برون ریزی های س ع ی د عابدینی / خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
سعید عابدینی با بیان اینکه فرانکلین گراهام از او سوء استفاده کرده در مطلبی در این خصوص مینویسد: «ما همیشه توسط کشیشان مشهور و پولدار مورد استفاده قرار می گرفتیم و از ما برای جمع آوری اعانه استفاده شده است.»
انجمن رهپویان هدایت:
خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
این بیت از دفتر اول مثنوی معنوی است و در نگاه اول شاید کاربرد آن بی معنا جلوه کند، اما کندوکاوی در اخبار مسیحیت تبشیری و افشاگری هر روز این علیه آن و آن علیه این، نشان میدهد این بیت فراخور حال امروز جریان تبشیر باشد.
در جدیدترین این قسم از افشاگری ها سعید عابدینی حملات رسانه ای تندی به فرانکلین گراهام فرزند یکی از مشهورترین مسیونرهای پروتستان کرده که نشان میدهد این خانه از پای بست ویران است.
عابدینی در دور جدید فعالیت های خود چند وقتی است که شمشیر از رو بسته و حالا که از خوان فرقه مطبوع خود (مسیحیت صهیونیستی) بی بهره مانده و تمام چراغ سبزها و درهایی که به او نشان دادند به آخر یک کوچه بن بست باز شده، هر چند روز یکبار دست به افشاگری زده و راهی را میرود که پیش ازاین خیلی های دیگر رفتند.
همانهایی که پس از پایان تاریخ مصرف خود و زمانی که دیگر هیچ سازمان و گروهی به آنها اهمیت نمی دهد به قول خودشان دست به افشاگری درونیات (آنچه از عامه پنهان است) می زنند و از این گروه و جناح یا از آن گروه و جناح میگویند. فرقی هم ندارد که این جریانها روزی حامی آنها بودند یا مخالفشان مهم ورود مجدد به بازی است.
حالا سعید عابدینی هم به خیل این افراد پیوسته و با این قبیل اقدامات خود سعی دارد باز هم توجه رسانه ها را جلب کند و در تیتر روزنامه ها و خبرگزاری ها قرار گیرد، تا از این رهگذر پولی نیز به دست آورده و گذران روزگار کند. برای او هدف وسیله را توجیه میکند حتی اگر تخریب فرانکلین گراهام یکی از شناخته شده ترین حامیان وی و سرمایه گذار سفرهای تبلیغی همسر سابقش نغمه شریعت پناهی باشد.
وی با بیان اینکه فرانکلین گراهام از او سوء استفاده کرده در مطلبی در این خصوص مینویسد: «ما همیشه توسط کشیشان مشهور و پولدار مورد استفاده قرار می گرفتیم و از ما برای جمع آوری اعانه استفاده شده است. اخیرا با توجه به تمرکز رسانه ها روی من برخی از آنها (کشیشان) تلاش کردند خودشان را به عنوان ناجی من نشان دهند که این امر حقیقت ندارد و آنها از این موضوع به سود خود استفاده کردند. یکی از این ها کشیش فرانکلین گراهام است.»
او پردهای از زندگی فرانکلین گراهام را نیز رسوا ساخته که نشان میدهد او از مسیحیت به عنوان یک تجارت استفاده میکند: «گراهام در ماه 100 هزار دلار حقوق و دستمزد می گیرد و جت شخصی دارد و بسیاری مواقع فقط پول سوخت پروازهایش 10 هزار دلار است. 300 معلم زیر نظر او هستند که 3000 دلار حقوق میگیرند و با جت او پرواز میکنند. او تلاش میکند که خود را به عنوان کسی که به جفا دیدگان مسیحی توجه میکند نشان دهد. سخنانی درباره آنها میگوید اما این سبک از زندگی نشان میدهد وی درکی از زندگی جفا دیدگان مسیحی ندارد.»
سعید عابدینی که در زیر پا گذاشتن مرزهای انسانی و اخلاقی دست کم از گراهام ندارد در ادامه ضمن اعتراف به این که کلیساها بیشتر به تجارتخانه تبدیل شده تا مکانی برای عبادت، مینویسد: «یک هفته پس از اینکه آزاد شدم، فرانکلین گراهام در خانه خودش از من پذیرایی کرد. به خاطر اینکه رسانه های بزرگ دنیا به من توجه میکردند و او به شدت میخواست از این فرصت استفاده کند. گراهام میدانست من هیچ جایی برای رفتن ندارم اما من را در بویسی تنها گذاشت و ترک کرد.»
وی ادامه میدهد: «در تمام طول این 1.5 سال من از فرانکلین گراهام خواستم برایم کاری پیدا کند تا بتوانم مخارجم را بپردازم اما او این کار را نکرد. تا امروز هنوز من نتوانستم کاری پیدا کنم و خودم را به یک ثبات مالی برسانم.»
بر اساس این گزارش در پی انتشار این مطلب فرانکلین گراهام نیز بیانیه ای صادر کرد و در آن تمامی ادعاهای مطرح شده از جانب عابدینی را انکار کرد و در قالب این بیانیه مسائلی از پشت پرده زندگی عابدینی را برملا ساخت.
سخنان فرانکین گراهام در رد ادعای سعید عابدینی منتشر شده در رسانه های تبشیری
این که چه مقدار از ادعاهای دو طرف صحت دارد جای خود اما مهم این است که این قبیل افشاگریها نشان میدهد مسیحیت تبشیری از اساس بی بنیاد و ریشه است و از تعالیم اصلی حضرت مسیح (ع) دور شده و سران آن نیز بیشتر افرادی فرصت طلب هستند تا مردان و خادمان خدا؟؟!!
از دیگر سو بیان این دست پشت پردهها گویای این است که مسیحیت تبشیری از یک ساختار فرقه ای و زیرزمینی برخوردار است و همانند سایر فرق ارزش یک مهره برای آن تا زمانی است که اهداف فرقه را محقق کند و پس از چندی فرد دیگر ارزش خود را ندارد و سردمداران دیگر به او توجهی نمیکنند.
در این میان مهمترین موضوع این است که بر اساس چنین افشاگری هایی، آنچه از سوی منتقدین فرقه مسیحت تبشیری بیان میشود صحت داشته و بر خلاف تبلیغات سوء فرقه مزبور علیه هرگونه روشنگری پیرامون فعالیت های آنان، هر آنچه درخصوص فعالیت ها و ساختار مسیحیت تبشیری بیان میشود از حقیقت محض برخوردار است.