شخصیت انحرافی عیسی مسیح در کتاب مقدس مسیحیان صهیونیستی
رهپویان هدایت: آنچه از آموزههای کتاب مقدس مسیحیان صهیونیستی در خصوص معرفی و شناخت حضرت عیسی مسیح بهدستآمده بهصراحت میتوان مشاهده نمود که چگونه شخصیت این پیامبر عظیمالشأن را با القاب زشت و ناپسند برای پیروانشان ترسیم میشود که در خطابهها و اظهاراتشان این حقایق را کتمان میکنند.
در این مجال چند نمونه از این موارد را بهاختصار بیان خواهیم کرد.
در انجیل متی بخش 19 عبارت 27 و 28 آمده است: آنگاه پطرس در جواب گفت اینکه ما چیزها را ترک کرده تو را متابعت میکنیم، پس ما را چه خواهد بود؟ عیسی ایشان را گفت: هرآینه به شما میگویم: شما مرا متابعت نمودهاید، در معاد وقتیکه پسر انسان بر کرسی جلال خود نشیند شما نیز به دوازده کرسی نشسته و بر دوازده سبط اسراییل داوری خواهید نمود.
اگر منظور از این نشستن بر کرسی مجد و عظمت با شاگردان دوازدهگانه، در این دنیا باشد، این دروغ واضحی است و میدانیم که نهتنها شاگردان عیسی، بلکه خود عیسی هم نتوانست بر کرسی مجد و عظمت بنشیند به اسباط اسراییل ولو یکی از آنهم شده باشد، حکمروایی نماید.
به نقل از بخش اعمال رسولان، یکی از این دوازده نفر فردی به نام یهودای اسخریوطی است که عیسی مسیح را به کشتن داده و او را به یهودیان تسلیم نمود تا به دار آویزند. نتیجه این تناقض این است مسیح این انجیلها، دروغگو و یک عوامفریبی بیش نیست.
در انجیل یوحنا بخش 8 داستانی آمده است که در میان مسیحیان صهیونیستی بسیار مشهور است. روزی جمعی از مردم پیش او آمدند و گفتند: ای معلم، این زن به علت زناکاری و در حین ارتکاب به عمل شنیع و حرام زنا دستگیرشده است. در تورات موسی دستور آمده است که باید سنگسارش کنید. پس تو چه میگویی؟ عیسی گفت کسی که مرتکب خطایی در عمر خود نشده است او را سنگسار کند و کسی اقدام به سنگاندازی نکرد. آنوقت عیسی سرش را بلند کرد و گفت: ای زن، آیا کسی به تو فتوا نداد، زن گفت: نه ای آقا. پس عیسی گفت من هم به گرد تو نمیگردم و به تو فتوا نمیدهم. برو و بار دیگر مرتکب خطا مشو.
این داستان با گفتههای عیسی مسیح که تا آسمان و زمین زایل شود نهتنها حرف بلکه نقطهای هم از نقطههای تورات از بین رفتنی نیست، تناقض آشکار ندارد!!! علیرغم سفارش مؤکد در کتاب عهد قدیم، عیسی مسیحیان تبشیری، بدون هیچگونه علت و توبه و کفارهای، احکام پیامبران پیشین را بدون اجرا گذاشته و آن را زایل کرد.
آنجایی که میگوید: "من همچنین من هم به تو فتوا نمیدهم"، بعدازآنکه گفته بود "کسی که مرتکب خطایی نشده این زن را سنگسار کند"، این برداشت میشود که شخص عیسی مسیح هم خودش از خطاکاران بوده است و فتوا هم نداده است. در غیر این صورت چه دلیلی دارد که حکم تورات را اجرا نکند.