اختصاصی رهپویان هدایت: افشاگری عضو جداشده از کلیسای جماعت ربانی تهران
مدیر فاسد الاخلاق و تغییر نام یافته ای به نام سم یقنظر در رأس سازمانی قرار گرفته است که به صورت سازماندهی شده مسیحیت را به زبان فارسی در بین ایرانیان تبلیغ می کند.
سم یقنظر همان سموئیل یقنظر قبلی است که از مدت ها پیش نام خود را تغییر داده تا ارتباطات نامشروع ایام جوانی و مفاسد اخلاقی اش در گذشته با دختران و زنان کلیسا برملا نشود. حالا دیگر هیچ اسمی از سموئیل یقنظر نیست و همه او را به اسم سام یا سم یقنظر می شناسند.
سفارت شوروی سابق برای جاسوسی در خاک ایران، سم یقنظر را مهره خوبی تشخیص می دهد و از طریق یک زن ، حلقه ارتباطی خود با وی را تنگ تر می کند و در مسابقه جاسوسی شرق و غرب از ایران، جذب او را به عنوان برگ برنده خود می داند .
ارتباطات نامشروع وی با سرپل این دالان جاسوسی یعنی دریانه هیربد تا آنجا پیش می رود که بدون هیچگونه ابایی گاه و بیگاه از آن دم می زند و این ارتباط زبانزد اعضای کلیساهای فارسی زبان می شود.
مادر و مادر بزرگ و خالۀ دریانه روس و ساکن ایران بوده اند.شوهر خاله او دکتر بابایان دندانپزشک مخصوص شاه بوده و مادر بزرگش با سرهنگ الکساندر فوکوفسکی افسر سفارت شوروی دوستی و گاها ملاقاتی داشته است.
ملعبه بودن مسیحیت در بازی های فرقه ای جماعت ربانی تا آنجا پیش می رود که یکی از پسران بنیانگذار کلیساهای خانگی و کلیساهای جماعت ربانی این چنین در ارتباطات نامشروع غرق می شود.
سموئیل یقنظر که متولد سال 1323 شمسی در تهران است در ایام جوانی مدتی حسابداری کلیسا را برعهده داشته و قبل از آن کارمند تجارتخانه شکراله معراج در خیابان سعدی تهران بوده است.
سموئیل یقنظر فرزند ارشد ست یقنظر (موسس کلیساهای خانگی و فرقه جماعت ربانی در ایران) است که با تشویق های پدرش برای فراگیری تعلیمات مسیحیت تبشیری به هندوستان رفت و دور از خانواده چند سالی را در مراکزی که جماعت ربانی آمریکا آن را اداره می کردند، دروس مربوطه را گذراند.
ست ینقظر با این اقدام می خواست که فرزندانش را در قامت شبانان کلیساهای جماعت ربانی ببیند تا رهبری اش بر این کلیساها مسجل شود، چنانچه پسرانش یکی پس از دیگری سمت های کلیسایی از شورای کلیساهای جماعت ربانی دریافت کردند.
سموئیل یقنظر وقتی به ایران بر می گردد انتظارش این بوده که شبان کلیسای جماعت ربانی شود و بدون هیچ قید و بندی به فسادهای اخلاقی خود در بین اعضای کلیسا ادامه دهد اما در عمل وی از خزانه داری شورای کلیساهای جماعت ربانی هم کنار گذاشته شد و با حالت قهر عازم لبنان و بعد انگلستان شد.
در کشور انگلستان سموئیل یقنظر سازمانی را به نام ایلام تاسیس می کند که چشم اندازش تبلیغ مسیحیت فرقه ای جماعت ربانی در سطح گسترده در بین ایرانیان فارسی زبان است تا از طریق این فرآیند علاوه بر تبلیغ بین ایرانیان حاضر در انگلیس از طریق آموزش های از راه دور با اعضای کلیساهای جماعت ربانی در ایران ارتباط بگیرند.
سموئیل یقنظر علاوه بر ایران و انگلیس مسئولیت تبلیغ فرقه جماعت ربانی در کشورهایی مانند تاجیکستان و کشورهای آسیای میانه را از دست اردوگاه صلیبی جریان تبشیر و تبلیغ مسیحیت دریافت کرده اند تا هر چه بیشتر در کشورهای اطراف ایران به اعضای این فرقه بیفزایند.
حالا در کشور انگلستان از وی به عنوان رهبر موسسه ایلام و رهبر یکی از بزرگترین جنبش های مسیحی در ایران یاد می شود؛ سموئیلی که برقراری ارتباطات نامشروع یکی از انگیزه هایش برای رفت و آمد به کلیساهای فارسی زبان بوده است.
سموئیل یقنظر در سال 1968 به عضویت انجمن انجیلی ایران درآمد و برای تبلیغ مسیحیت تبشیری بین فارسی زبان ها به هر شهر و دیاری مسافرت می کرد و با استفاده از افراد ناآگاه به توزیع کتاب های انجیل تبشیری در شهرهای مختلف می پرداخت.
وی در نهایت در سال 1974 به عنوان رایزن بخش انجمنهای انجیلی متحده در آسیا و اقیانوسیه انتخاب و به مدت 2 سال در فیلیپین مستقر شد. همچنین وی در خلال این دوره انجمن انجیلی در نپال را نیز پایه گذاری کرد.
او در سال 1977 به لبنان نقل مکان کرده و کار انجمنهای انجیلی در شمال آفریقا و خاورمیانه را به مدت 6 سال هدایت نمود. او همچنین یک دفتر جدید تاسیس کرد و توزیع وسیع نوشتجات مسیحی را از طریق فعالیتهای تبشیری در سطح تمام مناطق کشورهای مختلف تدارک دید.
در سال 1983 انجمنهای انجیلی متحده، سم را به انگلستان و به عنوان رایزن اروپا و خاورمیانه فرستاد. سپس در سال 1988 سازمان خدماتی و تبشیری ایلام را با چشم انداز پیوستن ایرانیان و فارسی زبانان جهان به پروتستان ها تاسیس کرد؛ سازمانی که دستور کارش تلاش برای رشد کلیسا در ایران تاسیس و آموزش دادن و مجهز کردن مسیحیان ایرانی برای مسیحی ساختن مردم ایران است.
گفتنی است این گونه روابط و مسایل پشت پرده در کلیسای های ساختمانی فرقه پروتستان پیش از این نیز از سوی برخی جداشدگان عنوان شده بود که بخش هایی از آن در همین وبلاگ منتشر شد.