نمونه ای از جعل و خیانت سردمداران بهائیت
رهپویان هدایت: رفتارهایی که سازندگان فرقه ها از خود نشان می دهند در میان پیروان شان به عنوان آداب اخلاقی تلقی می شود تا جایی که در برخی فرقه ها مانند بهائیت، اقسام انحرافات و اعوجاجات سردمداران به عنوان الگویی صحیح پذیرفته شده است. برای نمونه مسئله جعل و خیانت در معاملات از آن چیزهایی است که ریشه در رفتار سرکردگان بهائیت دارد واز این رو امروزه نیز اعضاء این فرقه مبتلا به این جنس رفتار های ضدانسانی می باشند.
اسماعیل رائین در کتاب انشعاب در بهائیت می نویسد: با اینکه شوقی ربانی از نخستین روزی که وارد تشکیلات حاکمه بهائیت شد از کمک های صندوق و اموال عامه بهائیان برخوردار بود ولی چندین بار از او خیانت هایی دیده شده است. یک بار یک زن و شوهر آمریکایی مبلغ هنگفتی حواله کتبی وسیله شرکتی معروف برای عبدبها فرستادند، شوقی ربانی بدون اطلاع وی و با جعل امضا حواله هنگفت ارسالی را به نفع خود برداشت کرد.
با این وصف وقتی الگوهایی بهائیان چنین افرادی باشند نمی توان از ایشان انتظار صحت رفتار و اخلاقی زیستن را داشت. قابل توجه است، شوقی ربانی سارق، همان کسی است که شورای بیت العدل را راه اندازی کرد و امروزه این مرکز صهیونیستی برای عمال بهائی پیام های دستور صادر می کند. مهره های فرقه نیز در کمال بی خردی و تعصب، نه تنها شوقی بلکه شورای تشکیلاتی بیت العدل را نیز معصوم می پندارند. جالب اینجاست بهائیان مکرر سایرین را به ترک تعصب می خوانند درحالی که خود با چنان عصبیتی از انحرافات سردمداران صحبت می کنند که با کوچکترین نقدی آشفته می گردند و لب به اهانت باور طرف مقابل باز می کنند.
در واقع بهائیان با دعوت طرف مقابل به بی غیرتی نسبت به مقدسات، می خواهند وی را نسبت به توهین و تمسخرات خنثی کنند و با خاطری آسوده هر انحراف و ابتذالی را مطرح کنند. یکی از افرادی که به جلسات مهره های فرقه ضاله بهائیت در خارج از کشور دعوت شده بود در خصوص تعصب بهائیان می گوید: در جلسه اول پس از آغاز صحبت سخنران به او اعتراض کردم که آن متنی که می خواند دارای غلط های ادبی است و نقدهایی را نیز به گفته های او وارد کردم. پس از این اتفاق دیگر هیچگاه از من دعوت نشد تا در مجالس آنان شرکت نمایم که این امر نشان دهنده اوج تعصب کور بهائیان می باشد.
با این وصف فعالیت مهره های فرقه ضاله بهائیت در حوزه اقتصاد با داشتن چنین الگوهایی واضح است و باید مانع رخنه آنان در بسترهای مذکور گردید.