مسیحیت تبشیری با ابداع افسانه نجات، لکه گناه اولیه را از دامن بشریت پاک کرد!!
مسیحیت تبشیری به عنوان یک فرقه منشعب آز آیین پروتستان با ابداعات جعلی خود توانسته انحرافات عمیقی در بدنه دین مسیحیت وارد نماید. افسانه نجات نمونه ای ابداعات جعلی است که ساخته و پرداخته ذهنی شائول یهودی یا همان پولس می باشد.
رهپویان هدایت: این اشراف زاده یهودی معتقد بود که با گناه آدم، انسانها همه گناهکار شدند و بدین ترتیب گناه و مرگ به جهان آمد. این گناه با زاد و ولد بین انسانها اشاعه یافت و این جسم انسان است که عامل کسب و انتقال گناه است ... عامل ورود گناه به جهان، آدم است.
گناه او گناه شخصی نیست لذا نزد او باقی نمیماند و به همه سرایت میکند. چرا که او با این گناه جوهر انسان را فاسد کرد و بدین ترتیب انسان تحت سلطه گناه درآمد. انسان به سبب سرپیچی آدم گناهکار شد و به دلیل تبعیت از آدم ثانی (عیسی مسیح) از گناه پاک میشود و جلال خدا را درک میکند.
به نظر پولوس یهودی اگر حضرت مسیح به صلیب کشیده نمیشد جهان تحت سلطه گناه باقی میماند و انسان هرگز راهی به نجات نداشت، لذا برای نجات انسان باید یگانه پسر خدا قربانی میشد.
برای اطمینان بیشتر در کتاب مقدس می خوانیم که تنها خدا میتواند ما را از گناه پاک کند و از تاوان گناه نجات دهد (دوم تیموتائوس 9:1؛ تیتوس 5:3). خدا چگونه نجات میدهد؟در آموزهی نجات در مسیحیت، خدا ما را از طریق عیسی مسیح نجات داده است (انجیل یوحنا 17:3). بهخصوص، نجات ما از طریق مرگ مسیح بر روی صلیب و رستاخیز او از دنیای مردگان، بدست آمد (رومیان 10:5؛ افسسیان 7:1). کتاب مقدس به روشنی به ما میگوید نجات هدیه باشکوه خداوند برای ما میباشد که سزاوار آن نیستیم (افسسیان 5:2، 8) و فقط از راه ایمان به عیسی مسیح در دسترس ما خواهد بود (اعمال 12:4)
گفتنی است افسانه نجات چندین قرن بعد از عروج عیسی مسیح توسط پدران کلیسا توسط کشیشان مسیحیت تبشیری رواج پیدا کرد با بررسی کتاب مقدس و منابع معتبر مسیحیت، به این تناقض بر می خوریم چرا عیسی مسیحی به صراحت در باره این موضوع مهم و حیاتی صحبتی نکرده است؟
چرا سالها بعد از عیسی مسیح فقط مسیحیت صهیونیستی به این مساله توجه می کند و افسانه نجات را در آموزهای مسیحیت تبشیری وارد می نماید؟
به تعبیر دیگر تمامی بشریت تا سالها بعد از مصلوب شدن و عروج عیسی مسیح در گناه اولیه آدم ابوالبشر گرفتار بودند تا اینکه فرقه مسیحیت تبشیری این افسانه را ایجاد کرد و لکه ننگ گناه اولیه از دامن انسان ها پاک شد. به نظر میرسد این استدلال هم همانند استدلال های بی پاسخ گذشته بر دلایل بی اعتباری و جعلی بودن افسانه نجات افزوده است.