مشروع سازی پوشالی قاعده تثلیث
رهپویان هدایت: با بررسی تورات و انجیلهای چهارگانه کنونی، هیچ مطلبی از سهگانگی خداوند مبنی بر تثلیث نیامده است. قریب سه قرن در میان مسیحیان هیچ ذکری از مسئله سهگانگی وجود ندارد اما پس از تصویب دکترین مزبور در سال 325 میلادی، پدران کلیسا درصدد برآمدند تا از متن چهار انجیل به رسمیت شناختهشده توسط خودشان، مطلبی پیدا کنند تا به نظریه تثلیث جنبه استنادی و اعتقادی بدهند.
به دلیل اینکه در هیچیک از اناجیل اربعه و تورات مطلبی در این خصوص وجود نداشت، مجبور به تفسیر و برداشت شخصی مطابق میل و خواسته خود از کتابهای مقدس نمودند. با بررسی این تفاسیر و مطالب ساختگی پدران کلیسا، هیچ ادله منطقی و عقل پسندی در آن دیده نمیشود که مبین قاعده تثلیث در مسیحیت تبشیری باشد و بیشتر شبیه آسمان را به ریسمان بافتن شباهت دارد تا ارائه دلیل و مدرک.
نمونهای از توجیهاتی که برای اثبات قاعده تثلیث در میان مسیحیان بسیار مطرح میشود را بیان خواهیم کرد.
در کتاب عهد عتیق سفر پیدایش باب 18 شمارههای 1 و 2 در مورد حضرت ابراهیم آمده است: هنگامیکه ابراهیم در بلوطستان ممری سکونت داشت، خداوند بار دیگر بر او ظاهر شد. ابراهیم ناگهان دید سه مرد به طرفش میآیند از جا برخاست و به استقبال آنها شتافت و رو به زمین نهاده و گفت ای سروران تمنا میکنم اندکی توقف کرده و در زیر سایه این درخت استراحت کنید و من از شما پذیرایی کنم.
از شگردهای ابلهانه مسیحیان این است که از این داستان برای اثبات مسئله تثلیث استفاده کردهاند که واقعاً میتوان به عمق حماقت آنها پی برد.
با بررسی این داستان در منابع معتبر مسیحیان، این داستان مربوط به وارد شدن مهمانان برای عذاب کردن قوم سدوم است، آنها فرشتگان عذاب بودند نه خداوند، آنهم در سه جسم بشری تجسم یابد!!!!
آیا منطقی به نظر میرسد که حضرت ابراهیم فراموش کرده باشد که خدا یکی است و خدا بهصورت سه انسان بشری بر حضرت ابراهیم وارد شود؟؟ این موضوع را پیامبر خدا نفهمیده است اما پدران کلیسا با آسمان به ریسمان بافی های خود این موضوع را کشف کردند؟؟
اینگونه استدلالهای سخیف و غیرمنطقی از سوی پدران کلیسا، یک نوع مدرک تراشی برای اثبات یک دروغ شاخدار است که متأسفانه از این طریق توانستند بهنوعی به مسئله دروغین تثلیث یک مشروعیت پوشالی بدهند.