طاهره قره العین مصداق اضمحلال اخلاق در بهائیت
فاطمه زرین تاج از جمله زنان بدنام تاریخ می باشد که بهائیان برای تنزیه وی لقب طاهره را برای وی برگزیده اند و او را طاهره قره العین نامیده اند.
رهپویان هدایت: طاهره قدیسه بهائیان پس از گرایش به جنبش بابی همسر و فرزندان خویش را رها کرد و به عراق رفت و اگرچه پدر، عمو و شوهرش او را از فرقه ضاله بابیت برحذر داشتند اما این اقدامات در وی اثر نگذاشت و کار به جایی رسید که کشف حجاب کرد و فضاحت های اخلاقی بسیاری از او صادر شد.
زرندی از مبلغان بهائی مینویسد ملامحمد همسر طاهره به وسیله چندی از زنان پیغامی به طاهره فرستاد و درخواست کرد که به خانه برگردد. اما طاهره در جواب همسرش گفت:" از قول من به آن نادان بیشعور بگویید، اگر در ادّعای قرابت و خویشاوندی بامن راه صداقت میپیمودی و علاقه قلبی واقعی داشتی در این مدّت که من در کربلا بودم لااقلّ به دیدن من میآمدی و در حین مسافرت از کربلا به ایران با من همراه میشدی پیاده راه میپیمودی و با کمال صمیمیّت کجاوه مرا محافظت میکردی و تمام راه را بخدمت من میپرداختی"
لحن طاهره قره العین در این پیام چنانچه گفته است: "لااقلّ به دیدن من میآمدی و در حین مسافرت از کربلا به ایران با من همراه میشدی. پیاده راه میپیمودی و با کمال صمیمیّت کجاوه مرا محافظت میکردی" و همچنین کشف حجاب او موید این مطلب است که عصمت خویش را از دست داده است.
طاهره در همدان مدتی در خانه پزشکی یهودی بنام عازار ساکن شد که به دلیل شرایط اجتماعی مجبور به ترک خانه او شد که البته گویا پیش از این نیز قصد داشت به تهران بیاید و خود را بر شاه عرضه کند اما وقتی پدرش متوجه شد، افرادی را به استقبال او فرستاد تا از میانه راه او را به قزوین بازگردانند.
در ادامه مفاسد وی در تاریخ آمده است که وقتی بابیه به شاهرود رفتند و چون در طی راه ملا محمد علی به قره العین سخت نزدیک بود اندک اندک دل در دل قره العین بست و عاقبت کار بر این پیوست که هر دو در یک محمل نشستند و ساربانی که مهار شتر داشت شعری چند آواز کرد بدین شرح که اجتماع شمسین و قران قمرین است در نهایت طاهره در یکی از قراء هزار جریب به اتفاق ملا محمدعلی به حمام رفت و با وی همخوابه شد.
ادوارد برون مورخ در توجیه فحشای طاهره نوشته است او (یعنی طاهره) اصل و اساس خلوص و پاکی بود، اما پس از آن که حضرت نقطه (یعنی باب) شریعت اسلام را منسوخ اعلام کرد، تا قبل از انتشار شریعت جدید، مدتی به طول انجامید که ما آن را دوره ی فترت می خوانیم. در این مدت، همه چیز آزاد و قانونی بود در این دوران امکان دارد که او با مردان معاشرت و همنشینی داشته برای مثال، با ملا محمد علی بارفروشی، که روابطشان مثل رابطه ی زن و شوهر بوده..
منبع:
یک سال در میان ایرانیان، ترجمه ی مانی صالحی علامه، صص 527-528