آیت‌الله‌العظمی فقیه سبزواری از بین برنده ابهت پوشالی فرقه نعمت الهیه
آیت الله شیخ محمد مدنی در زمان قطبیت حسین تابنده در بیدخت به افشاگری و روشنگری‌های متعدد علیه فرقه صوفیه نعمت الهیه پرداخت. در خاطرات ایشان آمده، حسین تابنده هیچ‌وقت قدرت مباحثه و مذاکره مستقیم با آیت الله مدنی را نداشت. حسین تابنده بارها نزد مأموران و رجال سیاسی پهلوی از اقدامات ایشان گلایه می‌کردند.
در بخشی از خاطرات ایشان آمده است: در آن زمان کشور در قبضه بهائیت و صوفیه بود این‌ها [دراویش فرقه نعمت الهیه] به اقبال نخست‌وزیر وقت (فرزند مقبل السلطنه) اعتراض می‌کنند که این شیخ دارد آبروی ما را می‌برد و صوفی‌ها دارند از صوفی گری برمی‌گردند و توبه می‌کنند و فکری بکنید اقبال گفت که یک پرونده سیاسی برایش درست می‌کنم و 17 نفر از صوفیان آمدند و یک توماری برای من در محل زندگی‌ام درست کردند گفتند که این شیخ از عراق آمده است و در منبرهای علیه شاه سخنرانی می‌کند و می‌خواهد شاه را در سفری که به تربت‌حیدریه دارد ترور بکند و این شیخ را عبدالکریم قاسم از عراق فرستاده همان دیکتاتوری که سلطنت عراق را نابود کرد و خلاصه من را بردند به مشهد مقدس بردند. در جلسه‌ای که تعدادی از علماء بودند، محمد دادور گفت که دکتر اقبال دستور داده تا این شیخ را در میدان گناباد 500 ضربه شلاق بزنیم و بعد هم بیازیمش به مشهد و سر به نیستش کنیم.
در همین راستا به‌دروغ با درست کردن یک پرونده سیاسی، آیت‌الله مدنی به 500 ضربه شلاق محکوم می‌شود و اجرای حکم به فردی به نام دادور استاندار وقت خراسان ابلاغ می‌شود.
ازآنجایی‌که اقدامات آیت‌الله مدنی مورد تائید و نظارت مستقیم آیت‌الله‌العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری بود، با شنیدن محکومیت ایشان به 500 ضربه شلاق، به‌شدت عصبانی می‌شود. آیت‌الله محمد مدنی این‌گونه نقل کرده‌اند: دکتر اقبال نخست‌وزیر، به استاندار خراسان، محمد دادور دستور داده بود: «شیخ مدنی را در میدان عمومی گناباد ۵۰۰ ضربه شلاق بزنید و او را تبعید کنید. در جلسه‌ای که آقای دادور استاندار و آیت‌الله سبزواری گفته بود: «دکتر اقبال به من دستور داده است، شیخ مدنی را ۵۰۰ ضربه شلاق بزنم. نمی‌دانم چه باید بکنم! آیت‌الله سبزواری فرموده بودند: دکتر اقبال غلط کرده است. به خدا قسم! اگر یک شلاق به آقا بزنند، ۱۵۰ هزار روحانی در خراسان قیام می‌کنند، شوروی هم از آن‌طرف وارد می‌شود. آن‌وقت نه استاندار لازم است و نه آیت‌اللهی! سپس دادور تماس گرفت و گفت: «کس دیگری را برای استانداری انتخاب کنید. من نیستم!
اجرای حکم شلاق با حمایت بی‌بدیل آیت‌الله‌العظمی فقیه سبزواری از آیت الله مدنی کان لم یکن می‌شود و به قول ایشان در زمان رژیم پهلوی ابهت پوشالی دراویش صوفیه نعمت الهیه را شکستیم.
التماس تفکر
