مبارزه علما و روحانیون با مبلغان مسیحی از صفویه تا قاجار (2)
انجمن رهپویان هدایت: چنان که در قسمت قبل نوشته شد نگارش رساله با عنوان ردیه و یا ترتیب دادن مناظره با مبلغین مسیحی بخشی از مبارزات روحانیون و علما با این جریان را شامل میشد. البته تألیف کتب و رسالههایی که در پاسخ به حملات مبلغان به اسلام نوشته شدند و یا جلسات مناظره به تعداد بیان شده محدود نمیشد و رسالههایی چون « رد نصارا» اثر محمد خلیل قاینی و «بیان الواضح المشهود» نوشته صالح بن حسین و دو کتاب مهم محمد علی جیلانی اصفهانی نشاندهنده تلاش عالمان شیعه در عصر صفوی برای مقابله با تبلیغات سوء مبلغان مسیحی بود.[1]
در این جدال، برخی از مسیحیان نومسلمان نیز شرکت داشتند. ماجرای مسلمان شدن کشیش پرتقالی، آنتونیو دوژزو و تألیف چند کتاب در دفاع از اسلام به وسیله او، در زمره این اقدامات است. این کشیش پرتقالی متولد لیسبون که ریاست کلیسای آگوستینها در اصفهان را برعهده داشت در سال 1109 ق/1697م مسلمان شد و خود را علیقلی جدید الاسلام نامید.
از او دو کتاب سیف المومنین و هدایت الظالمین که نقدی بر آرای مسیحیان و تورات و انجیل است، در دست است. رساله دیگری به نام فواید ازدواج هم نوشته بود که نسخهای از آن در فهرست کتابخانه ملی معرفی شده است.
نکته جالب آن است که شش سال پیش از او هم یکی دیگر از کشیشان اگوستینی در اصفهان به نام مانوئل سانتاماریا به اسلام گرویده بود و به حسن قلی بیگ مشهور شده بود. خبر اسلام آوردن دو کشیش عالیرتبه از یک فرقه تبلیغی در اصفهان موجی از نگرانی را در محافل کلیسای برانگیخت،به طوری که کشیشان مقیم بغداد و کارملیتهای مقیم اصفهان در نامههایشان به رم نگرانی خود را ابراز کردند و در صدد یافتن علت این اقدام برآمدند.[2]
ادامه تلاش عالمان مسلمان برای مقابله با تبلیغات مبلغان مسیحی سرآغاز نهضتی در دوره صفویه شد که می توان آنرا نهضت ترجمه نامید. این نهضت نشانه پویایی وانگیزه والای عالمان شیعه برای مقابله دقیق و علمی با تحریفات مبلغان مسیحی بود. توجه به لزوم پاسخگویی به تبلیغات مکتوب مسیحیان موجب شد ترجمه منابع مسیحی به فارسی یا عربی در عصر صفوی ایجاد شود. این ترجمه ها همواره با نقد و تعلیقات بود و حتی در مقام مقایسه منابع متعدد، تناقضات آنها را بیان میکرد. از جمله ارزشمندترین اقدامات در این زمینه، ترجمه چهار متن مورد قبول مسیحیان یعنی اناجیل متی،مرقس، یوحنا و لوقا بود. مترجم اناجیل اربعه میرمحمدباقر بن اسماعیل حسینی خاتونآبادی، از سادات اصفهان بود.
ظاهراً در آن هنگام به علت حضور مبلغان و اقامت ارامنه در اصفهان، نسخههایی از انجیل به زبانهای لاتین، ارمنی و عربی وجود داشته است. خاتونآبادی با دقت بسیار این نسخه ها را با نسخههایی که از هند آمده بود، مقایسه کرد و حتی از برخی از مسیحیان مقیم اصفهان نیز کمک میگرفت و سرانجام این ترجمه را همراه با توضیحات بسیار در سال 1108ق به اتمام رساند.
البته این اولین ترجمه انجیل به فارسی نبود و به نظر میرسد در قرن هشتم هجری قمری ترجمه انجیل به فارسی صورت گرفته و ظاهراً بخشی از برنامه تبلیغی مسیحیان بوده است. به عبارت دیگر، پیش از صفویه انگیزه ترجمه انجیل به فارسی، تبلیغ و گسترش آن بود، ولی در دوره صفویه و پس از آن در دورههای افشاریه و قاجاریه، این ترجمه از طرف مسلمانان با هدف دفاع در برابر تبلیغات مبلغان مسیحی صورت میگرفت تا مردم با متن انجیل آشنا بشوند و آن را با دین اسلام مقایسه کنند.
بهترین نمونه از ترجمه های انجیل به دست عالمان مسلمان در دوره شاه سلطان حسین و پس از او نادرشاه افشار انجام شد که خاتونآبادی و میرزا مهدیخان استرآبادی مأمور ترجمه انجیل به زبان فارسی شدند.
اینگونه واکنشهای دقیق و محققانه بر ضد مبلغان مسیحی به رؤسای مراکز تبلیغی ثابت کرد در جوامعی چون ایران که از پشتوانه فرهنگی و انسجام عقیدتی برخوردارند، تبلیغ مستقیم ناموفق خواهد بود. شاید این تجربیات موجب شد دورههای بعد از صفویه که بار دیگر شرایط حضور مبلغان مسیحی در ایران فراهم شد،کمتر به شیوه مباحثه و مناظره و تألیف کتاب دست بزنند.
از دیگر نمونههایی که در دوره صفویه در دفاع از اسلام نوشته شد، «رساله اعترافنامه» از ارمنی نومسلمان به نام علی اکبر در دوره شاه سلیمان و رساله دیگری از یک مسیحی مسلمان شده، ولی ناشناس به نام «رساله شناخت» نیز باقی مانده است. رساله دیگری به نام «الرد علی النصاری» از محمد یوسف بن آقابیک دهخوارقانی در دست است که ابتدا به زبان عربی به دستور شاه سلیمان صفوی نگاشته شده و سپس به دستور او به فارسی ترجمه شده است.
در پی حمله افغانها و انقراض سلسله صفویه، اوضاع کشور چنان آشفته شد که دیگر مبلغان مسیحی مجالی برای تبلیغات ضد اسلامی نیافتند. در دوره حکومت نادرشاه افشار هم آنها بیشتر در فکر حفظ جان خود و اموال کلیساهایشان بودند، ولی دستور نادر برای ترجمه انجیل به فارسی بارقه امیدی بود که در دل مبلغان تابید که آنهم با بیاعتنایی نادر به انجیل ترجمه شده که از خلق و خوی متلون و ناآرام سردار افشار سرچشمه می گرفت، به خاموشی گرایید.[3] سالها بعد در دوره قاجار بار دیگر تألیف کتب تبلیغی و ردیهها شروع شد. در این زمان مبلغان پروتستان به ایران وارد شده و عده آنها رو به تزاید داشت. در همان سالهای نخست تبلیغات دو مبلغ واکنش عالمان مسلمان را برانگیخت. یکی هنری ماریتن انگلیسی که با روحیه مجادله جوی خود هرجا میرفت به بحث با غیرمسیحیان، به خصوص مسلمانان میپرداخت و دیگری کارل گوتلیب فاندر آلمانی، از انجمن تبلیغی بازل که اظهارنظرهای متعصبانه او علیه اسلام و مسلمانان تا مدتها در محافل میسیونری اروپا نفوذ داشت. رسالههای مختصری که ماریتن در ادامه این مباحثات مینوشت، موجی از ردیه نویسی را در دوره قاجار به وجود آورد که در یادداشت بعد معرفی و بررسی خواهند شد.