محبت؛ شبکه همجنسبازان یا رسانه مسیحی؟
به گزارش انجمن رهپویان هدایت، جولان بیبندوباری در شبکههای مسیحی ادامه دارد و تنها موضوعی که در این رسانهها به چشم نمیخورد، پیروی از سیره و دستورهای حضرت مسیح(ع) است.
از کشف حجاب و پوششهای نامناسب زنان گرفته تا پخش فیلمهای خلاف اخلاق مسیحی و میدان دادن به مطربهای غربنشین، دست به دست هم داده تا شبکههایی که بهنام مسیحیت فعالیت میکنند، جایگاهشان در اندازه یک شبکه مبتذل ماهوارهای نزول کند.
پخش ویدئوهایی از برخی زنان معلومالحال با عنوان فعال حقوق زنان در "شبکه ماهوارهای محبت" و تمجید از سوابق نادرست آنها، از جمله تازهترین هنجارشکنی شبکههای وابسته به مسیحیت تبشیری بهحساب میآیند.
این اتفاقهای ناگوار در "برنامه پژواک" شبکه مسیحی محبت اتفاق افتاد و در آن از افرادی مانند: "شادی امین"، "شادی صدر"، "شیرین عبادی" و ... کلیپهایی پخش شد و یا با عبارات دلنشین از آنها تمجید بهعمل آمد.
در خصوص ماهیت ضد دینی این سه نفر کافی است، نگاهی مختصر به زندگینامه و سوابقشان انداخته تا وجه مشترک این افراد با شبکههای مسیحی مانند: "محبت" بیشتر از پیش روشن شود.
شادی امین
"شادی امین" در شهر کرج و در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت سیاسی خود را بهعنوان هوادار "گروهک چریکهای فدایی خلق" آغاز کرد و پس از انشعاب آن گروهک، به بخش اقلیت آن پیوست.
این عنصر ضد انقلاب در اواخر سال ۱۳۶۲ از کشور خارج شد و پس از گذراندن چندین ماه در پاکستان و ترکیه، بهعنوان پناهنده سیاسی در آلمان اقامت کرد.
در سال ۱۹۹۷، "شادی امین" در یکی از نخستین جلسات عمومی مربوط به وضعیت همجنسگرایان در جامعه ایرانی خارج از کشور در برلین با عنوان "همجنسگرایی و برخورد ایرانیان با آن" سخنرانی و این حضور را میتوان نقطه علنی آغاز فعالیتهای وی در این حوزه بهشمار آورد.
او از سال ۱۹۹۸ فعالیتهای خود را بر مسائل زنان و همجنسبازان زن متمرکز کرد و در این راستا دهها مقاله نوشت و سخنرانیهای زیادی را برگزار کرد.
امین در سال 1388 "شبکه شش رنگ" را تأسیس کرد و هم اکنون نیز بهعنوان یکی از هماهنگ کنندگان "شبکه همجنسبازان زن و ترنسجندرهای ایرانی" فعالیت میکند.
برگزاری سمینارهای سالانه "زنان همجنسباز و دگرجنسگراهای ایرانی" در شهرهای برلین و فرانکفورت در سالهای 1999، 2001، 2007 و 2011 م. و ساماندهی تظاهرات علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله برگزاری راهپیمایی بر ضد سفر "هانس دیتریش گنشر" وزیر امور خارجه آلمان به ایران در سال 1988 م.، را باید به کارنامه تحرکات ضد انقلابی وی افزود.
علاوه بر انتشار مقالات متعدد درباره همجنسبازی، "شادی امین" گزیدهای از آثار "آدریان ریچ" و "اودری لرد"، دو فمینیست همجنسباز معروف آمریکایی را در کتابی با عنوان "قدرت و لذت" ترجمه و در اردیبهشت ماه ۱۳۹۴، کتاب "جنسیت X؛ تجربه زیسته همجنسگرایان و ترنسجندرهای ایرانی" را منتشر کرد.
شادی صدر
شادی صدر در سال 1353 در تهران متولد شد. او پس از مدتی فعالیت در عرصه روزنامهنگاری بهعنوان "دبیر سرویس حقوقی روزنامه زن" انتخاب شد.
روزنامه زن، روزنامهای دارای مشی فمینیستی و تجدیدنظرطلب بود که با صاحب امتیازی و مدیرمسئولی "فائزه هاشمی رفسنجانی" و سردبیری "ابراهیم نبوی" و سپس "مسعود بهنود" از 17 مرداد 1377 تا 17 فروردین 1378 منتشر میشد.
این روزنامه به دلیل درج اخبار سیاسی، نقد حجاب اسلامی، حمایت از فمینیسم، چاپ کاریکاتوری از داود احمدی مونس (آروین) درباره دیه زنان و خبری درباره فرح پهلوی توسط مسئول اداری روزنامه، ابتدا در بهمن 1377 به مدت دو هفته و بار دیگر در 17 فروردین 1378 برای همیشه توقیف شد.
"شادی صدر" در زمان حضور در ایران، با آنکه لقب حقوقدان را با خود به یدک میکشید، قانونگریزیهای زیادی را داشته است؛ بهطوریکه به دلیل ارتکاب جرایم "اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی"، "اخلال در نظم عمومی" و "تمرد در برابر مأمورین در تجمع غیرقانونی اسفند سال ۸۵ در مقابل دادگاه انقلاب" به شش سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق، محکوم شده بود.
وی در سال 1388 به همراه "شادی امین" سازمان ضد انقلابی"عدالت برای ایران" را تأسیس کردند و همچنین در تهیه کتاب «جنسیت X "که پیرامون تجربه زیست همجنسگرایان و ترنسجندرها در ایران بود، با وی همکاری داشته است.
اضافه میشود، چند روز پیش عکسی هتاکانه از "شادی صدر" در رسانههای اجتماعی مجازی منتشر شد که در آن، وی روی نوعی صندلی راحتی مزین به اسامی مقدس اسلامی و بیرق عزای امام حسین(ع) نشسته و جامی حاوی شراب در دست او بود.
هر چند این اقدام شرم آور و موهن "شادی صدر"، بر اساس قوانین فعلی بسیاری کشورهای غربی بر اساس "اصل برانگیختن نفرت مذهبی(inciting religious haterd)" جرم است، اما تاکنون هیچ اقدامی در این خصوص صورت نگرفته است.
نحوه مواجهه این عنصر ضد دین با نظرهای اعتراضی کاربران نیز در نوع خود تأسفبرانگیز بود: "تقدسزدایی از امر مقدس و فروریختن هر آنچه مقدس است، جوهره مدرنیته است. شوخی با امر مقدس و تابو زدایی هم جزئی از همین روند مدرن شدن جامعه است. همه ما یک خمینی مدرن داریم که علیه سلمان رشدی فتوای قتل میدهد. بهعنوان نمونه فراخوانهای مدافعان حرم در اینستاگرام که تا این لحظه به بیشتر از 3000 کامنت منجر شده است، البته با چاشنی تهدید به قتل. ترکیب من و فائزه و بهائیت هم در نوع خود قابل مطالعه است."
شیرین عبادی
شیرین عبادی درسال ۱۳۲۶ در استان همدان به دنیا آمد. خانواده او هنگامی که عبادی یک سال داشت به تهران نقل مکان کردند.
او در سال 2003 جایزه به اصطلاح صلح نوبل را دریافت کرد، اما سخنگوی هیئت انتخاب کننده علت انتخاب "شیرین عبادی" به این عنوان در رقابت با پاپ را "به رسمیت شناختن همجنسگرایی از جانب او و حمایت از روابط نامشروع و پیش از ازدواج زنان" میداند.
همچنین خود "شیرین عبادی" در مصاحبه با "سیانان" در سال 2003 و در گفتگو با روزنامه "ایندیپندنت" بهصراحت از همجنسرایی حمایت و آن را مسألهای ژنتیک معرفی کرد.
این عنصر ضد دین، رابطه متقابلی با بهائیان و صهیونیستها دارد؛ این ارتباط تا آنجا پیش رفته که بیتالعدل بهائیان واقع در شهر حیفای فلسطین اشغالی، او را به خاطر آنچه "شجاعت در دفاع از بهائیت" نامیده، ستوده است.
"شیرین عبادی" رابطه نزدیکی با دربار پهلوی داشت و با توصیه خواهر فاسدالاخلاق شاه بهنام "اشرف پهلوی" درمناصب دادگاهی حضور پیدا کرده بود، اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از کار برکنار شد.
او دلباخته رژیم پهلوی بود؛ نمونه آن توهین به شهدای قیام نوزده دیماه 1356 و اعلام جاننثاری برای شاه بوده که در تاریخ سوم بهمنماه 1356 در روزنامه "رستاخیز" چاپ شده بود.
با وجود این سوابق، توصیف مجری برنامه "پژواک" از شیرین عبادی با عنوانهای "خانم متدین و نمازخوان"(!) و ستایش پیشین وی با لقب "حامی حقوق بشر" از جانب "منصور خواجهپور"-مدیر و مجری شبکه مسیحی ستسونپارس-، میتواند پشت پرده روابط فرقه مسیحیت تبشیری با عناصر دینستیز را بهخوبی نمایش دهد.
بسیاری از کسانی که گذرشان به مرکز امور حقوقی بین المللی ریاست جمهوری افتاده باشه، من رو می شناسن. بگذریم که خیلی از پرونده های بین المللی ایرانیان مقیم خارج از کشور را به سرانجام رساندم.
قصد تبلیغ ندارم و به همین دلیل هم اسمم را ننوشتم، اما اصل پذیرفته شده بین المللی "برانگیختن نفرت مذهبی(inciting religious haterd)" که اشاره کردید، بسیار به جا بود و نشان از تسلط نگارنده بر بحث دارد.
بنده حقیر در همین جا از تمام کارشناسان حقوق بین المل می خواهم که در این پرونده وارد شده و دادخواستی متقن تقدیم دادگاه صالح کنند.
همان گونه که می شد در بحث تحریم های هسته ای، مصادره دو میلیارد دلار پول ایران توسط آمریکا، فاجعه کشتار مسلمانان در منا و ... حقوق دانان وارد شده و حق کشور خودشان را مطالبه می کردند.