وقتی بردهداران سنتی و مدرن مدعی مبارزه با بردهداری میشوند!
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، یک «سایت پُرمدعا ولی کممحتوای وابسته به فرقه مسیحیت تبشیری و صهیونیستی» ادعا کرده، بردهداری سنت پیامبر اسلام(ص) بوده و این موضوع از ابتدای ظهور اسلام اهمیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زیادی برای مسلمانان داشته است!
این «رسانه کممخاطب» در جایی دیگر مدعی موضوع عجیبتری شده و نوشته، همه دولتها و کشورهایی که نمایندگان اسلام واقعی هستند، طبق شریعت و احادیث اسلامی اجازه بردهفروشی به آنان داده شده است و با اعتقادات اسلامی آنان منافاتی ندارد.
بیشرمانهترین بیان آنکه، بر اساس ادعای نویسنده مطلب، حضرت محمد(ص) بردگان زیادی را خریده و مبادله کردهاند؛ در حالیکه پیامبر عظیمالشأن اسلام نه تنها در این وادی وارده نشدهاند، بلکه برای منع دیگران از وارد شدن به این موضوع، فرمودهاند: «شرُّ النّاسِ مَن باعَ النّاسَ؛ بدترین مردم کسی است که انسانها را بفروشد».
خوب است به این نکته اشاره شود که با وجود مُلغی شدن بردگی در جهان، رسانههای مسیحی بسیار علاقهمند هستند تا این موضوع را احیا کرده و جالبتر آنکه میخواهند این سنت به جای مانده از عهد یهودیت و مسیحیت-که اتفاقا در قرون گذشته مورد استفاده کشورهای مسیحی نیز قرار گرفته-، را به اسلام نسبت بدهند.
اما ماجرا در جایی به بنبست میخورد که بدانیم دین مبین اسلام تأسیس کننده بردهبرداری نبوده، بلکه بنا به دلایل و شرایط اجتماعی و اقتصادی آن دوران، آن را امضاء کرده و با برنامهریزی هوشمندانه و در نظر گرفتن کفّارات و مشوقهای فراوان، در راستای الغا و برچیده شدن آن گام برداشته است.
در این راستا پانزده راهکار از سوی منابع اسلامی مانند: قرآن و سنت معصومین(علیهمالسلام) ارائه شده تا برده از دست مالک آن آزاد شود که از جمله آنها میتوان به «تعیین آزادی بردگان بهعنوان یکی از موارد مصرف زکات در قرآن کریم»، «آزادی به واسطه عهد، نذر و قسم» و «آزادی به واسطه کفاره در موارد مختلف مانند: کفاره روزه و قتل خطایی» اشاره کرد.
از اینرو کمترین انتظار از کارگردانان و بازیگران فرقه مسیحیت تبشیری و صهیونیستی آن است که اگر نمیتوانند از احکام مترقی و عقلانی اسلامی تمجیدی بهعمل آورند، باورهای اعتقادی خودشان را به دروغ به دین مبین اسلام نسبت ندهند.
چرا که بر خلاف احکام اسلامی، جملاتی در عهدین کتاب مقدس وجود دارد که قوانین بردهداری را تصویب کرده و بر اساس آنها «ارباب میتواند بردگان را تا سر حد مرگ کتک بزند» و «گوششان را با درفش سوراخ کند»!
در کتاب مقدس، احکام متعددی درباره قانون بردهداری، نحوه گرفتن برده، چگونگی رفتار با برده، میزان تنبیه برده و ... بهصورت مفصل وجود دارد؛ با وجود این برخی مترجمین کتاب مقدس سعی کردهاند در ترجمههای خود به جای واژه «برده» از واژه «خدمتکار» استفاده کنند تا بلکه بتوانند به نوعی بردهداری در کتاب مقدس را کمرنگ نشان دهند.
در این راستا، خرید و فروش برده در کتاب مقدس جایز است و در کتابهای «لاویان» باب 25 و «خروج» باب 21 در این باره جملاتی با موضوع «خریداری فرزندان غیر اسرائیلی بهعنوان برده»، «فروش دختران بنی اسرائیل برای کنیزی»، «سوراخ کردن گوش برده با درفش» و«کتک زدن بردگان» به چشم میخورد.
باید افزود، قانون بردهداری مختص به عهد عتیق نیست، بلکه این حکم در عهد جدید نیز آمده است:«ای غلامان، اربابان زمینی خود را با احترام و ترس و با اخلاص قلبی اطاعت کنید، چنانکه گویی از مسیح اطاعت میکنید».[1]
در جایی دیگر میخوانیم: «آنان که زیر یوغ بندگی به سر میبرند، باید که اربابان خود را در خور کمال احترام بدانند تا مردم نام خدا و تعلیم را بد نگویند. آنان که اربابانشان ایماندارند، نباید به دلیل رابطه برادری ایشان را کمتر حرمت بگذارند. بلکه بر عکس باید حتی نیکوتر خدمت کنند، زیرا سود خدمتشان به کسانی میرسد که ایماندارند و عزیز ایشان. این را تعلیم ده و به انجامش ترغیبشان کن».[2]
حضرت مسیح(ع) نیز در تشبیهی، شلاق زدن غلامانی که ندانسته خطایی را انجام میدهند، تأیید میکند: «غلامی که خواست اربابش را میداند و با این حال خود را برای انجام آن آماده نمیکند، تازیانه بسیار خواهد خورد. اما آن کس که خواست اربابش را نمیداند و کاری میکند که سزاوار تنبیه است، تازیانه کمتر خواهد خورد. هر که به او بیشتر داده شود، از او بیشتر نیز مطالبه خواهد شد؛ و هر که مسئولیتش بیشتر باشد، پاسخگوییاش نیز بیشتر خواهد بود». [3]
بر همین اساس و به تأسی از کتاب مقدس بود که پس از مأموریت کریستف کلمب دریانورد ایتالیایی برای گسترش قلمرو اسپانیا، او خطاب به پادشاه کاتولیک اسپانیا نوشت: «از اینجا به نام تثلیث مقدس، میتوانیم بردههای فراوانی را برای فروش بفرستیم... اگر اعلا حضرت فرمان دهند، همه ساکنان اینجا را به کاستیل منتقل میکنیم یا در همین جزیره به بردگی وامیداریم. چون این آدمها هیچ مهارتی در جنگ ندارند».
همچنین «ساسان توسلی» مجری شبکههای ماهوارهای مسیحی، چند وقت پیش به درستی ریشه بردهداری را در کتاب مقدس معرفی کرد و گفت: «آیهای درباره تحریم بردهبرداری در کتاب مقدس نیست و اگر کسی نمیتوانست قرض خود را ادا کند، به بردگی گرفته میشد».
بر اساس گزارش رهپویان هدایت، پیش از اسلام، علاوه بر جنگ که اسیران به بردگی در میآمدند، برخی نیز با زور و ستم، اقوام ضعیف را گرفته و بهعنوان برده میفروختند، اما دین مبین اسلام برده گرفتن از طریق زورگیری و انتقال آنها از منطقهای به منطقه دیگر را باطل اعلام کرد.
دین اسلام همه راههای غلط و ظالمانه بردهگیری را بست. ولی در جنگ دفاعی، حاکم مسلمانان حق داشت افراد دشمن مهاجم و ظالم را که بعد از شکست دشمن به اسارت در آمدهاند، را به منت یا در قبال گرفتن فدیه آزاد کند.
چون غیر مسلمانان، افراد اسیر از مسلمانان را به بردگی میگرفتند، پیامبر برای رعایت مصلحت جامعه اسلامی و با هدف «مقابله به مثل» تا دشمن به فکر تجاوز به جامعه اسلامی نیفتد، اجازه داد اسیران را در صورت صلاحدید حاکم عادل اسلامی، به بردگی بگیرند؛ این تنها موردی بود که اجازه بردهگیری افراد متجاوز به مسلمانان داده شد.
نتیجه آنکه، از طریق مقایسه جملات عهدین کتاب مقدس با آموزههای اسلامی تفاوت دیدگاه مسیحیت با اسلام درباره بردگان به روشنی مشخص میشود؛ تا جایی که دستورهای اسلام، به مرور منجر به حذف بردگی شد، ولی مقررات کتاب مقدس بردگان را حتی کمتر از حیوانات جلوهگر میکند.
هر چی متعلق به خودشون هستش رو به دیگران نسبت می دن.
پس انصاف چه جایگاهی در مرام مسیحیت تبشیری داره؟