کانون شادی مهمترین بازوی اجرایی کلیسای غیر قانونی جماعت ربانی(بخش دوم)
معلمین و شاگردان کانون شادی آموزش می دیدند که چگونه با روانشناسی به سمت و سوی جذب افراد حرکت کنند. یعنی جامه عمل پوشاندن به مهم ترین بخش از اهداف مسیحیت صهیونیستی که به عنوان شاگرد سازی از آن یاد شده و مبنای اقدامات این فرقه است.
رهپویان هدایت: در قسمت قبل به تاریخچه و فعالیت های کانون شادی اشاره شد در ادامه همان بحث هدف از ایجاد این کمیته در کلیسای جماعت ربانی بررسی خواهد شد.
چنان چه در جزوات مربوط به این کمیته به عنوان یکی از فعال ترین زیر مجموعه های کلیسای غیر قانونی جماعت ربانی آمده هدف اصلی از تشکیل این بخش جذب، تعلیم، صید و مراقبت است به دیگر سخن این زیر مجموعه همواره به عنوان بازوی جذب کننده برای کلیسا محسوب میشد.
برای رسیدن به هدف کانون شادی از یک سازماندهی کلاسیک پیروی میکرد که بر اساس آن هریک از گروه های سنی تقسیم شده و در 5 پایه مختلف قرار گرفته است.
به طوری که این کانون دارای کلاس اوّل تا پنجم بوده که متناسب با هر سن آموزش های لازم را ارائه می کرده است. هم چنین این کانون دارای یک کلاس اختصاصی برای نوجوانان بوده است.
این کلاس ها از جمع دختران و پسرانی تشکیل میشد که در کنار یکدیگر بدون هر گونه ضوابط و قوانینی حضور یافته و از همان سنین نوجوانی نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی برای آنها امری عادی شده و حتی آموزش داده میشد.
علاوه بر این در کانون شادی برای تعمیق هر چه بیشتر نفوذ در گروهاهای سنی کتاب های مختلفی تالیف میشد که با اهدف چهارگانه یاد شده هماهنگی کامل داشت.
گروه های سنی هدف در مرحله اول بین 7 تا 9 سال بوده و گروه های سنی مرحله دوم بین 10 تا 12 سال می باشد که برای هر گروه سنی 12جلد کتاب تألیف و تهیه شده است.
این 12جلد برای تدریس در یک پروژه 3ساله بوده که هر کدام از این کتاب ها شامل 13 درس می باشد.
طبق برنامه ریزی های کانون شادی تدریس هرکدام از دروس 3ماه طول می کشد. به طور مثال اگر یک کودک 7 ساله وارد کلاس های مربوط شود زمانی که به سن10سالگی می رسد خود به خود آموزه های لازم را طی 3سال دریافت کرده و بعد وارد مرحله بالاتر شده و این روند تا سنین بالاتر ادامه می یابد.
به این ترتیب میتوان گفت فرقه جماعت ربانی روند تدریس را به گونه ای برنامه ریزی کرده است که کودکان و نوجوانان طی این سال ها مهم ترین مسائل مربوط را فرا بگیرند.
این روند حتی در خصوص آموزش معلمان نیز دیده میشد. چنان که در در تابستان 1387 یک دستورالعمل تدریس برای معلمان کانون شادی تدوین و ابلاغ گردیده است.
این دستورالعمل شامل یک مقدمه و 24 فصل و یک بخش پایانی بود و با رویکرد روان شناسانه تدوین شده است که در آن برنامه های یادگیری در سطوح اطلاع،درک،کاربرد،تجزیه وتحلیل،ترکیب و ارزیابی بود.
تصویری از کانون شادی
نکته دیگر آن که در همین دستور العمل به معلمان توصیه شده است که حتماً مسلط به مبانی مسیحیت باشند چنا نکه در بخشی از آن آمده : مبنای کانون شادی هنوز هم جذب مردم است پس شما می توانید به مردم آموزش دهید تا به مسیح ایمان بیاورند.
در واقع معلمین و شاگردان کانون شادی آموزش می دیدند که چگونه با روش روانشناسانه به سمت و سوی جذب حرکت کنند. یعنی جامه عمل پوشاندن به مهم ترین بخش از اهداف مسیحیت صهیونیستی که به عنوان شاگرد سازی از آن یاد شده و مبنای اقدامات این فرقه است.
اهمیت شاگرد سازی در راستای جذب برای کانون شادی و توامان کلیسای جماعت ربانی تا آنجا بود که علاوه بر طرح مباحث کلی در دستور العمل مزبور به این موضوع اهمیت ویزه داده شده و چندین راهکار برای تحقق ان اعلام شده که باید از سوی کودکان و نوجوانان به اجرا در میآمد.
از جمله این که آنها باید دوستان غیر مسیحی خود را شناسایی و دوستان خود را به این کلاس دعوت کنند. حتی به معلمین دستور داده شده تا از هریک از اعضای کلاس بخواهند تا روزهای مراسم حداقل یک نفر را به کانون شادی بیاورند
همچنین شبانان و کشیشان خودخوانده هم موظف بودند تا کودکان و به ویژه جوانان را تحریک کنند تا آنها بروند و به دوستان خود در مدرسه و دانشگاه بشارت دهند و آنها را به مسیحیت تبشیری جذب و موجب تاسیس کلیساهای جدید و گسترش کلیساهای قدیمی شوند. یک کلیسای جدید به کمک این روش تأسیس می شود.
با توجه با آن چه گفته شد هدف اصلی کانون شادی (کودکان و نوجوانان) شاگرد سازی بود. در واقع تربیت مبلغین مسیحی از همان ابتدای کودکی و ارائه آموزش های متناسب برای روش های جذب به آنها از مهم ترین وظایف این کانون بود.