان برخیزانیده بود... آنگاه مریم، رطلی از عطرِ سنبلِ خالصِ گران‌بها گرفته، پاهای عیسی را تدهین کرد و پاهای او را از موهای خود خشکانید، چنانکه خانه از بوی عطر پر شد. پس یکی از شاگردان او یعنی یهودای اسخریوطی ... گفت، برای چه این عطر به سیصد دینار فروخته نشد تا به فقرا داده شود؟ و این را نه ازآن‌رو گفت که پروای فقرا میداشت، بلکه ازآن‌رو که دزد بود و خریطه در حواله او و ازآنچه در آن انداخته می‌شد برمی‌داشت. عیسی گفت، او را واگذار زیرا که به جهت روز تکفین من این را نگاه داشته است؛ زیرا که فقرا همیشه با شما می‌باشند و امّا من همه‌وقت با شما نیستم.»[2]
متی و مرقس گفته‌اند این ماجرا دو روز قبل از عید فصح بوده ولی یوحنا
می‌گوید شش روز قبل از فصح اتفاق افتاده است، متی و مرقس گفته‌اند آن زن شیشه عطر
را بر سر مسیح ریخت ولی یوحنا می‌گوید عطر را روی پاهای مسیح ریخت! گذشته از این
دو مورد، اختلافات دیگری هم در بیان این ماجرا، دیده می‌شود که ممکن است قابل
توجیه باشد اما این دو مورد، دو اشتباه توجیه‌ناپذیر هستند؛ پس قطعاً یا نویسنده
انجیل یوحنا و یا نویسندگان متی و مرقس، در این ماجرا اشتباه کرده‌اند و انجیلی که
اعداد دو و شش؛ و سر و پای مسیح را متفاوت نمی‌داند، چگونه می‌تواند، به تعبیر
مسیحیان، موجب سعادت و نجات انسان‌ها شود؟!
ممکن است گفته شود قصه‌ای که در این سه انجیل آمده، یک ماجرای مشترک نیست بلکه دو
ماجرای جدا و متفاوت است. در پاسخ میگوییم که به چند دلیل این سخن صحیح نیست:
اولاً همان‌گونه که عرض شد، سه ماجرای توطئه قتل مسیح، تدهین مسیح و خیانت یهودا،
به ترتیب در اناجیل گفته‌شده است. ثانیاً دو ماجرا هیچ‌وقت این‌همه تشابه نخواهند
داشت، چون موضوعش تدهین مسیح است، علت اعتراض شاگردان مسئله اسراف است؛ و جواب
مسیح به معترضین هم دقیقاً یک مطلب است.
پی‌نوشت:
[1]. ترجمه قدیم انجیل متی 26: 1- 13 و ترجمه قدیم انجیل مرقس 14: 1-
9.
[2]. ترجمه قدیم انجیل یوحنا 12: 1- 9.
