حمایت های معنوی مستشرقین از فرقه های صوفیه
رهپویان هدایت: باورهای انحرافی فرق تصوف همواره مورد علاقه شخصیت های علمی سرشناس غیر اسلامی بوده و برای حمایت و ترویج باورهای آنان، اسلام دروغینی که فرقه های صوفیه معرفی می کنند را به عنوان اسلام حقیقی می پذیرند و مبنای تحقیقات و نظریات خود را بر باور های انحرافی وجعلی فرق تصوف بنا می کنند.
امروزه مستشرقین براساس آموزه ها و باورهای انحرافی که در میان فرق تصوف دیده می شود نظریات شاذ و سخیفی را درباره شریعت اسلام مطرح می کنند و سعی آنان بر این است که رنگ و لعاب اسلام ساختگی که به فرقه تصوف زده اند را حفظ کنند.
مهم این است که مستشرقینی که می خواهند به دور از هر وابستگی فکری، مسائل تحقیقات مربوط به تصوف را مورد بررسی قرار دهند، همانند صوفیان فرصت طلب می کوشند از کاه، کوهی ساخته تا با آن به دروغ، اسلامیت را به فرقه های تصوف نسبت بدهند.
آنان افرادی هستند نه تنها اسلام را درست نفهمیده اند ، سعی می کنند با حمایت از فرقه صوفیه ، اسلام ناب محمدی را مورد خدشه و ایراد قرار بدهند.
در این مجال برخی از نظریات آراء مستشرقین را به اختصار بیان خواهیم کردکه چگونه فرقه های صوفیه را به شریعت اسلام ناب محمدی ارتباط می دهند و چه نتایج غیر واقعی و سوئی را بدست می آورند.
به نقل از کتاب میراث تصوف، فردی به نام ایان ریچاردنین بدون هیچ گونه شناخت وآشنایی با قرآن و اسلام حقیقی ، مدعی است که نیروهای محرک اصلی تصوف، نیز قرآنی است.
ویلیام استدارت که گفته است: در رابطه با اسلام باید گفت تصوف بدون اسلام ممکن نیست؛ لئونارد دلویزن به خود این جسارت را داده است که تصوف را وجه اصلی اسلام سنتی معرفی کند.
اینگونه اظهارات اندیشمندان غربی از سوی عالمان برجسته و حکیمی همچون علامه جعفری به صورت مفصل و متقن پاسخ داده شده که در رد بیانات ایشان تاکنون نتوانستند اظهار نظر جدیدی بکنند.
عجیب آن است که وقتی آراء و اندیشه های ناپخته اندیشمندان غربی در این خصوص مورد نقد و بررسی قرار می گیرد شاکله بسیاری از ادعاهای آنها کاملا زیر سوال رفته و پشتوانه ادعاهای خود را به راحتی از دست می دهند.
این قبیل اظهارات لغو صوفیانه که از غریبه های نامسلمان شنیده یا خوانده می شود همان هدف اصلی سیاست های استعماری ضد اسلامی است که امروزه در میان باورهای انحرافی دروایش فرقه های صوفیه مشاهده می شود.