ترفیع متجاوزان به عنف در تشکیلات بهائیت
رهپویان هدایت: در فرقه ضاله بهائیت، اخلاق امری مبتنی بر منفعت بوده و فضائل انسانی اموری کاملاً مادی در نظر گرفته میشوند. تحلیلی که اخیراً مهرههای این فرقه مانند ع ثابتی و امثال آن از اخلاق و حق ارائه میدهند دقیقاً تائید کننده این مطلب است که در فرقه ضاله بهائیت چیزی به نام خیر مطلق وجود ندارد و تمامی مفاهیم اخلاقی اعتباری میباشند.
بیبندوباری، زمینهسازی برای ازدواج با محارم توسط بیت العدل و اقسام مفاسد رفتاری نتیجه این رویکرد بهائیت به اخلاق است که ازاینرو امروزه در میان بهائیان بسیاری از امور شنیع مانند بیغیرتی نهتنها بد شمرده نمیشود بلکه یکی از مفاخر آنان بیحمیتی و بیغیرتی نسبت به تمام امور است.
با این وصف حضور و رخنه مهرههای فرقه ضاله بهائیت در هر بستری منشاء اقسام معضلات خواهد شد چراکه آنان به هیچ مرز انسانی و اخلاقی در عمل پایبند نیستند. برای نمونه دکتر حسین دانش ، عضو محفل ملی بهائیان کانادا ، پسازآنکه در دهه 1990 ، از سوی چند تن از بیماران خود به سوءاستفاده جنسی متهم شد ، پروانه کار روانپزشکی خود را از دست داد . جامعه بهائی بجای آنکه او را از جامعه بهائیان اخراج کند ، به مأموریتی در دانشگاه بهائی لاندگ در سوئیس فرستاد (یک مدرسه خصوصی ، که در سال 2005 فعالیتش متوقف شد !) او پس از بازگشت به کانادا ، از سوی محفل ملی بهائیان آن کشور بهعنوان روانکاو و مشاور امور ازدواج و خانواده بهائیان استخدام شد !!
مطلب مذکور نشان میدهد مهرهها به میزان خروج از مرزهای انسانی از حمایت تشکیلات برخوردار میشوند چنانچه حسین دانش پس از افتضاح اخلاقی که به بار آورد به یک مرکز آموزشی فرقه ضاله بهائیت منتقل گردید و بهنوعی ترفیع فرقهای گرفت.
این رویه در فرقه ضاله بهائیت موجب شده تا عالمان و فقیهان مسلمان همواره نسبت به خطر مهرههای بهائیت هشدار دهند و با این کار مانع از لطمه زنی آنان بر پیکر مسلمانان گردند. دریکی از استفتائات پیرامون معامله با بهائیان آمده: حضور محترم حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی(ره)، معاشرت و معامله و انعقاد قرارداد با افراد فرقه ضاله (و بهاییت) حکمش چگونه است؟ بسمهتعالی، جایز نیست.
درمجموع مهرههای فرقه ضاله بهائیت به دلیل خروج از جمیع مرزهای الهی و اخلاقی تنها به دنبال منافع تشکیلات جاسوسی خود میباشند و ازاینرو هرگونه ارتباط یا معامله با آنها جایز نیست.