آموزه فداء و چند پرسش از مبلغان مسیحیت تبشیری
رهپویان هدایت: مسیحیت تبشیری برای فرار از رعایت حدود انسانی و اخلاقی توجیهات سخیف بسیاری را مطرح کرده که با بررسی مختصری غیرعقلانی بودن تمام آنها مشخص میگردد. برای نمونه آموزه فداء در مسیحیت باهدف شانه خالی کردن از تکالیف اخلاقی پیریزی شده و ازاینرو ارزش عمل در مسیحیت ناچیز قلمداد میگردد.
مبلغان مسیحی در مسئله فداء عنوان میکنند که حضرت عیسی علیهالسلام برای جزای گناهان انسان که از پدرش حضرت آدم به ارث برده مصلوب گردید و انسان با پذیرش این پیشفرض، دیگر به دین و رعایت حدود الهی احتیاجی نخواهد داشت. این پیشفرض که غیرمنطقی بودن آن کاملاً مشهود است با چند پرسش بیپاسخ مواجه میباشد. اول اینکه اگر تنها با اعتراف به مصلوب شدن حضرت عیسی علیه اسلام انسان از قید گناه آزاد میشود تکلیف افرادی که تا پیش از بعثت حضرت عیسی علیهالسلام زندگی کردهاند و به دلیل جبر تاریخی نتوانستند درباره آموزه فداء تحقیق کنند چیست؟ همچنین طبق آموزه فداء در مسیحیت، انبیا و پیامبرانی که پیش از حضرت عیسی علیهالسلام مبعوث شدند نیز همگی باید ناپاک از دنیا رفته باشند چراکه پیشفرض غلط مبلغان تبشیری را نپذیرفتهاند.
با این وصف مشخص شد که جوهر و اساس آموزه فداء در مسیحیت، پذیرش بیعدالتی خداوند است چراکه بنابر باور تبشیری ها به دلیل خطای حضرت آدم، تمام نوزادان و اطفال گناهکار و قسی زاده محسوب میشوند و باید با پذیرش پیشفرض باطل این فرقه یعنی آموزه فداء پاک و بینیاز از دین گردند. جالب است که تبشیری ها در بحث خداشناسی به اتهام بیعدالتی به خداوند بسنده نکردند و ذات مقدس احدیت را در حد بشری فروکاستاند. درواقع خدایی که تبشیری ها آن را معرفی میکنند از فرط خشم و کینه نتوانسته حضرت آدم را ببخشد و به این سبب گناه وی را به فرزندان او تسری داده و در آخر نیز بهجایی رسیده که خود را مصلوب ساخته تا با این کار بتواند از سر تقصیر انسان بگذرد!!!!
درواقع خدای تبشیری ها نهتنها محبت نیست بلکه به حدی کینهجو است که حاضر نیستند از سر خطای انسان بگذرد و ازاینرو دست به خودکشی میزند. با این وصف، بنیاد باورهای تبشیری بر پیش فرضی مغایر عقل و منطق بناشده که تنها باهدف توجیهی برای زندگی بیبند و بارانِ طراحیشده است. امروزه مبلغان تبشیری که از پاسخ با سؤالات فوق درماندهاند میکوشند با اهانت و اتهام به مسلمانان از جواب دادن بگریزند و با این حربه مانع از نمایان شدن هرچه بیشتر عقل گریزیشان باشند.