گسترش شبه عرفان و خطر بحران هویتی ایرانی‌ها
رهپویان هدایت: آنچه از خروجی معنویت‌های معنویت ستیز به بیرون نشر می کند نشان می‌دهد که حوزه معنویت سازی قلابی که سالها در غرب و در شرق عالم وجود داشت اکنون از مرزهای داخلی عبور نموده و به داخل کشور کشیده شده است.
نکته لازم به ذکر اینکه؛ در جنبه‌های معرفتی و نظری، سران و معرفان عرفان‌های کاذب در داخل کشور مستعد نبوده و با تحقیق و علم باید گفت تمام آنان توانایی علمی و معنوی ندارند. در عین حال این سرکرده ها از آزادی بیان در کشور، فضای رهای مجازی، احساسات معنوی مردم و... سوءاستفاده کرده و با توجه به تألیفات جدید، برگزاری کلاس‌های متعدد، چهره‌هایی جدید که خود را به هیچ‌یک از عرفان‌واره‌های غربی و شرقی وابسته نمی‌دانند و... سیر حرکتی جدیدی را در کشور به راه اندخته اند.
باید گفت یک تغییر رویکرد در عرفان کاذب برای تخریب هویت ملی و اسلامی کشور در حال رخ دادن است. خاستگاه عرفان‌های کاذب را چه شرقی بدانیم و چه از غرب (که البته رواج دهنده هر دو خاستگاه بوغ ها و کارتل های غربی هستند) متاسفانه حال به داخل کشور کشیده شده است.
عرفان‌های بدلی و معنویت‌های نچسبیده به معنویت به‌نوعی به دنبال ایرانیزه کردن عرفان‌های دروغین هستند. در کشوری که عشق و علاقه به معنویت موج می زند بهترین فضا برای افراد بی سواد، ثروت پرست و گاها منحرفی است که هر روز با عناوینی از جمله؛ استاد موفقیت، طبیب، روانشناس معنوی، رهبر معنوی، شکوفایی، عرشیانی شدن و... برای خود دفتر و محبوبیتی فراهم کنند.
شاید کمی این سخن سنگین باشد اما با این شرایط و با این بی قانونی و بی ضابطه بودن در حوزه معنویت و ادعای عارفان جعلی، چه زود که ایران اسلامی به‌عنوان خاستگاه عرفان‌های التقاطیِ بیرون آمده از دل اسلام مطرح شود!
باید گفت؛ سرچشمه شاید گرفتن به بیل چو پُر شد نشاید گذشتن به پیل
باید با وجود ایرانیزه شدن شبه‌معنویت‌ها، برنامه‌ریزی بهتر و تصمیم‌گیری مجدانه‌ای در تمامی حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی پیاده شود. البته روشنگری پیشگیرانه باید در رأس برنامه‌ها قرارگرفته و با توجه به ضعف مبانی فلسفی و عرفانی در عناصر و مبانی مدعیان عرفان کاذب، با آنان به‌صورت علمی مناظره شود تا طرفداران آنان پی به فهم اندک سرکرده های خویش ببرند.
در غیر اینصورت و در صورت عدم استقبال از مناظره و سخن با اهل علم در حوزه معنویت و عرفان، باید برای برای برخورد با آنان و برای از بین نرفتن فرهنگ و هویت کشور و ملت ایران و از سویی ثروتمند شدن چندصد نفر سرکرده جعلی و دروغگو، چاره ای اندیشید.
