اعتقاد به خدای نفرین شده در مسیحیت!! (بخش دوم)
اهانت به عیسی(ع) به صورت یک اصل اعتقادی طوری زینت داده شد که بعدها برای ایمانداران نوعی فضیلت محسوب می شد.
اهانت به عیسی(ع) به صورت یک اصل اعتقادی طوری زینت داده شد که بعدها برای ایمانداران نوعی فضیلت محسوب می شد.
حکم انجیل در باب زندگی مشترک در تضاد مسلم با عقل بوده(مانند بسیاری از احکام دیگر مسیحیت) و شاید فساد رایج در کشورهای غربی که به بسیاری از ملل اسلامی نیز کشیده شده است ریشه در این نگرش داشته باشد.
آموزه های کتاب مقدس، به ویژه تعالیم پولس که مردم را تابع محض حاکمان می داند، آنان را در موضع برتر و مردم را سرسپرده ی آنان معرفی می کند
در مقایسه با دین اسلام که دختر را مایه رحمت و آرامش به شمار می آورد، مسیحیت تولد دختر را خسارت می داند.
راه حل کلیسا برای زنانی که نمی خواهند سرخود را بپوشانند این است که سرهایشان را بتراشند.
کتاب جلوه مسیح(ع) نوشته محمدجواد حجتی کرمانی، از جمله کتب نقد مسیحیت می باشد. این کتاب به استناد ادله عقلی و نوشته های کتاب مقدس، اموری مانند تثلیث، اخلاقیات مسیحی و مسئله گناه ازلی را بررسی کرده و به نقد کشیده است.
کتابت در میان مسیحیان نیز تا پایان قرون وسطی چندان رایج نبود. به گفته ی ویل دورانت، در قرن سیزدهم میلادی، یعنی در زمانی که جهان اسلام کتابخانه ای با ششصد هزار جلد کتاب خطی داشت، بزرگ ترین کتابخانه ی خارج از جهان اسلام، کتابخانه ی کنتربری انگلیس با حدود دو هزار جلد کتاب بود.