ایران جولانگاه رقابتهای میسیونرهای مسیحی
به گواه تاریخ در هر نقطه ای که استعمارگران به غارت و چپاول مشغول شدند در کنارخود میسیونرهای مسیحی هم در کنار آنها حضور داشتند، در زمان حکومت قاجاریه اسلام به عنوان دین رسمی کشور شناخته می شد که در همین اثنا شاهد حضور گسترده هیأت میسیونری مسیحی در کنار استعمارگران در کشور هستیم.
رهپویان هدایت: در برهه زمانی قرن نوزدهم میلادی مصادف با اوایل حکومت فتحعلیشاه قاجار، در کشورمان کشمکش های درونی در میان میسیونرهای مسیحی، برای تبلیغات میسیونری بالا گرفت و در صدد مبارزه و رقابت با یکدیگر برآمدند.
نخستین جامعه میسیونری که در اواسط قرن نوزدهم در ایران تأسیس گردید یک گروه خاصّ پروتستان بود از امریکا به نامAmerican Board of Commis. sioners for Foreign Missions (ABCFM) به دنبال برخی از مسافرت های مطالعاتی و تحقیقی، گزارشی به این مؤسّسه رسیده بود مبنی بر اینکه برای نسطوری ها، که به عقیده آنان از بسیاری جهات شبیه پروتستان ها بودند، این خطر وجود داشت که زیر نفوذ کاتولیک ها درآیند.
نخستین میسیونرهائی که به وسیله این مؤسّسه به ایران فرستاده شدند کشیش جوستین پرکینز و همسرش بود که در سال ۱۸۳۴ به تبریز رسیدند و یک سال بعد در ارومیّه (رضائیّه) اقامت گزیدند و با رسیدن میسیونرهای دیگر، توانستند مدرسه ها و تأسیسات درمانی در این منطقه بوجود آورند.
در سال ۱۸۴۱ لازاریست های کاتولیک فرانسوی French Catholic Lazarists نیز در این منطقه شروع به کار کردند. مسئول این کار اوژن بوره Eugene Bore نام داشت که بعدها به مقام مهمّی (Superior – General) در کلیسای لازاریست نائل آمد. لازاریست ها مرکز فعّالیّت های خود را در خسروا واقع در دشت سلماس قرار دادند، و گروه دیگری از آنان بین ارمنی های جلفا شروع به کار کردند.
دسته دیگری که بعد از لازاریست ها در ایران به فعّالیّت پرداخت مؤسّسه ای بود به نام جامعه لندن برای ترویج مسیحیّت بین یهودیان، معروف به میسیون کلیسا برای یهودیان Church’s Mission to the Jews (CMJ) این جامعه اقدامات ابتدائی خود را در سالهای ۱۸۲۴ و ۱۸۳۰ با مسافرتهای جوزف وُلف Joseph Wolff آغاز کرد ولی تأسیس دائمی به وجود نیامد تا آنکه میسیونر اصلی این جامعه یک نفر یهودی ایرانی به نام میرزا نورالله شد که قبلاً به مسیحیّت گرویده بود.
از این گروه با نفودتر جامعه دیگری از بریطانیا بود به نام جامعه میسیونری کلیسا Church Missionary Society (CMS) این جامعه تقریباً به صورت تصادفی در ایران به وجود آمد.
در اوّلین سالهای قرن نوزدهم هنری مارتین Henry Martyn به عنوان میسیونر، فعّالیّتی کوتاه ولی چشمگیر در ایران داشت ولی پس از او، از طرف جامعه مذکور هیچگونه علاقه ای ابراز نشد. تا آنکه در سال ۱۸۶۹ یکی از میسیونرهای ایشان در هندوستان به نام دکتر رابرت بروس Robert Bruce اجازه یافت تا برای تکمیل زبان فارسی خویش به ایران سفر کند و بروس در جلفای اصفهان که مرکز مسیحیان ارمنی بود ساکن شد.
در آن موقع ایران در چنگال شدیدترین قحطی های قرن گرفتار شده بود و بروس کمک هائی که از طرف صندوق مخصوصی در لندن می رسید بین قحطی زدگان تقسیم می کرد. به تدریج سکونت موقّتی بروس به صورت دائمی درآمد. در سال ۱۸۷۵ میسیون اصفهان از طرف جامعه مذکور به رسمیّت شناخته شد و در اواخر قرن نوزدهم مراکز دیگری در یزد و کرمان تأسیس گردید. میسیونرهای آمریکائی و بریطانیائی بین خود قرار گذاشتند که فعّالیّت های خود را به ترتیب محدود به شمال و جنوب ایران کنند.
با توجه به فعالیت های گسترده میسیونرهای مسیحی در این برهه تاریخی در ایران، به دلیل پایبندی ملت ایران به مذهب اسلام ناب محمدی، نتوانستند برنامه های نامشروع و خرابکارانه خود را اجرا نمایند.
بنا بر اعتراف خودشان من جمله پروفسور ادوارد براون، علت شکست فعالیت های میسیونری در کشور ایران را بسیار زیاد بوده و اساسی ترین آنها شامل موارد زیر می باشد:
اول: دین اسلام مسیح را بر حقّ می شمارد، نتایج کوشش های میسیونرها برای از بین بردن ایمان فرد مسلمان، اغلب منجر به انهدام ایمان شخص به تمام ادیان می گردد.
دوم - در اسلام مجازات رسمی ارتداد مرگ است.
سوم - بین خود میسیونرها اغلب، به علّت عدم توافق، جدال و جدائی وجود داشت و کاتولیک ها و پروتستان ها مرتّباً فعّالیّت های یکدیگر را نفی می کردند.
چهارم – میسیونرها رفتاری بیگانه وار از خود نشان می دادند و خود را از مردم بومی جدا می کردند.
پنجم – در ابتداء میسیونرها فعّالیّت های خود را محدود به نسطوری ها و ارمنی ها کردند یعنی فقط به دنبال آن بودند که مردم را از یک فرقه مسیحی به فرقه دیگر همان دین بکشانند. حتّی در این مورد کشیش های محلّی از ترس از دست دادن نفوذ خود شدیداً با میسیونرها مخالفـت می کرده اند.
با توجه مشکلات عدیده ای که میسیونر های مسیحی در امر تبلیغ داشتند عده ای خیلی نادر را توانستند جذب کنند که از میان آنها، افرادی هستند که هدفی جز بدست آوردن پول و سرمایه نداشته و می خواستند از حمایت و نفوذ اروپاییان، به سرمایه های هنگفت دست پیدا کنند. تجربه تاریخی ملت ایران نشان داده است تنها راه مبارزه با نفوذ میسیونر های مسیحی، پیروی و اطاعت از دستورات صریح دین مبین اسلام است.