بررسی بذرهای پیدایش صهیونیسم مسیحی(1)
تشکیل سرزمین یهودی در دل خاورمیانه با حمایت و پشتیبانی مستقیم فرقه پروتستان صورت گرفت و این فرقه با استفاده از یک یهود سکولار یعنی هرتزل خواستگاه فرقهای خود را به دست آورد.
انجمن رهپویان هدایت: ایده بازگشت یهودیان به فلسطین، سنگ بنای تفکر «بنیادگرایی مسیحی، صهیونیستی» محسوب میگردد. از این رو تفکر ایجاد وطن ملی برای یهودیان در فلسطین، عقیده ای است که عمیقا در اذهان اعضای فرقه پروتستان ریشه دوانیده است؛ وگرنه یهودیان هنگامی که به برپایی رژیمی برای خود میاندیشیدند، به فلسطین فکر نمی کردند حتی هنگامی که تئودور هرتزل کتاب خود را با عنوان «دولت یهودی» نگاشت و دلایلی از واقعیت و تاریخ را برای اثبات وجوب تجمع یهود در یک کشور واحد ارائه کرد. برای برپایی این وطن یهودی، نخست به «لیبی» و «سرزمین صحرا» و سپس به «عراق»، «حبشه» و «اوگاندا» می اندیشید. او در این باره با مسئولان سیاسی «انگلیس» که این سرزمین ها را در اشغال خود داشتند، به مذاکره پرداخت؛ اما انگلیسی ها به علت منافع خود در «اوگاندا» با تشکیل دولت یهود در آن کشور مخالفت ورزیدند.
سپس او به «موزامبیک» که یک مستعمره پرتغالی بود، اندیشید و به نزد پادشاه «پرتغال» رفته و با وی به مذاکره پرداخت و سعی در متقاعد ساختن وی برای تبدیل آنجا به وطن ملی یهود نمود؛ اما پادشاه نپذیرفت. سپس توجه او به صحرای «سینا» که در آن زمان تحت قیومیت «بریتانیا» بود، جلب شد. از این رو با آرد کرومر که در آن زمان بر «مصر» حکم میراند و با وجود پادشاه یا خدیو، از قدرت و صلاحیت حقیقی در آن کشور برخوردار بود، سخن گفت؛ اما لرد کرومر نیز حاضر به اجابت درخواست وی نشد و از این رو فقط دو مکان دیگر برای او باقی ماند؛ یکی «فلسطین» و دیگری «آرژانتین».
او نخست آرژانتین را برگزید؛ زیرا آن را سرزمینی پهناور با ثروتی گسترده یافت که هیچ یک از قطبهای جهانی در آن زمان، چشم طمعی به آن نداشتند و از این رو می توانست محلی برای برپایی وطن ملی یهود باشد؛ اما در همین زمان، نامه هایی از مکان های مختلف جهان به ویژه از «انگلستان» و کشیشان پروتستانی به سوی وی سرازیر شد که همگی بر این موضوع متفق بودند که برپایی وطن ملی یهود جز در خاک فلسطین امکان پذیر نخواهد بود و البته این نظر و اعتقاد صهیونیستهای مسیحی یا همان «مسیحیان پروتستان» نیز بود؛ این باور و اعتقاد، از تفکر مارتین لوتر و پیروان و کسانی که از افکار او تأثیر پذیرفته بودند، ناشی شده و علت آن این بود که تئودور هرتزل در ابتدای زندگی خود، به تعالیم یهود ایمان نداشت؛ زیرا یک یهودی سکولار بود. سپس درصدد جلب محبت و دوستی خاخام های صهیونیستی که او را پدر روحانی یهود و پیامبر زمان خود خوانده بودند، بر آمد.
از این رو کنفرانسی را در «بازل سوئیس» برای آنان تشکیل داد که در همین کنفرانس او و یارانش با پشتیبانی کامل «مسیحیان پروتستان»، تصمیم به ایجاد وطن ملی یهود در «فلسطین» گرفتند و او و برنامه ریزان یهود به آنچه می خواستند، رسیدند و اقدام به اجرای دقیق برنامه خود کردند تا آنکه به سیطره تقریبا کامل بر جهان دست یافته و توانستند سخنان و تصمیمات خود را بر بزرگ و کوچک تحمیل نمایند و به آن برتری جویی دوم که «قرآن کریم» در سوره «اسراء» خبر آن را به ما داده است، واصل شوند؛
«و قضینا إلى بنی إسرائیل فی الکتاب لتفسد فی الأرض مرتین و آل علوا کبیرا؛»
و به بنی اسرائیل اعلام کردیم که شما دو بار در زمین فساد و سرکشی خواهید کرد
بر این اساس زمان ما، زمان سرکشی دوم بزرگ یهود است که به اذن خداوند اسارت آنها را به دست فرزندان اسماعیل(ع) در پی خواهد داشت.
ادامه دارد...
www.roustanews.com