نقش امداد غیبی الهی در خنثیسازی کودتای نوژه
بررسی کودتای نافرجام نوژه و تطبیق آن با برخی از آیات قرآن کریم و حوادث صدر اسلام، وجه دیگری از امدادها و نصرتهای غیبی الهی را نشان داده و آیه قرآنی "وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ"، نزدیک به یک هزار و چهارصد سال پس از نزول، بار دیگر تاویل میشود.
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، نزدیک به چهارده قرن قمری پس از تشکیل حکومتهای نبوی و علوی و در دورانی که مردم دنیا خسته از دعواهای چپ کمونیستی و راست لیبرالی بودند، مردی از سلاله پاک پیامبر اعظم(ص) برخاست و ندای توحیدی رهاییبخش را سر داد.
حضرت امام(ره) با ارائه نسخه اسلام سیاسی، برپایی همهجانبه آن را شفابخش بیماریهای اجتماعی بشر و شعار "نه شرقی و نه غربی" را دستیافتنی معرفی کردند و مردم نیز با حضور خود در صحنه، مبارزات پانزده ساله پیر جماران را با پیروزی "انقلاب اسلامی" و رای به "جمهوری اسلامی" عینیت بخشیدند.
دشمنان داخلی و خارجی نظام اسلامی، اما بیکار ننشسته و از همان ابتدای پیروزی انقلاب، توطئههای مختلفی را طراحی و اجرا کردند.
از تحریک قومیتها گرفته تا قتل و ترور و تحریم اقتصادی و راهاندازی جنگ تحمیلی و ... همه و همه در دو سال اول این نهال نوکاشته اتفاق افتاد؛ ولی سه مولفه همه آنها را خفه کرد و تعجب همگان را برانگیخت؛ "نقش امدادهای غیبی الهی"، "رهبری الهی" و "حضور مردم در صحنه".
یکی از این توطئههای پیچیده که نصرت الهی در آن موج میزند، شکست کودتای نوژه در تیرماه 1359 بود. ماجرا از این قرار بود که گروهک تحت رهبری شاپور بختیار -آخرین نخستوزیر فراری رژیم پهلوی- با عنوان "نقاب"، با همکاری تعدادی از خودفروختگان داخلی، قصد داشتند با برنامهریزی قبلی نظام اسلامی را به خیال باطل خود ساقط کنند.
آمریکا که دوماه قبل با ماموریت شنهای الهی در صحرای طبس شکست مفتضحانهای خورده بود، امیدهای خود را به این کودتا بسته بود؛ غافل از اینکه وعده صدق الهی مبنی بر "یاری کردن حتمی هر کس که او را یاری کند"، قرار است بار دیگر جامه عمل به خود بپوشد.
برنامه کودتاچیان بر این مبنا استوار بود که عملیات از پایگاه هوایی شهید نوژه در استان همدان آغاز و فرماندهی و سپس مراکز مهمی در تهران از جمله حسینیه جماران-محل اقامت حضرت امام(ره)، ساختمان مجلس، مراکز رادیو و تلویزیون، ستاد نیروی زمینی، ستاد ارتش جمهوری اسلامی و ... بمباران و بدینوسیله مقدمه حضور بختیار در ایران فراهم شود.
با اطلاعاتی که یکی از خلبانهای مجری کودتا به مسئولان نظام ارائه کرد و کشف و خنثیسازی توطئه، آنچه قابل توجه و درک است، امداد غیبی الهی در پشیمانی این فرد از اجرای عملیات قریبالوقوع و لور فتن آن و عقیم شدن کودتا بود.
استخراج برخی از موارد امداد غیبی الهی در کودتای نافرجام نوژه و تطبیق حوادث مرتبط با آن با برخی از آیات قرآن کریم، میتواند نگاهی نو در بررسی این واقعه مهم در تاریخ انقلاب اسلامی باشد.
اولین موردی که میتوان از آن یاد کرد، "افتادن رعب و وحشت" در دل یکی از خلبانان کودتا بود؛ همانگونه که از موارد امداد الهی، انداختن رعب و وحشت در دل دشمنان اسلام است.
مورد دیگر، اطلاع یافتن از کودتای نوژه از طریق افراد ناشناس بود؛ چرا که فرد لو دهنده فرد شناخته شدهای برای سیستم نظامی وامنیتی کشور نبود.
در بیان داستان حضرت موسی(ع)، خداوند در آیه 20 از سوره قصص میفرماید: "وَجَاء رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ یَسْعَى قَالَ یَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحِینَ"
"مردی با سرعت از دورترین نقطه شهر(مرکز فرعونیان) آمد و گفت: ای موسی! این جمعیت برای کشتن تو به مشورت نشستهاند؛ فورا از شهر خارج شو که من از خیرخواهان توام."
امداد الهی در جنگ بدر، نمونه بسیار خوبی برای مشابهت با این واقعه است. در جنگ بدر-که اصلا قرار نبود اتفاق بیفتد-، کفار قریش مسلمانان را کم میدیدند، همانگونه که کودتاچیان نیز تجهیزات نظامی مقابله با کودتا را کم تصور میکردند؛ اما غافل از اینکه خداوند در آیه 113 از سوره آل عمران میفرماید: "یَرَوْنَهُم مِّثْلَیْهِمْ" یعنی "کفار لشکر اسلام را دو برابر میدیدند."
نکته جالب دیگر، آرامش مثالزدنی حضرت امام(ره) در برابر شنیدن این خبر بود. مقام معظم رهبری این بخش را اینگونه روایت میکنند:"... امام بهدقت گوش میکردند، ولی با کمال خونسردی گفتند: نه. اصرار کردیم، خواهش و التماس کردیم که از اینجا بروید؛ خطرناک است. ایشان مصر و قرص گفتند: نه. وقتی دیدند خیلی اصرار میکنیم، گفتند: شما برای من نگران نباشید. امشب اتفاقی برایم نمیافتد. این حرف امام در گوشم صدا کرد که ایشان با قاطعیت گفتند اتفاقی برایم نمیافتد. به من گفتند: شما بروید، مواظب اوضاع باشید..."
این موضوع نیز در قرآن با عنوان ایمان به غیب از ویژگیهای متقین ذکر شده است. خداوند در آیه 3 از سوره بقره میفرماید: "الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ. (پرهیزگاران) کسانی هستند که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است) ایمان میآورند و نماز را برپا میدارند و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند."
در پایان به این نکته نیز اشاره میشود که بنا بر نص صریح قرآن کریم، یاری مومنین حق آنان و به عنوان سنتی از سنتهای لایتغیر و لا یتبدل خدا معرفی شده است. آیه 47 سوره مبارکه روم این حق مومنین را چنین بیان میفرماید:"...وَکانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنینَ و یاری مؤمنان، همواره حقّی است بر عهده ما!"