ایران 30 ، پروژه ای جهت براندازی نظام اسلامی
اولین قربانی این اقدام خاموش ، ارزش ها و باورهای اسلامی مردم می باشد ، به نحوی که با فتح آن مسیر برای دیگر اقدامات سلطه گران جهان باز می گردد. برخلاف پوشش ظاهری و مذهبی این پروژه، بیشترین فعالیت آن درحوزه مسائل سیاسی ایران می باشد. دخالت های متعدد آن در مسائل سیاسی ایران نشان می دهد که در طراحی و راهبری این پروژه توسط نظام سلطه ، از تاکتیک "پوشش دین جهت پیشبرد اهداف سیاسی" نهایت استفاده شده است.
نگاهی گذرا به فعالیت های مجازی پروژه ایران 30 ، نیز موید راهبرد مذکور می باشد، به نحوی که پیگیری مسائل سیاسی ایران ، حجم قابل توجهی از مطالب سایت ها و صفحات اجتماعی این پروژه را به خود اختصاص داده است . به عنوان مثال، بخش هایی از این سایت، به پوشش و تحلیل مذاکرات هسته ای ایران و معرفی کامل مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. همچنین حمایت از فتنه و آشوب های داخلی بخش دیگری از مطالب منتشر شده در سایت این پروژه است.
سیاه نمایی مسائل داخلی ایران نیز بخشی ثابتی از فعالیت های این پروژه را به خود اختصاص می دهد به عنوان مثال ، در یکی از خبرهای منتشر شده این سایت، شهر سنندج به عنوان یکی از 10 شهر آلوده جهان معرفی شده است و این در حالی است که در لیست ادعایی نام شهرهای صنعتی همچون تهران و اصفهان به چشم نمی خورد. حمایت از زندانیان امنیتی به عنوان اهرم حقوق بشری علیه ایران نیز همواره مورد استفاده این پروژه قرار می گیرد به طوری که همواره خبرهای نادرستی از محکومان امنیتی همچون فرشید فتحی ملایری (از عاملین سازمان ایلام درایران)، در خروجی سایت آن قرار می گیرد.
از جمله اقدامات این پروژه در قبال جمهوری اسلامی ایران می توان به توزیع میلیون ها انجیل و کتاب و دیگر اقلام تبشیری برای ایرانیان، حمایت از ایجاد و تاسیس کلیساهای غیرقانونی خانگی ، تربیت مبلغ و مبشر جهت اعزام به ایران اشاره کرد.
گفتنی است، اقدامات فوق تنها بخشی از فعالیت های آشکار و اعلام شده این پروژه در قبال ایران می باشد و پرواضح است که بخش های عمده پنهان آن نیز هیچ گاه اعلام نمی شود ولی با بررسی رویه و عملکرد آن، اهداف اساسی این پروژه و حمایت های مالی سرّی سرویس های جاسوسی غربی از این پروژه قابل تشخیص می باشد.