اعتراف به شکست مبشرین مسیحی از پهلوی تا انقلاب اسلامی
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، با وجود آنکه کشور ایران از دیرباز و خصوصا با ورود اسلام، مورد طمع مسیحیان قرار داشته است، اما اوج فعالیت میسیونرهای مسیحی را باید در قرون گذشته و خصوصا قرنهای نوزدهم و بیستم جستجو کرد که این مبلغان از کشورهای مختلفی به ایران وارد میشدهاند.
علاوه بر مختلف بودن کشورهای متبوع این میسیونرها، شگرد و روش تبلیغی آنها نیز متفاوت و در طول زمان متغیر بوده است؛ تا جایی که میتوان تاکتیکهای جذب آنها را در سه دسته کلی "استفاده از پوششهای آموزشی"، "بهداشتی" و "روش مستقیم تبشیر" طبقهبندی کرد.
اما سؤال اصلی این است که با وجود هزینههای سرسامآور و روزافزون برای تغییر دین مردم مسلمان ایران، خروجی و بازده آن چه بوده است؟
بدون آنکه پیشداوری کرده و یا از قول تحلیلگران مسلمان به این سؤال پاسخ داده شود، خوب است به نوشتههای یکی از فعالترین مبلغان دهههای گذشته و کنونی فرقه مسیحیت تبشیری و صهیونیستی مراجعه شود.
"آرمان رشدی" مجری کنونی شبکههای ماهوارهای مسیحی که زمانی در کلیسای غیرقانونی جماعت ربانی در ایران فعالیت میکرد، نوشته است: "نگارنده که خود شخصا شاهد این فعالیتها[فعالیتهای تبشیری مبلغان مسیحی] بوده، شاهد این واقعیت هم بوده که کسی متاع آنان را خریدار نبود. فعالیت آنان یا با پایبندی مردم به دین خودشان روبرو میشد-بدون اینکه حکومت ممانعت یا محدودیتی قائل شود-، یا مردم اساسا اهمیتی به دین و امور معنوی نشان نمیدادند...خلاصه آنکه علیرغم کلیه این فعالیتهای گسترده، مسیحیت با اقبالی مواجه نشد."
این توصیف که مربوط به دوران پیش از انقلاب اسلامی است، نکته مهمی را در درون خود دارد که نشان میدهد، دایره فعالیت میسیونرهای مسیحی در دوران پهلوی بسیار گسترده بوده و مبلغان مسیحی عملا با هیچ مانعی روبرو نبودهاند.
مؤلف کتاب «سرگذشت مسیحیان در ایران زمین» درباره تلاشهای رژیم شاه برای تضعیف مقدسات اسلامی مینویسد: "... در دوره حکومت خاندان پهلوی که فعالانه کوشش میشد، پایههای مذهب شیعه سست شود و فرهنگ مبتذل غربی بر جامعه حکمفرما گردد، نه فقط هیچ مانعی بر سر راه فعالیتهای علنی و گسترده میسیونرهای خارج و مبلغین داخلی وجود نداشت، بلکه با آنان با نهایت احترام رفتار میشد. مبشرین مسیحی حتی در دورافتادهترین دهات ایران نیز فعالیت داشتند و نشریات مسیحی و کتب مقدسه را پخش میکردند."
با وجود چنین اعترافهای تلخ از سوی مبشرین مسیحی، اما فرقه مسیحیت تبشیری و صهیونیستی به دروغ اصرار دارد تا شمار مسیحیان ایرانی را چندین ده برابر میزان واقعی خود جلوه دهد.
در این جا باید یادآوری شود، شکستی که "آرمان رشدی" قلم به نوشتن آن در دست گرفته، مربوط به دورهای است که میسیونرها بخشی از ساختار نفوذ آمریکا و انگلیس را در ایران شکل میدادند و هیچ محدودیتی برای آنها وجود نداشت.
اما پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) نقاب از سیاسیکاری مبلغان مسیحی برکشید و کاملا منطقی بود که ممنوعیتهایی برای جاسوسان کشورهای غربی در نظر گرفته شود و در نتیجه، شکست آنها عمیقتر و گستردهتر از گذشته خودنمایی کند.
«آرمان رشدی» درباره شکست مفتضحانه جریان تبشیر در جمهوری اسلامی ایران علیرغم روی آوردن ظاهری عده کمی از ایرانیها به مسیحیت، نوشته است: "اگر بخواهیم با دیدی تحلیلگر به موضوع بنگریم، باید بگوییم که چنین استقبال جدیدی-با اینکه تعداد مراجعین به کلیساها نسبت به کل جمعیت کشور بیش از حد ناچیز بوده است-، عمدتا بهعلت ایجاد ناگهانی علاقه مردم به مسیحیت نیست، علت این امر را باید در واکنشهای روانشناختی مردم به مسائل اجتماعی جستجو کرد."
بر اساس گزارش رهپویان هدایت، علاوه بر آرمان رشدی، اشخاص دیگری از کلیساهای پروتستانی ایران و شبکههای ماهوارهای مسیحی به "مسیحی شدنهای صوری" افراد در ایران اذعان کردهاند که با کنار هم گذاشتن اظهارنظرها این نتیجه حاصل میشود که فرقه مسیحیت تبشیری در باتلاق ایران فرو رفته و نه تنها هیچ موفقیت قابل عرضهای به دست نیاورده، بلکه شکستهای زیادی را متحمل شده که کمترین آن، بازیچه قرار دادن دین آسمانی مسیحیت توسط افرادی است که هیچ اعتقادی به آن ندارند و برای رسیدن به اهداف دنیوی از نام آن استفاده ابزاری میکنند.
پینوشت:
رشدی، آرمان، سرگذشت مسیحیت در ایران زمین، انگلیس، انتشارات ایلام، 2006