درنگی بر اظهار نظر اخیر پاپ پیرامون حوادث منطقه
نکته اول در مورد رویدادهای منطقه غرب آسیا، این است که با توجه به موقعیت خاص سیاسی، اقتصادی و دینی، این حوزه مهم جغرافیایی جهان، از دیر باز مورد طمع مسیحیان قرار داشته و هم اکنون نیز در آتش فتنه غربی ها می سوزد.
جناب پاپ، حتما می دانند مذهبی که وی عهده دار رهبری آن است، در دوره سیاه قرون وسطی، غیر انسانی ترین و وحشیانه ترین تجاوز را علیه مسلمانان غرب آسیا روا داشتند و میلیون ها مسلمان بی گناه را به خاک و خون کشیدند.
پس از آن نیز توطئه و دست اندازی کشورهای غربی، آرامش را از مردم این منطقه سلب کرده است؛ در حالی که این منطقه محل زندگی پیروان ادیان مختلف و اقوام گوناگون بوده و اگر دسیسه و تبلیغات منفی کشورهای مسیحی نباشد، همزیستی مسالمت آمیز آنها زبانزد جهانیان است.
اگر امروز گروهک های تروریستی اجاره ای غرب، همچون داعش، القاعده، النصره و ... در عراق، سوریه، یمن و... و گروهک تروریستی بوکو حرام در آفریقا به نام اسلام مشغول جنایت هستند، باید دید چه کسانی ایجاد کننده و حامی آنها هستند؟
چرا به جای اینکه در جستجوی علت باشید و ریشه را قطع کنید، به معلولها چسبیده اید؟ معلولهایی که اگر حمایت کشورهای غربی مسیحی و معدود نوکران منطقه ای آنها نباشد، نفسی برای ادامه حیات ندارند.
لازم به ذکر است، "پاپ" خود را پیرو دینی معرفی می کند که برای نوع بشر اهمیت قائل است، اما در برابر جنایات روزمره وحشیانه صهیونیست ها در فلسطین و گروهک های تروریستی پیش گفته علیه غیر مسیحیان، هیچ گونه واکنشی نشان نمی دهد.
علاوه بر این، همان طور که هیلاری کلینتون-وزیر خارجه سابق آمریکا- در کتاب خاطرات خود نوشته، تشکیل گروهک تروریستی داعش- که جنایات بی شماری را علیه مردم عراق و سوریه از جمله مسیحیان این کشورها انجام می دهد- با حمایت آمریکا بوده و حتی وی برای به رسمیت شناخته شدن آن، به بیش از یکصد کشور جهان سفر کرده است.
نکته جالب توجه در مورد قاره آفریقا آنکه، این سرزمین همیشه زیر چکمه های استعمار و چپاول، نظاره گر غارت منابع طبیعی و خدادادی خود توسط کشورهای مسیحی غربی بوده و جلوداری کاروان استعمارگران و دزدان غربی را کشیشان و مبلغان مسیحی بر عهده داشته اند.
قاره ای که بالقوه منطقه ثروت و منابع غنی زیرزمینی و معدنی است، اکنون به عنوان قاره سیاه، فقیر، جولانگاه خشونتگران و تروریست ها شناخته می شود و علت اصلی و عمده آن، سلطه عقیدتی فرقه مسیحیت بر مناطق مهمی از این قاره و تسلط سیاسی، اقتصادی و فنی کشورهای ظالم جهانی از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه و ... بر سرنوشت کشورهای این قاره است.
به راستی آیا پاپ از مقام مذهبی خود دور شده و همچون سیاستمداران دنیا زده غرب، گرفتار سیاست "یک بام و دو هواشده" و یا حتی توسط آنها مدیریت می شود؟
این سوالی است که بررسی مواضع پاپ در قبال حوادث اخیر منطقه و آنچه در فلسطین اشغالی، غزه و کرانه باختری رخ داده و هنوز هم در جریان است پاسخ آن را به وضوح می دهد.