رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان
سه شنبه آذر ۲ ۱۳۹۵، ۰۵:۰۲ ب.ظ

تحلیلی از حضور جریان تبشیر در ایران

رهپویان هدایت: گروه‌های تـبشیری مـسیحی در ایران تا پیش از شکل‌گیری دولت مقتدر‌ و منسجم صفویه به‌ صورت پراکنده فعالیت می‌کردند. اوضاع نامساعد داخلی ایران در سـالهای پیش‌ از قرن دهم‌ هجری،نبود دولتهای‌ مقتدر‌ مرکزی و نابسامانی‌های ناشی از تهاجم قوم مغول و تیمور بـه ایران، حضور جدی گروههای مـبلّغ را مـحدود و حتی غیر ممکن ساخته بود. گزارشهای موجود تنها به‌ حضور شمار اندکی از مبلغان مذهبی‌ اشاره دارد که البته از نتایج کارکرد آنان نیز خبری در دست‌ نیست.

با شکل‌گیری دولت مرکزی و نیرومند صفوی در ایران بویژه در دوره شاه عباس اول، مبلغان‌ مذهبی انگیزه بـیشتری برای حضور در‌ ایران‌ یافتند. علاوه بر این، علاقه متقابل بین ایران و اروپا برای ایجاد ارتباط مستمر سیاسی و تجاری زمینه‌ساز گسیل مبلغان به ایران شد. پیشروی سریع‌ عثمانی‌ها در خاک اروپا و شکل‌گیری دولت شیعه مذهب صفوی‌ در‌ ایران، اروپاییان را بر آن داشت‌ تا بـرای نـاامن نمودن پشت جبهه عثمانی، ایران را به متحد خود تبدیل کنند.

در کنار نمایندگان‌ متعدد سیاسی که در دوره صفویه به ایران می‌آمدند، ورود دسته‌های مختلفی‌ از‌ هیئت‌های تبلیغی به‌ ایران از دوره شاه طهماسب آغاز شد. سیاست تساهل مذهبی شاه عـباس بـویژه درباره مسیحیان، فضای مناسبی در اختیار مبلغین قرار داد. این گروه‌ها در ابتدا می‌بایست تنها در میان‌ گروه‌های مسیحی ساکن‌ در ایران تبلیغ نمایند و حق‌ تبلیغ‌ در میان مسلمانان را نداشتند. ولی با تثبیت‌ موقعیت آنان، دامنه فعالیتشان مسلمانان را نیز در بر گـرفت و پا از دایـره تعهد بیرون‌ گذاردند.

با تغییر‌ فضای‌ داخلی ایران پس از صفویه، از شدت فعالیتهای تبلیغی‌ کاسته‌ شد، اما هرگز متوقف نشد و مجددا در دوره قاجاریه با جدیت بیشتر و با برنامه‌های گسترده‌تری ادامه یافت. تا آن زمان‌ اغلب‌ گروه‌های‌ تبلیغی را کاتولیک‌ها تشکیل مـی‌دادند. اما در پی تـحولات اروپا، بـر تعداد و تنوع مبلغان نیز افزوده شـد بـه گـونه‌ای که شاخص‌ترین آنها مبلغان مذهبی آلمانی بودند که بیشتر در آذربایجان تمرکز‌ می‌یافتند. دوم‌ گروههای‌ تبلیغی انگلیسی بودند که به عناوین‌ مختلف و وابسته به کـلیساهای مـتعدد‌ پروتـستان‌ عازم ایران گردیدند و سوم مبلغان امریکایی‌ بودند که آنـها نـیز محل اولیه تمرکز کاری خود را‌ در‌ ارومیه‌ قرار ‌دادند.‌ به جز این‌ها، فعالیت‌های‌ دیگری توسط مبلغان به صورت انفرادی یا در قالب‌ کلیساهای‌ وابـسته‌ بـه کـشورهای دیگر صورت می‌گرفت. این روند در دوره پهلوی اول و به ویژه پهلوی دوم به شکل منسجم‌تری ادامه پیدا کرد.

 

شیوه‌های تبلیغ

در قرن سیزده و چهارده هجری با افزایش شمار گروه‌های‌ تـبلیغی، بر‌ فعالیت‌ آنها نیز افزوده‌ شد. درحالی‌که تا پیش از این، به دلیل بهره‌گیری از شیوه‌های مستقیم، امکان نفوذ و جذب‌ مسلمانان‌ وجود نداشت. بنابراین شیوه‌ها و روش‌های جـدید مـتناسب بـا جامعه ایران در رأس‌ برنامه‌های تبلیغی‌ قرار‌ گرفت. مجموعه فعالیت‌های این گروه‌ها در چند بخش قـابل تـفکیک است که در پس اقدامات‌ بشردوستانه و خیرخواهانه‌ صورت می‌گرفت. اما دورنمای این اقدامات به خوبی جلوه‌های‌ تبلیغی و ترویجی آن را نشان‌ می‌داد. این‌ طـبقه‌بندی‌ بـه قـرار زیر است:

 کارهای فرهنگی، شامل احداث مدارس، ایجاد چاپخانه‌ها، انتشار نشریات مختلف.

 فعالیتهای سیاسی، شامل حضور در رده‌های‌ مختلف‌ اداری و سیاسی کـشور در قـالب‌ هیئت‌های مختلف.

اقدامات اقـتصادی، ورود در کارهای تجاری

کارهای عام‌ المنفعه‌ شامل‌ ایجاد بیمارستان و طبابت.

نکته این جاست که اهداف تبشیری این گروه‌های مسیونری در قالب‌های یاد شده از چشم مردم نیز دور نبود و بسیاری از آگاهان جامعه پی به هدف اصلی این قیبل گروه‌ها برده و با آن مخالفت کردند، چنان که حتی شکوائیه‌هایی به دولت و مجلس هم در این خصوص ارسال کردند که نمونه آن مخالفت «جامعه اسلامیه» با اقدامات تبشیری اطباء آمریکایی است. بر اساس سند موجود در این خصوص،گروهی از پزشکان امریکایی‌ در‌ محله قنات‌آباد‌ تهران‌ درمانگاهی به نام«دار الشـفای امـید» بر پا کرده به طبابت مشغول شده‌اند که سربرگ نسخه‌های مورد استفادهء این‌ پزشکان بـا آیـات انـجیل طراحی شده بود. ازاین‌رو شکواییه‌ای تنظیم و به‌ دفتر‌ ریاست الوزراء که در سال 1302 شمسی در اختیار رضاخان بود، ارسال مـی‌شود. دولت ضمن ارجـاع شـکایت‌نامه بـه وزارت‌ امور خارجه‌ تأکید‌ می‌کند که فعالیت‌های تبلیغی آنها را متوقف نموده به آنها توصیه نماید بـرای حـفظ مناسبات دو‌ جـانبه از اقداماتی که شائبه تبلیغاتی دارد خودداری نمایند. این تنها نمونه‌ای از مخالفت‌های پیش گفته شده است که با هدف مقابله با جریان تبشیر و رخنه آن در بدنه اجتماع صورت گرفت. 

نتیجه: هیچ!!

باید افرود که انجام تبلیغات دینی خصوصا از ناحیه‌ی میسیونرهای پروتـستانی آثـار بسیار منفی و مخربی در جامعه ایرانی بر جـای‌ نـهاد‌ که‌ نـه تـنها در آن روز آرامـش و ثبات‌ یک‌ جامعه دینی را برهم زد و مـعارضه تـاریخی ایجاد نمود بلکه تاکنون نیز آثار منفی آن مشهود است. اما به‌رغم همه این تلاش‌ها نتایج چشم گیری حاصل نشد چنان که به طور‌ مثال، هیئت مـیسیونری آمـریکایی که یک صد و اندی سـال فـعالیت میسیونری در ایران داشته، نه تنها توفیقی در انجام‌ تبلیغ‌ کسب‌ نکرد بلکه امر تبلیغی خـود را مـتوجه جامعه ارتدکس آشوری و ارامنه نمود‌ تـا‌ آن‌ها را بـه فرقه‌ی پروتستان نـزدیک سـازد. این شکست را حتی سرکردگان فرقه پروتستان و برخاسته‌گان از کلیساهای غیر قانونی پروتستانی در ایران نیز  پذیرفته و به آن اعتراف کرده‌اند. خلاصه آن که به رغم فعالیت‌های گسترده و مختلف و هجوم همه جانبه جریان مسیحیت تبشیری هیچگاه در ایران موفقیتی نداشته و مطاع آن‌را خریداری نبوده است.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی