درآمدی بر زمینه های پیدایش و مبانی عقیدتی مسیحیت صهیونیستی(بخش دوم)
انجمن رهپویان هدایت: در قسمت قبل به پیدایش مسیحیت صهیونیستی فراخور مطلب اشاره شد در ادامه برای فهم هر چه بیشتر از ماهیت این جریان مبانی عقیدتی مسیحیت صهیونیستی بررسی خواهد شد.
مبانی عقیدتی مسیحیت صهیونیستی
یکی از محورهای مهم در شـناخت مـسیحیت صـهیونیستی،شناخت مبانی عقیدتی این گروهها میباشد.مسیحیان صهیونیست ازجمله گروههایی هستند که در زمره تقدیرگرایان و مشیتگرایان قرار میگیرند. بدین مـعنا که به اعتقاد مسیحیان صهیونیست خداوند مقرر کرده است که بشر باید هفت مـرحله یا هفت مشیّت الهـی را از سـر بگذراند تا به بازگشت دوم حضرت مسیح(ع)در آخر الزمان ختم شود.این مراحل عبارتند از:
1- بازگشت یهودیان به فلسطین:مسیحیان صهیونیست از مدتها پیش از ایجاد دولت یهود در اراضی فلسطین اشغالی،یهودیان را به مهاجرت به فلسطین ترغیب و وادار میکردند. دایره المعارف بـریتانیکا به این موضوع بدینگونه اشاره کرده است:«در قرون شانزدهم و هفدهم تعدادی از مسیحیان تلاش کردند تا یهودیان را به بازگشت به فلسطین مجبور کنند» (Zionism,Encyclopedia Britanica CD) .این دایره المعارف در ادامه تصریح دارد:«علاقه به بازگشت یهودیان بـه فـلسطین غالبا توسط مسیحیان معتقد به سلطنت هزارساله مسیح (Christian Millenarians) زنده نگاه داشته شده بود (Ibid) .شیلا ا.اسپکتور نیز در کتاب خویش در توضیح علت علاقه مسیحیان در مهاجرت دادن یهودیان،این فرض را بیان میدارد که مسیحیان با اسـتناد بـه متون کتاب مقدس«میپنداشتند که بازگشتن یهودیان از تبعیدگاهشان امری حتمی است» (Spector,p 33).
2- ایجاد دولت یهود و بنای مجدد معبد سلیمان:مسیحیان صهیونیست با اعتقاد به این مسئله که«تاریخ هدایت شده بوسیله خداوند است» (Raskas,p.199) ،تشکیل دولت صهیونیستی در سال 1948 را نـه بـه مثابه یک تصادف تاریخی، بلکه همچون نشانهای که حاکی از اتمام کلمه خداوند بود،در نظر گرفتند. به عنوان مثال،"سفارت بین المللی مسیحیت بیت المقدس" (International Christian Embassy Jerusalem) با انتشار سندی با عنوان"چرا ما از اسرائیل حمایت مـیکنیم" (Why We Support Israel) هـمین مـسئله را خاطرنشان ساخته و مینویسد: «ما به صـهیونیسم اعـلام مـیکنیم که روز استقرار مجددش یک تصادف تاریخی نیست،بلکه اتمام کلام خداوند هست» (Why We Support Israel,ICEJ.org) .مسیحیان صهیونیست معتقدند که یهودیان پس از آنکه توانستند کنترل تمامی سرزمین فلسطین را بـه دست آورنـد،باید«معبد[سلیمان]را کـه در سال 70 میلادی نابود گردید،مجددا بنا نمایند» (Moody,P 542) .در همین راسـتا بـارها شاهد تلاش صهیونسیتها(اعم از یهودی و غیریهودی) برای تخریب بیت المقدس بودهایم،چراکه به اعتقاد این گروه،بیت المقدس بر خرابههای معبد سلیمان استوار نباشد.
3- حصول مـرحله شـعف (Rapture) کـه اشاره به بازگشت مسیح برای خروج مسیحیان از زمین قبل از فـاجعه آرماگدون دارد.اگرچه پارهای از پژوهشگران مسیحی الهیات شعف را به عنوان تحریفی از ایمان مسیحی در نظر میگیرند، اما به اعتراف همین گروه ایـن الهـیات کـه بر پایه روانشناسین ترس و خرابی استوار است، روزانه ،راهنمای فعالیت هزاران- اگر نگوییم میلیونها-نفر از مردم آمریکای شـمالی و سـرتاسر جهان است. در ایالات متحده آمریکا نیز این تئوری به«نیروی قدرتمند در سیاست این کشور بدل شده است[به گـونهای]که گـهگاه حکومت بـوش-که بر حمایت مسیحیان مسیحیان راست متکی میباشد- سخن از آن به میان میآورد.» (Armstrong,p215) این تـئوری از آن جـهت حـائز اهمیت قلمداد میشود که مسیحیان صهیونیست برای نیل به آن، حمایت سیاسی جدی را از یهودیان به عـمل مـیآورند چـراکه یهودیان ازجمله عناصر اصلی در تحقق بخشیدن به این مراحل میباشند.
4- تبلیغ انجیل برای یهودیان و دیگر مردم دنـیا کـه درنتیجه آن یک سوم از یهودیان به مسیحیت خواهند گروید.«یهودیان صهیونیست از برنامههای مسیحیان صهیونیست درباره خودشان خـوشنود نـیستند [چراکه بـه اعتقاد آنان] هنگامی که مسیح بازگردد، حدود یک سوم از یهودیان اسرائیل به مسیحیت تغییر آئین داده و دو سـوم دیگر در جنگ آرماگدون نابود خواهند شد» (Burr And Others,p109). البته باید توجه داشت که«اغلب یهودیان این الهـیات مسیحیت صـهیونیست را جـدی نمیگیرند با این حال، آنها از حمایت سیاسی اینان بهطور جدی بهرهمند میشوند» (Ibid)
5- عصر محنت (Tribulation): براساس عقاید مسیحیان صـهیونیست عـصر محنت«دورهای است که معمولا هفت سال در نظر گرفته میشود و در آن ضد مسیح (Antichrist) به قـدرت میرسد و جـهان بـوسیله جنگ، بیماری، زمینلرزه، حاکمیت تبهکاری و دیگر زشتیها نابود خواهد شد»(abhota.info). «در طول عصر محنت[...]خداوند کسانی را که از او پیروی ننمودهاند، تنبیه خواهد نمود»(leftbehind.com) و «ضـد مـسیح سـبب خواهد شد تا یهودیان، مسیحیان بدکار و تمامی کافران، وحشت و بدبختی ناگفتهای را تحمل نمایند» (Clark,p62). مـسیحیان صـهیونیست برای اثبات مدعای خود درباره حقیقت این عصر، به جملاتی از کتاب مقدس اشاره مینمایند که از آن جمله میتوان بـه نـامه دوم پولس به مسیحیان تسالونیکی اشاره کرد که در باب دوم آن سخن از ضد مسیح به میان آمـده اسـت. در این باب ضد مسیح با صفاتی چون مـردم جـهنمی، مدعی خـداوندی و...مشخص شده است که شورشی را بر ضـد خـدا به راه خواهد انداخت (کتاب مقدس،دوم تسالونیکیان،باب دوم). این دوره سرانجام به نبرد نهایی آرماگدون منتهی خواهد شد.
6- آرماگدون (Armagedon): آرمـاگدون یـا حارمجدون از ریشه مجدو گرفته شـده اسـت که نام مـحلی در فـلسطین اشـغالی است.«"مجدو"در 18 مایلی"بندر حیفا"[...]و 55 مایلی شمال بـیت المقدس واقع است» (آست،ماهنامه موعود،شماره 32). به اعتقاد مسیحیان صهیونیست در آخر الزمان جنگی در ایـن مـنطقه بین نیروهای خیر و شر به وقـوع خواهد پیوست که بـه تـعبیر گوپین سرانجام آن نابودی دشمنان خداوند بـهطور کـامل و به وحشتناکترین راههای قابل تصور است (Gopin,p10). امروزه حارمجدون از آن جهت حائز اهمیت تلقی میشود کـه هـر روزه تعداد بیشتر از مردم جذب آن مـیشوند. «برآورد مـؤسسه تلسن نشان مـیدهد کـه در سال 1985،61 میلیون آمریکایی در انـتظار آرمـاگدون به سر میبردند». (porseman.net) گریس هالسل که به حکم تقدیر، خود روزگاری در کاخ سفید مشغول بهکار بـوده اسـت، در کتاب خویش تحت عنوان«تدارک جنگ بزرگ» با اخـتصاص فـصلی مستقل، ضمن ارائه اسـتنادات بـسیار نـشان میدهد که ریگان از جمله مـعتقدان راستین به این الهیات بوده است. هالسل در این فصل کوشیده است تا با ذکر مصادیقی، ایمان ریگان بـه آرمـاگدون را روشن نماید. ازجمله مهمترین این مصادیق که هـالسل بـه آن پرداخـته اسـت گـفتگوی ریگان در زمان فـرمانداری کـالیفرنیا با جیمس میلز رییس مجلس سنای ایالتی در ضیافت شام، در سال 1971 است.«ریگان به میلز گفته بود:"همه پیشگوییهای دیگر کـه بـاید پیـش از هارمجدون تحقق پیدا کنند، عملی شدهاند [...و] نخستین بار اسـت کـه هـمهچیز بـرای تـحقق هـارمجدون و دومین ظهور مسیح در جای خودش قرار گرفته است» (هالسل، صص 80 و 81). به اعتقاد مسیحیان صهیونیست از آنجا که آمریکا در واقعه آرماگدون دارای نقش اساسی است، از این روی آنها همواره از افزایش بودجه نظامی و قدرتمند شدن ایـن کشور حمایت میکنند و ضمن برحذر داشتن واشنگتن در از بین بردن سیستمهای تسلیحاتی خود، خواهان توقف آن میباشند.
7- شکست دجال و پیروزی مؤمنان و استقرار پادشاهی مسیح به مدت هزار سال در بیت المقدس(هزارهگرایی) (Millenarianism): عقیده هزارهگرایی مبتنی بـر ایـن ادعا است که«در این عصر[عصر هزاره خوشبختی] مسیح(ع)پس از غلبه بر مملکت شر و ایمان آوردن یک سوم یهود به او، مملکت خداوند در زمین را برپا و این مملکت تحت حاکمیت و رهبری مسیح هزار سال حکومت خواهد کرد»(النجیری،ص 70). عـدهای از نـویسندگان،هزارهگرایی را دارای ماهیت پیشا انقلابی دانستهاند چرا که حفظ وضع موجود را دارای ماهیتی مضر دانسته و بر تغییر و تحول تأکید دارد (Hotson,p1). «گروههای هزارهگرا بهصورت رمزآلود، ادعاهایی دارند مبنی بر اینکه جـامعه مـعاصر و حکمرانانش فاسد و غیرعادل هستند. به هـمین دلیـل، معتقدند که آنها به زودی به وسیله نیروی قدرتمندی نابود خواهند شد» (en.wikipedia.org). اگرچه هزارهگرایان معتقد بودند که تاریخ هدایت شده است و در نهایت مسیح(ع) مجددا ظهور خواهند کرد امـا در بـرخی موارد هزارهگرایان کوشیدهاند تـا بـا اقدامات خود این تحولات را سرعت بخشند. ازجمله این اقدامات،تلاشی بود که در 9 آوریل سال 1993 در شهر واکو آمریکا توسط فرقه"شاخه دیویدیهای" (Branch Davidians) به وقوع پیوست که در جریان آن دیوید کوروش رهبر این فرقه به همراه 73 تن از پیـروانش پس از 51 روز مـحاصره FBI ،در آتش سوختند. درواقع، دیوید کوروش با به آتش کشیدن مجتمع شاخه دیویدیها میخواست تابعیت خود را از مشیت و اراده خداوند به نمایش بگذارد. به عبارت دیگر، او میخواست«در عمل اثبات نماید که این جزئی از طرح پرودگار برای پایـان تـاریخ و ظهور مـسیح یهودی است»(هلال،ص 271).
نتیجه
مسیحیت صهیونیستی با جمعیتی حدود 25 درصد از جمیعت کل مسیحیان آمریکا،امروزه توانسته است با ایجاد و توسعه سازمانهای مختلف هـمچون«سفارت بین المللی مسیحیت بیت المقدس»،«مسیحیان متحد برای اسرائیل» (Christians United for Israel) و...گامی مؤثر در جهت حـمایت بـیقید و شـرط از اسرائیل برداشته و دولت را در این مسیر تحت فشار قرار دهد. آنچه مسلم است، این حمایت همهجانبه از اسرائیل توسط مسیحیان صهیونیست ریـشه در بـینش عقیدتی آنان دارد. چراکه مسیحیان صهیونیست ازجمله گروههای تقدیرگرا هستند. بدین معنا، به اعتقاد آنان خداوند مـقرر کـرده اسـت که بشر میباید هفت مشیت را از سر بگذراند تا به ظهور مسیح(ع)در آخر الزمان منتهی گردد. از دیـدگاه مسیحیان صهیونیست اسرائیل بیشترین نقش را در تحقق مراحل اولیه این پیشگوییهای تحت اللفظی از کتاب مـقدس دارد.
منابع فارسی:
- آست، جرولد، آیا واقعه آرماگدون پایان جـهان اسـت؟، ترجمه:فاطمه شفیعی سروستانی، تهران:ماهنامه موعود،شماره 32.
- دورانت، ویل، (1367)، تاریخ تمدن:قیصر و مسیح، ترجمه:حمید عنایت و دیگران، تهران:سازمان آموزش و انتشارات انقلاب اسلامی،چاپ دوم.
- دوستمحمدی، احمد،(1386)، ریشههای ایدئولوژیکی و تاریخی شکست طرحهای صلح خاورمیانه، فصلنامه سیاست (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی)، سال 37، شماره 1.
- صاحب خلق، نصیر، (1383)، پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی، تهران:انتشارات هلال.
- عزیزان، مهدی، فرهنگ واژهها(پروتستانیسم)، بیجا:مجله مبلغان، شماره 59.
- کتاب مقدس: اعمال رسولان،11:26. انجیل متی،5:17-20:1-27. دوم تسالونیکیان،باب 2.
- گاوردی، رژه، (1379)، «تجانس آمریکایی-اسرائیلی:ایالات متحده مستعمره اسـرائیل» از مجموعه مقالات سمینار روند اشغال فلسطین،تهران:دانشگاه علامه طباطبایی.
- مارتینلی، فرانکو، (1378)، تاریخ تفتیش عقاید، ترجمه ابراهیم صدقیانی، تهران:نشر جهان رایانه.
- مسیحیت صهیونیستی از نظر تا عمل، گفتگو اختصاصی با دکتر استفان سایزر، مترجم:فاطمه شفیعی، تهران:ماهنامه موعود شماره 82.
- النجیری، محمود، (1384)، آرمگدون:نبرد آخر الزمان به روایت مسیحیان صهیونیست، مترجمین:قبس زعفرانی و رضا عباسپور، تهران:انتشارات هلال.
- هاکس، جیمز، (1377)، قاموس کـتاب مـقدس، تهران:انتشارات اساطیر.
- هالسل، گریس، (1377)،تدارک جنگ بزرگ(براساس پیشگوییهای انبیای بنی اسرائیل)، ترجمه:خسرو اسدی، تهران:مؤسسه خدمات فرهنگی رسا.
- هلال،رضا، (1383)،مسیحیت صهیونیست و بنیادگرای آمریکا،مترجم:احمد جنتی،قم:نشر ادیان.
منابع انگلیسی:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/ مراجعه به اصل مقاله در آدرس 454246