اسلامهراسی؛ شاخصه اصلی سری جدید «فرار از زندان»
در فصل پنجم سریال «فرار از زندان» که دو هفتهای است در آمریکا پخش میشود، قهرمانان قصه اسلام را مد نظر حملات خود قرار دادهاند.
به گزارش رهپویان هدایت به نقل از ایکنا: از پانزدهم فروردین سال جاری، فصل پنجم سریال پر مخاطب «فرار از زندان» از شبکه فاکس آمریکا روی آنتن رفت. این سریال که در آمارگیری سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ به عنوان پرمخاطبترین مجموعه تلویزیونی جهان شناخته شد، داستان دو بردار است که در هر فصل اتفاقات جدیدی برایشان رخ میدهد. این سریال به لحاظ تعلیق، کارگردانی، بازی، میزانس و ... در بالاترین سطح کیفی تولید شده، این یادداشت به مسائل فنی این کار بر نمیگیرد، بلکه رویکرد مفهومی «فرار از زندان» مد نظر قرار گرفته است.
در فصل جدید مایکل (قهرمان داستان) در یمن زندانی است و بعد از هفت سال برادرش لینکلن که فکر می کند برادرش مرده، متوجه زنده بودن وی میشود. همین مسئله سبب میشود تا وی به یمن سفر کند تا بردارش را از زندان نجات دهد. این قصه، ظاهر ماجرا است، چون این قصه تنها بهانهایست تا سیاستهای کاخ سفید در سریال تبلیغ شود؛ به عنوان شاهد نخست، در سریال به گونهای خاور میانه، تصویر میشود که هیچ امنیتی در آنجا وجود ندارد و غربیان در آن آسایشی ندارند. در ضمن سرزمینی که در آن آرامش حکمفرماست آمریکا نشان داده میشود.
اما رویکرد جدی و خطرناک در «فرار از زندان» نگاهی است که به مسلمانان در این سریال شده است؛ در این فیلم گفته میشود که مسلمانان واقعی و خوب، افرادی هستند که در آمریکا زندگی میکنند. در حقیقت اسلامی که از منظر آنها دارای مقبولیت است، اسلام آمریکایی است. برای درک بهتر این موضوع میتوان به بخشی از قسمت اول اشاره کرد، هنگامی که لینکلن (بردار قهرمان قصه) برای کمک خواستن نزد دوست مسلمانش میرود، وی در حال نماز خواندن در مسجدی است که همه با آرامش در حال انجام فریضه دینی خود هستند، اما در صحنهای دیگر در کشور یمن؛ نماز خواندن مسلمانان در جایی است که جنگ و درگیری رخ میدهد. این تمهیدی ظریف برای نشان دادن مسلمان خوب و بد از دیدگاه آمریکائیان است.
نکته دیگر به نگاهی بر میگردد که در سریال به القاعده شده است؛ یعنی در «فرار از زندان» اینگونه به مخاطب القا میشود که در جهان حقیقی تنها آمریکاییها هستند که با القاعده جنگ میکنند، غافل از اینکه آمریکاییها خود القاعده را به وجود آوردند و در زمان حال نیز بسیاری از گروههای افراطی از سوی آمریکا تجهیز میشوند. همچنین رویکرد اسلامستیزانه این سریال دائما شاخ و برگ گرفته و وجوه انسانی را هم در بر میگیرد.
برای مثال خانواده در میان مسلمانان به گونهای تصویر میشود که عشق
و علاقه جایگاهی شایسته در آن ندارد. البته در بخشهای از سریال میبینیم پدری
مسلمان برای نجات جان دخترش از آمریکاییها کمک میگیرد اما همانطور که گفته شد
آن مسلمان، گرایشات غربی دارد، ولی آنجایی که مسلمانان گرایشاتی ضدآمریکایی داشته
باشند، هیچ تمایلات اخلاقی و انسانی وجود نخواهد داشت.
این رویکرد مغرضانه را در اشکال دیگری هم میتوان مشاهده کرد، اما بهتر است در
ادامه به گرایشی دیگر در تولیدات غربی اشاره کنیم که ایران را مد نظر حملات خود
دارند. سریال «هوملند» از جمله کارهای پرطرفدار سالهای اخیر سینمای جهان است که
حتی رئیس جمهور پیشین آمریکا نیز از طرفداران جدی آن بود. در این کار داستان یک
مامور زن سازمان سیا روایت میشود که با گرایشات والای انسانی در پی نجات دنیا
است! نکته جالب در تمامی فصلهای این سریال هم تمایلات ضدایرانی مجموعه است که میخواهد
بهنوعی ایران را کشوری خطرناک برای جهان ترسیم کند.
در فصل جدید این سریال کری متیسون (قهرمان سریال) متوجه که اتفاقاتی در میان است تا به نوعی توافق هستهای ایران با غرب از بین رود. این مسئله نیز به این شکل تصویر میشود اینکه توافق هستهای، هدیهای از سوی غرب به ایرانیان است، در حالی که این امر خلاف واقعیت است. موضوع دیگر اینکه در «هوملند» گفته میشود ایران اسلامی حکومتی چند پاره است که تنها یک نفر در آن تصمیم گیرنده نیست، برای همین پیمان بستن با آن امری خطرناک است. مطلب دیگری که باید به آن توجه ویژه داشت به حمله شدید این سریال با سپاه پاسداران بر میگردد. این نهاد در مجموعه مورد نظر، کاملا شکلی تروریستی دارد که در آن هیچگونه روابط انسانی وجود ندارد.
البته در سریالهای دیگر نیز، چنین هجمههای وجود دارد که نمیتوان در این یادداشت به همه آنها پرداخت؛ اما نکته تأسفآور این است که متولیان فرهنگی در عرصه بینالمللی چشم خود را به روی این مسائل بستهاند و با ساخت کارهای صرفاً سرگرمکننده به دنبال جذب مخاطبان داخلی هستند؛ نکته عجیبتر اینکه ما تولیدات مغرضانه غرب را دوبله کرده و در شبکه خانگی پخش میکنیم.