میان قلندران حقیقت طلب و دراویش داعشی، تفاوت از زمین تا آسمان است
ساحت فقر و درویشی قدمتی به درازای تاریخ دارد و از قرن ها قبل دراویش بخشی از بدنه جامعه را تشکیل داده و همواره می کوشیدند تا مرحمی بر آلام مردم باشند و بدین سبب آنها را گاه با فتیان و جوانمردان یکی دانستهاند.
اگر چه از نخستین روزهای حیات درویشی گری بودند کسانی که از کسوت فقر و خرقه دراویش سوءاستفاده کرده و موجبات بدنامی درویشی را فراهم کردند تا جایی که باعث آزار و اذیت عامه مردم شده امنیت روانی جامعه را بر هم زده و باعث سو استفاده دزدان و اشرار شدهاند.
صف این درویش نماها همیشه از صف دراویش حقیقت طلب جدا بوده و هست حتی اگر دسته اول بکوشند از راه های مختلف و یا توسل به حیله های گوناگون کرسی ای برای خود بین حقیقت طلبان ایجاد کند و باعث انحراف و به بیراهه کشاندن درویش های مردم دار شوند.
نمونه این دراویش در تاریخ معاصر ایران فراوانند که نزدیک ترین انها به روزگار ما همان جولان دهندگان غائله خیابان پاسداران بودند. افرادی که حتی سخن قطب را نیز پشت گوش انداخته و با دست بردن به قمه و قداره خون چهار تن از فرزندان حافظ نظم و آرامش جامعه را به زمین ریختند و ساحت فقر و درویشی را لکه دار کردند.
این عده که بلافاصله از سوی دراویش حقیقت طلب رانده شده و به عبارتی از این جا رانده و از آنجا مانده شده اند لکه سیاهی بر ساحت فقری هستند که اقداماتشان از جانب مشایخ و دراویش حقیقت طلب تقبیح شده است.
علی رغم انزوا و طرد، داعشی های درویش نما مترصد فرصت هستند تا انتقام خود را از عیاران و حقیقت طلبان که مخالف افراطی گری و تشنج به شمار می روند، بگیرند.
اکنون درگذشت دکتر نور علی تابنده فرصت عرض اندام و سوءاستفاده از فوت وی را برای آنها فراهم کرده است.
دراویش افراطی داعشی در پیوندی خود خواسته با گروهک منافقین و اجیر شدگان ربع پهلوی به دنبال آشوب آفرینی و سلب آرامش و امنیت کوچه و خیابان بوده که هوشیاری مشایخ و دراویش حقیقت طلب باعث شکست آنها، حفظ آبروی بیت نور علی تابنده و مریدان وی خواهد شد.