جنایتهای وهابیت؛ از تخریب حرم امام حسین(ع) تا کشتار حجاج در ذیالحجه الحرام
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، "محمد بن عبدالوهاب" بنیانگذار فرقه ضاله وهابیت، با وجود آنکه نود و یک سال عمر کرد و در سال 1206 هجری قمری مرد، ولی حتی یک تفسیر قرآن از خود بر جای نگذاشت و بهجای آن، تا توانست به "تکفیر مسلمین" و "تشویق به تخریب اماکن اسلامی" پرداخت.
بعد از مرگ او "امیر سعود" به فکر کشورگشایی و فتح سرزمینهای دیگر برآمد و در سال 1216 هجری قمری لشکر مجهزی را به سوی عراق روانه کرد و با گروه زیادی از شیعیان شجاع و شهادتطلب کربلا روبرو شد.
علیرغم مقاومت شیعیان کربلا و جاری شدن خون آنها، لشکر وهابیون وارد حرم مطهر امام حسین(ع) شده و آن را تخریب کردند و عذر بزرگتر از گناه آنکه گفتند:"همانا خداوند به خراب کردن این قبه عظمی، چشم ]امام[حسین(ع) و دیدههای موحدین را روشن نمود."
این حادثه دردناک در ماه حرام-18 ذیالحجه- اتفاق افتاد و در آن، صندوق شریف که بزرگترین رحلهای قرآن در آن بود را سوزاندند و پس از آن در حرم حسینی شادی کردند و با اسبهای خود نسبت به ساحت آل الله جسارت کردند و جالب آنکه بعد از این فجایع، ترس عجیبی وهابیون را فرا گرفت و ناگزیر به فرار شدند.
البته این فاجعه تنها جنایت فرقه گمراه وهابیت در ماه حرام نبود. از وقایع نزدیک به این دوران، کشتار بیرحمانه حجاج بیتالله الحرام در چهارم ذیالحجه 1407 هجری قمری-نهم مرداد 1366 هجری شمسی- بود که در بیانیه رسمی وزارت کشور سعودی، آمار شهدای این حادثه 402 نفر اعلام شد که 275 نفر آنان ایرانی و نیمی از آنان زن بودند و علاوه بر این، تعداد 649 نفر نیز زخمی بود.
آمار اعلام شده البته از سوی ایران مورد تشکیک واقع شد و منابع ایرانی از به شهادت رسیدن 325 نفر با تفکیک 203 زن و 122 مرد خبر دادند و سه روز در ایران عزای عمومی اعلام شد.
علاوه بر وقوع این جنایت در زمان حرام که حتی مشرکین قبل از اسلام نیز در آن جنگ نمیکردند، حادثه در حرم امن الهی-که حتی شکار حیوانات، کندن درختان و ریختن خون حشرات نیز جایز نیست- اتفاق افتاد و داغ ننگی بر پیشانی مدعیان خادمی حرمین شریفین باقی ماند.
از نکات تاسفبار این جنایت، انتصاب "ژنرال اولریخ وِگِنِر" آلمانیتبار، بهعنوان مسئول هماهنگی امنیتی شهر مکه بود. او در روز حادثه سوار بر بالگرد بالای سر جمعیت دیده شده بود.
سعودیها پس از این کشتار وحشیانه مدعی شدند که به زائرین تیراندازی نشده و گفتند مسئولان ایرانی بهسوی اجساد تیراندازی نمودهاند؛ اما پرفسور دکتر "ولفگانک بونته" آلمانی پس از بازدید از پیکر چند تن از شهدا و نیز کالبدشکافی گفت:"بررسی عکسهای رادیوگرافی نشان میدهد که گلولهها پس از عبور از عضله، استخوانها را خرد کرده و از جهت دیگرخارج شدهاند و بهنظر میرسد تمامی جراحت ناشی از برخورد یک نوع گلوله با بدن بیماران بوده است."
جنایت این گروه متحجر به این دو مورد نیز ختم نمیشود. در سال 1217 قمری به دستور "امیر عبدالعزیز"، شهر طائف غارت، زنان و مردان مسلمان عریان، طفلهای شیرخوار بر روی سینه مادرانشان سر بریده شدند و همه قرآنها-بجز سه نسخه- و کتب ارزشمند دیگر توسط وهابیون پارهپاره و زیر پا انداخته شد.
وهابیون در هشتم محرمالحرام سال بعد، به مکه حمله کرده و با بیل و کلنگ، گنبدهای زیادی از قبرستان "جنت المعلی" از جمله قبور "ابوطالب"، "عبدالمطلب" و "اولاد پیغمبر(ص)" را تخریب کردند.
در این تهاجم وحشیانه و مغولی، خانه حضرت خدیجه(س)-همسر مکرمه پیامبر- تخریب و به توالت تبدیل و بهصورت خلاصه میتوان گفت، تمام آثار شهر مکه به غیر از کعبه، ظرف سه روز ویران شد.
در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری، دردناکترین روز تاریخ تشیع با تخریب قبور ائمه بقیع -امام حسن(ع)، امام سجاد(ع)، امام محمدباقر(ع) و امام جعفرصادق(ع)- توسط وهابیون کافر رقم خورد.
ماموران فرقه گمراه وهابیت در این جنایت، قبر ابراهیم فرزند پیامبر(ص) و زنان آن حضرت، قبر امالبنین مادر حضرت عباس، قبر عبدالله پدر پیامبر(ص)، اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ع) و قبر همه صحابه و تابعین را بدون استثنا خراب کردند.
جنایتی که وهابیت علیه فرهنگ و تمدن اسلامی کرد نیز از آن وقایع دردناک است. در یک نمونه، آنها کتابخانه بزرگ "المکتبه العربیه"-که بیش از شصت هزار عنوان کتاب گرانقدر و بیش از چهل هزار نسخه خطی ارزشمند داشت- و همچنین آثار خطی حضرت علی(ع) و برخی از صحابه را به آتش کشیدند.
اما استدلال و توجیه این کافران بیاطلاع از دین مبین اسلام آن است که رفتن به زیارت قبر، نوعی "شرک" و "مردهپرستی" است و دست کشیدن، طواف کردن و ایستادن خدام در حرمهای اهل بیت(علیهم السلام) را خارج از محدوده دین اسلام میدانند.
اولین پاسخی که به این افراد واپسگرای وابسته به دشمنان اسلام باید داد این است که بنای مساجد، بارگاه خاندان پیامبر اعظم(ص) و اماکن متبرکه برای تعظیم شعائر الهی است؛ یعنی در این مکانها انسان به یاد خدا میافتد و بر ایمان و تقوایش افزوده میشود وگرنه نفس قبر و ضریح که مقصود زوار این مشاهد شریفه نبوده و نیست.
آنها گردش در حرم و دور ضریح را طواف معرفی میکنند؛ در حالی که مطلقا این چنین نیست؛ چون طواف خانه خدا آداب و رسومی داشته که بهمنزله نماز متحرک بوده و دارای دورهای مشخص، نماز طواف و آداب منحصر دیگری است که اصلا مقایسه این دو به دلیل نداشتن وجه اشتراک کاملا اشتباه بوده تا برسد به اینکه فرد زیارت کننده متهم به شرک شود.
از دیگر شبهات وهابیون نسبت به مسلمانان، مساله"نذر" است. اصولا بر اساس مبانی دینی، "نذر" فقط برای خدا منعقد میشود و صیغه "لله علی"-به معنی برای خدا بر عهده من است - شرط صحت آن است. بنابراین برچسب نذر برای غیر خدا و شرک، نیز به مسلمین نمیچسبد.
بنا بر اعتقادات این فرقه گمراه استعمارساز، ایستادن خدام در حرم، برای پرستش قبر و شرک بوده و این در حالی است که این افراد برای حفاظت از مردم و مدیریت حرم ایستادهاند نه برای امر دیگری.
برخورد بنیانگذار فرقه ضاله وهابیت با زائران قبر پیامبر(ص) نیز بسیار اسفبار است. آنگونه که نقل شده: گروهی از مردم احساء به زیارت قبر پیامبر(ص) رفتند. وقتی محمدبن عبدالوهاب از این امر آگاه شد و نیز شنید که محل عبور آنها از درعیه (مقر او) است، دستور داد ریش زائران احسایی را بتراشند و در فاصله "درعیه" تا "احساء" آنها را وارونه سوار بر مرکبها کنند.
علاوه بر این، وهابیون همه مسلمانان را مشرک پنداشته و هر منطقهای حتی "مکه" و "مدینه" را اگر به تصرف آنان در نیامده باشد، "دارالکفر" میدانند!
امروزه نیز رژیم آل سعود که از اخلاف قوم بنی اسرائیل هستند، "وهابیت" را مذهب رسمی این کشور قرار داده و قدم در جای پای اسلاف جنایتکار خود قرار داده و با همدستی صهیونیسم و استکبار جهانی، به قتلعام مسلمانان از فلسطین تا یمن و عراق و سوریه و ... مشغول هستند.